دهمین جلسه از دوره بیست و هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران و همسفران در روزهای پنجشنبه با استادی: مسافر حسین و نگهبانی: مسافر حسن و دبیری: مسافر محمدعلی با دستور جلسه «OT و جشن تولد یک سال رهایی مسافر علی» در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶: ۳۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر، دستور جلسه امروز شامل دو بخش است. بخش اول هفته اوتی است و بخش دوم تولد یک سال رهایی مسافر علی است. یلدا را تبریک میگویم و هرچقدر به سمت شادی میرویم، سعی میکنیم کانون خانواده گرمتر و بهتر هم را درک کنیم، چراکه همدلی از همزبانی بهتر است.یکی از مهمترین قسمتها واحد اوتی و کلینیک است و خدمت بسیار مهمی انجام میدهند و این هفته را به این عزیزان تبریک میگویم. سفر در کنگره ۶۰ با شربت اوتی معنا پیدا میکند و مسافر با اوتی شرایط نشستن بر روی صندلی را پیداکرده و آماده آموزش است. اینکه ما آرام نشستیم و همسفران در کنار ما آرامش را احساس میکنند دلیل آن واحد اوتی است.
در سال ۱۳۷۶ که درمان آقای مهندس اتفاق افتاد و دو سال بعد ۱۳۷۸ اولین شعبه را تأسیس کرد با ۶ یا ۷ نفر کار خودش را آغاز نمود. مدت ۱۰ سال زمان طول کشید که اوتی در پروسه درمانی کنگره ۶۰ قرار بگیرد و این امر درزمانی بود که معتاد مجرم، اعتیاد جرم محسوب میشد و اینکه وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با مواد مخدر را متقاعد کنید که با تریاک، درمان اعتیاد را شروع کنید کار بسیار سختی بوده است. در مرحله اول با شربت اوتی و با روش درمانی دی اس تی ۵۰ نفر تحت درمان قرارگرفته و تقریباً نیمی به درمان رسیدند و در مرحله دوم بیش از هزار نفر تحت درمان بوده که حدوداً ۹۰۰ نفر به درمان قطعی رسیدند و کنگره ۶۰ و با این روش به شربت اوتی اعتبار داد و شربت شناخته شد.
نمایندگی عطار نیشابوری در اردیبهشت ۱۳۹۴ ایجاد شد و دقیقاً مسافران ۳۰ ماه زمان برد که روی پروژه اوتی قرار بگیرند. دوستان ۱۰ سال در تهران و سی ماه در نمایندگی عطار اذیت شدند تا سفرشان را با تریاک خوراکی به اتمام برسانند. حال بهراحتی شربت را تحویل میگیرند و نامه حمل دارو را دریافت میکنند اما بهراحتی نامه نمیگیرند و حتی غیبت میکنند این دور از انصاف است.
شبکه بهداشت و درمان در ابتدا از دادن شربت اوتی امتناع میکرد و روی متادون اصرار داشتند اما با فشار وزارت کشور و استانداری متقاعد شدند که این اتفاق بیفتد. مشکلاتی که یک فرد با تریاک سفر میکرد در ابتدا یک ترازوی بخرند و در خانه ساقی برود و ۲۰ گرم تریاک را تهیه کنند و آنها را قطعهقطعه کنند و وزن کرده و این در حالی بود که اگر مأمورین متوجه حمل مواد میشدند مسافر به دردسر میافتاد و درزمانی که کنگره ۶۰ را نمیشناختند؛ و برای بار دوم مراجعه برای تهیه تریاک قطعاً جنس تغییر کرده و کیفیت مطلوبی نداشت و مسافر به مشکل میخورد.
با شربت اوتی واحد اندازهگیری آن بسیار راحت مرتب با سرنگ است و اول درست مصرف کردن را و سپس مصرف نکردن را یاد میگیریم. شربت اوتی را نه در یخچال و نه در مکان خیلی گرم قرار دهید. در ادامه آقای مهندس اشاره میکند که شربت اوتی را شفابخش بیان نکنید چراکه عدهای بد سفر میکنند و سفرشان زیبا نیست و همسفران میگوید چرا مسافر من خوب نشد. شربت اوتی برای کسی شفابخش است که روی برنامه باشد برای مثال بهترین سیمان است که در سدسازی استفاده میکنند اگر با ماسه و آب ترکیب نشود بههیچعنوان بتن درست نمیشود و سازهای ساخته نمیشود شربت اوتی هم بهتنهایی درمان نمیکند فقط درروش دی اس تی و اینکه کاملاً روی برنامه باشید و ورزش که مکمل درمان و آموزش که مکمل دانایی شما است کاملاً متمرکز شوید. مصرفکنندگان مواد مخدر بسیار مظلوم هستند چراکه همه برای ترک اعتیاد نسخه میدادند و روی مصرفکننده امتحان میکردند.
همهچیز در تریاک نهفته است و برای راهاندازی سیستم ایکس همهچیز را دارد و برای بازسازی جسم همه آلکالوئیدها را دارا است و نیاز به چیز دیگری نیست بهشرط آنکه روی برنامه باشید و شربت را بادید درمان نگاه کنید چراکه بازسازی بدن شما بهتر انجام میشود. قدر ورود به کنگره و صندلی درمانی خود را بدانید محکم و زیبا سفر کنید و هرگاه که در طول سفر افت انرژی پیدا کردید بدانید که در آموزش مشکلی پیشآمده است و نفس اماره میخواهد شمارا به بازی بگیرد و انشالله که حال دلتان همیشه خوب باشد و ممنون که با سکوتتان به مشارکت من گوش کردید.
در ادامه جلسه جشن تولد یک سال رهایی مسافر علی در نمایندگی عطار برگزار شد
اعلام سفر:
سلام دوستان علی هستم مسافر با بیش از ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدم با مصرف انواع آنتی ایکس آخرین آنتی ایکس مصرفی هروئین شیشه مدت ۱۱ ماه و ۱۶ روز سفر کردم به روش دی اس تی داروی درمان شربت اوتی راهنمای محترم آقای حسین زمردیان ورزش در کنگره کوهنوردی رهایی به لطف خدا و اندیشه ناب مهندس کمکهای بیدریغ استادم مدت یک سال و ۶ ماه و ۲۰ روز است که از بند اهریمن مواد آزاد و رها هستم
آرزو:
آرزو میکنم هرکسی که گرفتار اعتیاد است وارد کنگره شده و با روش دی اس تی درمان شود.
خلاصه سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان حسین هستم مسافر، به قسمت جشن رسیدیم بسیار پرانرژی چراکه تولد و احیای یک انسان است. در کنگره تولدها در ظاهر همه شبیه هم است اما زمانی وارد جزئیات میشویم باهم تفاوت دارند. همین صحبتها و تفاوتها که کنگره را زیبا میکند. علی در ابتدا یک سفر ناموفق داشت دوباره وارد لژیون من شد؛ و بد سفر میکرد. برای مثال کسی که با دوچرخه یا موتور به زمین میخورد و باید بلند شود نیازمند کمک دیگران است. در کنگره هم اشاره میکنیم که علم پیچیده نیست و هر چیزی کلیدی دارد، درمان در کنگره ۶۰ انجام میشود؛ اما صحبت از هروئین و شیشه است و مسافرانی که ۳۰ یا ۴۰ سال تخریب دارند و به خاطر دارند اگر کسی در آن زمان تصمیم داشت که تریاک را کنار بگذارد هروئین مصرف میکرد و اینکه با هروئین تریاک را کنار بگذارند اما غافل از اینکه از مار غاشیه به عقرب جراره پناه میبرد و تا امروز جان خیلی از آدمها را گرفته و خیلی از خانوادهها متلاشیشدهاند. روزی که علی وارد لژیون شد بههرحال ابتدا بد سفر میکرد تا اینکه سقوط آزاد را به علی توصیه کردم و اینکه اینطور سفرت به پایان نمیرسد علی بیان کرد که توانایی سقوط آزاد را ندارم و به کمپ مراجعه میکنم علی به کمپ رفت و بعد ۶ روزبه کنگره بازگشت و در قسمت دوم که چقدر زیباست همسفر بال پرواز است و پرواز دو بال دارد که یک بال مسافر و بال دیگر همسفر و مکمل هم است؛ و هردو به دانایی میرسند. همسفر علی یک پشتیبان و حامی بود و علی را درراه درمانش کمک شایانی کرد من خودم ادعایی ندارم، ولی نقش خانواده خیلی پررنگ است. این باعث شد که علی دوباره به حرکت خودش ادامه دهد روزی علی مسئول صبحانه بود اما ساعت ۹ وارد پارک شد در همان لحظه اشاره کردم که زیراندازها را جمع کنید و وقت صبحانه خوردن نیست همه لژیونها صبحانه خورده و ورزش میکنند و ما صبحانه نمیخوریم. در آن لحظه علی حالش بد شد شوک عظیمی به علی وارد شد شاید خانواده او هم دلخور شدند ولی در پس پرده اتفاق زیبایی افتاد و پسر بسیار خوبی شد و امروز در تولد یک سال رهایی علی نگهبان نظم است و در هوای گرم و در هوای سرد وظیفهاش را بهخوبی انجام میدهد و در بین ماشینها با چراغقوه گشت میزند تا آسیبی به آنها نرسد و خدمت سختی هم است و در آخر راهنمای مسافر و راهنمای همسفر هر دو کمک زیادی میکنند تا مسافر و همسفر به حال خوش رسیده و بنیان خانواده مستحکمتر شود، انشالله ثابتقدم باشد و جایگاههای بالاتر تجربه کند، ممنون که به مشارکت من گوش کردید.
خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان علی هستم مسافر، از مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم به خاطر بستری که برای درمان من فراهم بوده تا بتوانیم و بیاییم و در کنگره درمان شویم. قبل از سفر ناموفقم ۸ بار تجربه کمپ رادارم و در کمپ ۲۱ روز اقامت داشتم به خاطر شغل دولتی اجازه بیشتر به من نمیدادند با خروج از کمپ با خودم میگفتم یکبار دیگر مصرف کنم که چه لذتی دارد و بعد از یکبارمصرف بلافاصله اجبار به مصرف میشدم و نمیتوانستم جلو خودم را نگهدارم به خاطر اینکه درماننشده بودم ولی با ورود به کنگره و پایان جلسه به کمپ مراجعه کرده و شش شب در کمپ اقامت داشتم و بعد از ۶ شب مستقیم به کنگره آمدم و سر جلسه حضور پیدا کردم و بعد به من شربت تحویل داده و در پروسه درمان قرار گرفتم و شکر خدا درمان شدم. از کمک راهنمای همسفرم خانم لیلا و راهنمای محترم حسین آقا و خدمتگزاران و خانواده بزرگ کنگره ۶۰ تشکر میکنم و تشکر ویژه از همسفرم که در روزهای سخت با من همراه بود خیلی سپاسگزارم و صبوری کرد و اگر همسفرم و پسران گلم حضور نداشتند درمان من به اتمام نمیرسید. ممنونم که با سکوت زیبایتان به مشارکت من گوش کردید.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان لیلا هستم همسفر یوسف، خدا را شکر که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم و تولد خیلی قشنگ را در کنار هم جشن میگیریم. این تولد با تولدهای دیگر تفاوت دارد چراکه همسفر در کنار آقای علی نقشش پررنگ وزندگی را نجات داده است. دستور جلسه برای خانم لیلا و مسافرش است و درست که شربت اوتی تلخ است اما زندگی خیلی از ما را شیرین کرده و ما را به آرامش رسانده و در کنار همدیگر لذت میبریم. همسفرمان غذایی میپزد و تشکر خالی از همسفر ما نمیکنیم کنگره کارش این است که من شکرگزاری و سپاسگزاری را یاد بگیرم چراکه من از مخلوق تشکر نکنم در ادامه شاکر خالق هم نیستم و انسان کلاً موجود ناسپاس و لکنود است.
زمانی که تریاک جرم بود و حمل آن زندانی داشت کنگره درمان اعتیاد را آغاز کرد. کنگره مواد ما را تیپر میکند جان خیلی از مسافرها را نجات داده است و خیلی از بیماریهای لاعلاج را درمان میکند و سپاسگزار شربت اوتی هستم. چراکه جان مسافر مرا نجات داد و برای من معجزه کرد و خوب شد و مدیون آقای مهندس و اوتی هستم و تبریک به واحد اوتی قلب تپنده کنگره که واقعاً زحمت میکشند تا مسافران به درمان برسند. مسافر خودم با لذت نامهها را مینویسد و آنها را مهر میزند تا به دست رهجو برسد و اوتی مهر و کد یکتای آن را بررسی میکند و رهجو با مراجعه به کلینیک شربت خود را تحویل میگیرد و ما باید سپاسگزار این عزیزان باشیم که چندین نفر خدمت میکنند تا مسافری به درمان برسد.
خانم لیلا رهجوی خوب و فرمانبرداری است در سال ۹۹ خانم لیلا بود اما به دلایلی شاید وقتش نبود یا اذنش صادر نشده بود خانم لیلا مسافرش به رهایی نرسید و بعد از چندین سال دوباره وارد کنگره شد حس و حال عجیبی داشت خانم نیره و همدورهایهایش حضور نداشتند و انگار ناامید بود و دیگر دوست نداشت در کنگره بماند، اما با دیدن من و دوستی قبلمان، نور امیدی در دلش روشن شد و وارد لژیون من شد. خیلی پشتیبان مسافرش بود، زمانی که استاد جلسه بود فقط گریه میکرد و نمیتوانست صحبت کند. در زندگی با مصرفکننده هروئین خیلی سختیکشیده است. باوجود دو فرزند زندگی را سامان داد صاحب اتومبیل و خانه شدند و واقعاً وجود همسفر برکت است انشالله قدرشان را بدانند زندگی خوبی در کنار هم داشته باشند و زمانی که یک مسافر گریز میزند واقعاً همسفر گریه میکند میگویند مسافر ما نمیخواهد خوب شود و تنها چیزی که به همسفران توصیه میکنیم اینکه امید داشته باشید، صبر کنید و بهروزهای خوب فکر کنید تا صد در صد به نقطه امید برسید و گل رهایی را تصور کنید و انشالله استاد جلسه هم میشود؛ و در آخر همسفران پهلوانان زندگی مسافرها هستند و از خداوند جایگاههای بالاتر را برای شما عزیزان آرزومندم. ممنونم که با سکوت زیبایتان به مشارکت من گوش کردید.
خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان لیلا هستم همسفر علی، خدا را هزاران بار شاکرم که در این جایگاه قرار دارم در روزهای حضورم در کنگره که گل رهایی و تولد بود فقط اشک میریختم با خود میگفتم خدایا میتوانم این جایگاه را تجربه کنم همیشه این باور را داشتم که باید بشود و خدا به آقای مهندس و خانواده محترمشان عمر بابرکت عنایت کند که این بستر را برای نجات انسانها فراهم کرده انشالله که برکات این خدمت صادقانه در زندگی ایشان جاری شود. از آقای حسین راهنمای مسافرم تشکر میکنم که زحمات زیادی برای مسافرم کشیدند و از راهنمای خودم خانم لیلا سپاسگزارم که خیلی برای من زحمت کشیدند خیلی وقتها من کوتاهی کردم اما ایشان چشمپوشی کردند واقعاً قدر این صندلیها را بدانید، شاید کنگره نبود ما هم نبودیم، اصلاً شاید از ۱۰۰ درصد زندگی ۱۰ درصد هم باقی نمیماند و اگر کنگره نبود شاید مسافر من اصلاً وجود نداشت خدا را شکر میکنم که در اینجا هستیم و انشالله همه سفر اولیها این جایگاه را تجربه کنند و تکتک شما عزیزان سپاسگزارم که در جشن ما حضور داشتید. ممنونم که با مشارکت من گوش کردید.
تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
200