سلام دوستان، رضا هستم، یک مسافر.
پیش از اینکه وارد مسیر بهبودی شوم، زمانی که هنوز مواد مصرف میکردم، شرایط خوبی داشتم تا تبدیل به یک فروشنده مواد شوم. تمام امکانات برای این کار فراهم بود، اما دلم هیچگاه به آن کار رضایت نمیداد. احساس میکردم این راه مناسب من نیست.
حدود هشت یا نه ماه در مرکز اوتی خدمت میکردم و ثبت نامههای زرد را بر عهده داشتم. این کار برایم لذتبخش بود و آرامشی خاص به من میداد.
یکی از بهترین ضربالمثلهایی که از آقای مهندس شنیدم، این بود: "گاوی که نان گدایی بخورد، درست شخم نمیزند." این جمله همیشه برایم الهامبخش بوده است.
کار ما معمولاً کشاورزی بود. حدود ۵۰ یا ۶۰ سال پیش، زمینهای کشاورزی را با گاو شخم میزدند. پدرم همیشه میگفت که گاو حیوانی است که برای انسان زحمت زیادی میکشد. زمانی که کودک بودم، اگر میخواستیم تخممرغ را لای نان بگذاریم، پدرم مخالفت میکرد و میگفت: "فقط گوشت گاو را میتوانید لای نان بگذارید."
افرادی که گاو داشتند، اگر توان تأمین غذای آن را نداشتند، از همسایهها علوفه و جو قرض میگرفتند و به گاو میدادند. چون میدانستند گاوی که به درستی تغذیه نشود و زحمت نکشد، تنبل میشود و دیگر نمیتواند زمین را شخم بزند.
این درسها و این نگاه به زندگی، تأثیر عمیقی بر من گذاشت و کمک کرد مسیر بهتری برای خودم انتخاب کنم.
آقای مهندس با آموزشهای ارزشمند خود کاری کردند که احساس غرور وجودم را فرا میگیرد و با افتخار میگویم که عضوی از کنگره ۶۰ هستم. اگر ما میخواستیم از افراد بیرون از کنگره یا از دولت کمک بگیریم، شاید همیشه سرمان پایین بود، اما آقای مهندس با تفکری عمیق و آیندهنگرانه لژیون سردار را تأسیس کردند تا به ما بیاموزند بخشش چیست و چگونه میتوان آن را بهکار گرفت.
خداوند در هر سورهای از قرآن با عنوان "بسمالله الرحمن الرحیم" یادآور میشود که بخشنده و مهربان است، و این پیام را به ما میدهد که باید بخشندگی را در زندگی تمرین کنیم. بهترین جایی که توانست مرا از تاریکیها بیرون آورد و این مفهوم را به من آموخت، کنگره ۶۰ و لژیون سردار بود.
خوشحالم که کنگره مرا از یک مصرفکننده به یک مسافر تبدیل کرد و دیدگاهم را نسبت به خودم و جهان هستی تغییر داد. در روزهایی که مصرفکننده بودم، همیشه از دیگران انتظار کمک داشتم و اعتیاد مانند پردهای تاریک، مانع حرکت، تلاش و کوشش در زندگیام شده بود.
امروز، حتی اگر وضعیت مالیام عالی نباشد، امید به آینده دارم. این امید و نگاه نو را مدیون کنگره و آموزشهای آن هستم. از صمیم قلب از کنگره ۶۰ و آقای مهندس تشکر میکنم که زندگی مرا متحول کردند.
تایپ:مسافر شمس الدین لژیون یکم
تنظیم وارسال: مسافر محمد لژیون یکم
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
97