وقتی صحبت از آسیب و ضررهای مصرف مواد پیش میآید؛ ذهن همه به طرف اعتیاد و مواد مخدر میرود؛ اما افرادی که با گوشت و پوست خود مصرف نیکوتین را تجربه کردهاند؛ میدانند آسیبهای نیکوتین بیشتر از اعتیاد نباشد؛ کمتر هم نیست؛ مخصوصاً در خانمها، چون از نظر فیزیولوژی و احساسی ظریفتر هستند؛ این آسیب را بیشتر از آقایان متوجه میشوند؛ کسی که مصرف نیکوتین دارد؛ نه تنها آسیب به خود بلکه به اطرافیان هم وارد میکند.
مصرف من در حدی بود که دیگر حس چشاییام را از دست داده بودم و مزه شیرینی، ترشی، شوری و حتی طعم غذاها را متوجه نمیشدم؛ کاملاً تحت احاطه نیکوتین قرار گرفته بودم. از نظر درونی، صور پنهان و ذهنی کاملاً شبیه همان درخت پوسیده شده بودم؛ سیستم ایمنی کاملاً ضعیف شده بود؛ در حدی که وقتی سرما میخوردم؛ ماهها طول میکشید تا بتوانم به وسیله قرص، دارو، آمپول و سرم بیماری خود را مهار نمایم.
سال ۹۶ بود که بهواسطه اعتیاد مسافرم با کنگره۶٠ آشنا شدم؛ از همان بدو ورود آنقدر از مصرف سیگار خسته شده بودم که به فکر درمان سیگار افتادم. یکبار هم تجربه سقوط آزاد را به مدت یکسال داشتهام؛ بسیار بههم ریخته، آشفته و پریشان بودم هر وقت سیگار را میدیدم و بوی آن را استشمام میکردم؛ میل درونی و وسوسه را با گوشت و پوست خود تجربه میکردم و مجدد مصرف سیگار را بسیار شدید و عمیقتر از سریهای قبل شروع کردم؛ در حدی که روزی یک پاکت و نیم، دو پاکت استفاده میکردم. آشنایی با کنگره۶٠ برای من مثل یک معجزه بود.
وقتی که وارد کنگره۶٠ شدم؛ همسفر میتوانست بعد از ۹ ماه که از سفر اول او میگذشت؛ وارد لژیون ویلیام وایت شود؛ در این حین من با راهنمای درمان ویلیام وایت آشنا شده بودم و این ۹ ماه به ایشان ثابت کرده بودم که خواست درمان را دارم؛ آن سالها لژیون درمان ویلیام وایت فقط داخل پارک بود و همسفرها از تمام شعب میتوانستند مراجعه کنند؛ وقتی زمانش رسید و وارد لژیون ویلیام وایت شدم؛ آنجا بود که معنی درمان، تاثیر درمان و روش DST که چهقدر میتواند روی جسم، روان و جهانبینی یک انسان تاثیر بگذارد را واقعا متوجه شدم. همسفری که درگیر مصرف نیکوتین است؛ وقتی که درمان میشود؛ میتواند روی سفر مسافرش تاثیر بگذارد.
هر وقتکه دستور جلسه سیگار میشود؛ بیشتر به واسطه شالی که دارم سعی میکنم که صحبتهای من با همسفرهای عزیزی باشد که مصرف نیکوتین دارند و هنوز به آن باور و خواست قلبی نرسیدهاند و احساس میکنند؛ وقتی که مسئله و مشکلی دارند؛ اگر بروند و مصرف کنند؛ مسئلهشان حل میشود؛ هنوز به آن درجه نرسیدهاند که آگاه و بیدار شوند. این آموزشهای جهانبینی است که ما همسفرها را بیدار و در برابر تاریکیها قوی میکند؛ متوجه میشویم اگر مشکلی داریم؛ مسئلهمان را باید حل نماییم. امروز خیلی از همسفرانی را داریم که با این تفکر وارد میشوند که ما مصرف قلیان یا سیگار را تفریحی انجام میدهیم اگر باشد انجام میدهیم؛ نباشد انجام نمیدهیم و بههم نمیریزیم؛ این را مصرف نمیدانند؛ اکثر این همسفرها خیلی زود از کنگره۶٠ خارج میشوند؛ آموزش نمیگیرند و روی سفر مسافر خود تاثیر منفی میگذارند.
فردی که مصرف میکند و بعد مدتی مصرف نمیکند؛ یک شوک تخریبی به سیستم ایکس، روان و جسم خود وارد میکند و این را نمیداند؛ آموزشهای کنگره۶٠ همسفرها را بیدار کرده است؛ ما همه بهواسطه مسافرهای خود وارد کنگره۶٠ میشویم و خودمان در بخش همسفری آموزش میگیریم؛ اگر مصرف نیکوتین، قرص و الکل داریم؛ باید اول درمان را از خود شروع نماییم؛ آقای مهندس از طبیعت برای ما الگو گرفتهاند؛ تصویر شماره ۳ که در کتاب عبور از منطقه ۶٠ درجه زیر صفر است؛ میتواند تمثیل همسفری باشد که گریزوار یا یکریز نیکوتین، قرص و الکل مصرف کرده و پذیرش این را هم ندارد که مصرف کننده است.
زمانیکه مسافر میخواهد سفر کند؛ باید محیطی امن و آرام داشته باشد تا بتواند سفر خوبی را پشت سر بگذارد؛ اما همسفری که بههم ریخته است؛ خوب درمان نشده است؛ حتی این موضوع را با راهنمای همسفری خودش هم در میان نمیگذارد که اینجا میتواند؛ ایجاد مشکل نماید؛ حتی در آینده دروازه ورود به اعتیاد را با دستهای خود برای فرزندانش باز کند. خیلی از بچهها را دیدهام که امروز به عنوان رهجو وارد لژیون شدهاند؛ خودشان قلیانی و سیگاری بودهاند و فرزندانشان هم راه مادر را پیش گرفتهاند و سیگارشان تبدیل به گل، حشیش و گرس شده است؛ اینها چیزهایی است که امروزه در جامعه داریم؛ استفاده این مواد حتی برای خانمها خیلی عادی محسوب میشود و جوانها الگو برمیدارند چه از مادر چه از یک هنر پیشهای که دارد؛ این عمل را در سریال و فیلم انجام میدهد و دوست دارند بدانند چه هست و چه طعمی دارد؟ کم کم بدن وابسته میشود و مسئله جایگزینی شکل میگیرد؛ مثل مواد مخدر که ممکن است در ژن افراد باشد نیکوتین هم ممکن است از طریق نطفه و ژن در بدن افراد وجود داشته باشد و پدر و مادر این را به فرزند انتقال داده باشند؛ اما طبق آموزشهایی که گرفتهایم خیلی راحت میتوانیم این موضوع را حل کنیم؛ اصلا جای نگرانی نیست؛ اگر خود درمان شویم؛ آموزش بگیریم و به آن مرحله و درجه برسیم؛ خیلی راحت میتوانیم که در خانه مثل یک استاد و راهنما برای فرزندانمان عمل بنماییم؛ اگر قبلا الگوی منفی بودهایم الان میتوانیم آموزش بگیریم؛ آموزشها را در خانه برای فرزندمان پیاده نماییم.
خدا را شکر که بهواسطه مسافرها وارد کنگره۶٠ شدهایم؛ خدمت میکنیم و آموزش میگیریم. به قول معروف همان تمثیل بهشتی است که آقای مهندس دژاکام میگویند نصیب ما شده است؛ حتما باید استفاده لازم را ببریم و قدر بدانیم خیلیها هستند که دنبال راه چاره هستند؛ اما متاسفانه راه را پیدا نمیکنند و ما میبینیم که همین آدامسهای نیکوتین را در داروخانهها میفروشند؛ افراد استفاده میکنند؛ ولی متاسفانه به آن درمان، آرامش، حال و تفکری که ما الان داریم نمیرسند و این نشان میدهد که روش غلط است.
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر الهه (نمایندگی حسنانی)
ویراستاری و ارسال: مسافر نیکوتین همسفر مریم رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر سارا (نمایندگی اسبیکو خرمآباد)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
71