نهمین جلسه از دوره هشتاد و سوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه مسافران و همسفران؛ با استادی و نگهبانی آقای مهندس حسین دژاکام و دبیری همسفر فریبا با دستورجلسه "بنیان" چهارشنبه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۰۰ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر نگهبان این جلسه.
ابتدا گزارش های کنگره را می دهیم سپس درباره دستور جلسه صحبت می کنم.
با توجه به سرمای هوا، قطارها به علت یخ زدگی سوزن های ریل، تاخیر داشتند و اعضاء برای آمدن به تهران مشکلاتی داشتند، برای اینطور زمان های خاص مطلبی که عنوان شد این بود که در شرایط اضطراری و خاص مانند سرما، قطعی برق و گاز، نیازی نیست مسئولین شعبه ها با ما جهت تعطیلی هماهنگی انجام دهند، مسئولین آن شعبه یعنی ایجنت و مرزبانان تصمیم گیری کنند و دیده بان رابط را نیز در جریان بگذارند.
این موضوع برای تمامی گروه های کنگره صدق می کند که البته خوشبختانه تا به امروز تعطیلی نداشتیم.
فقط در شرایط خاص و اضطراری این کار را بکنند در غیر این شرایط توبیخ می شوند.
مسئله بعدی این است که هر شعبه برای راه اندازی باید حداقل ۲ یا ۳ لژیون در ابتدا داشته باشد.
این هفته، هفته بنیان است، به همه تبریک می گویم، این فقط به معنای تولد من نیست، به معنای تولد همه شماها است و بنیان کنگره است.
در این سال ها توانستیم گام های خیلی خیلی بلند و خوبی برداریم، با مراکز علمی و دانشگاهی ارتباط خیلی خیلی خوبی برقرار کرده ایم، کمتر n.g.o ای است که بتواند این کار را بکند، به طوری که در تمام سمینارها و کنگره های پزشکی مربوط به اعتیاد بلافاصله ما را دعوت می کنند و ما یکی از پایه های آن هستیم.
در حال حاضر قرار است دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به کمک کنگره۶۰ مراسمی برگذار کند، این باعث افتخار و خوشحالی ما است.
برای مراکز علمی خوب است که بیایند و در بطن کار قرار بگیرند.
خوشبختانه خودمان دانشگاه داریم که در حال حاضر در مراحل پایانی ساختمانی آن هستیم، هیئت امنا تشکیل شده و هیئت موسسین نیز تشکیل می شود.
رضا ربیعی و مجید بسیار در حال تلاش برای انجام امور این دانشگاه هستند.
با توجه به مقالات جهانی ای که ما داده ایم بسیار در گرفتن رشته برای دانشگاه کمک شده است.
دیده بان ها ستون های کنگره هستند، این نیست که کنگره با یک نفر بچرخد.
هر کدام در قسمتی در حال تلاش هستند، پایه و اساس طوری است که سیستم به یک نفر وابسته نباشد، بعد از من نیز طوری است که اختلافی پیش نیاید، آب از آب تکان نمی خورد، جانشین بنیان، جانشین نگهبان کاملا مشخص است و این دلیل موفقیت ماست و هر مقداری تعدادمان بیشتر شود، هیچ مشکلی پیش نمیاید.
الان به گونه ای است که کنگره ۶۰ در مراسم ها به مراکزعلمی جایزه می دهد و این باعث افتخار ماست.
علم که درست باشد به پول می رسد.
ما در ابتدا برای برقراری جلساتمان بسیارمشکل داشتیم، حتی برای خرید یک وعده آش قابلمه نداشتیم، از آن زمان به اینجایی رسیدیم که امروز صبح، ۲۸ میلیارد تومان برای خرید یک ملک برای شعبه شادآباد دادیم، از نظر علمی به جایگاهی رسیدیم که مقالات علمی ما درباره کولیت، کوید، سرطان، درسطح جهانی چاپ می شود.
ما در حال حاضر ۸۰۰۰۰ رهایی داریم، با قدرت می گویم، هر کس می تواند، یک مورد رهایی بیاورد، رهایی ای که هروئینی برود در لابراتوار هروئین، بدون مشکل باشد و وسوسه نشود، بچه های ما در حال حاضر در کلینیک ها خدمت می کنند و کنار اوتی هستند اما بدون هیچ گونه مشکلی این کار را می کنند.
جا دارد از دیده بان هایی که در بین ما نیستند، حسین کریمی – بابک لشگری – کوروش آذر پور یاد کنیم، جایشان سبز، انشاالله رستگار شوند که حتما خواهند شد، همچنین از دیده بان های قدیم، آقای محسن خان، آقای کامران، سعید که خدمتشان را انجام دادند و و در یک مرحله ای جدا شدند اما الان در کنگره هستند و همچنین دیده بان هایی که الان اینجا نیستند، بابک - ویلیام وایت - علی مجدیان.
راجع به خانم آنی، در حال استراحت هستند، حالشان خوب است.
ایشان پایه گذار قسمت خانم های همسفر هستند، زحمات زیادی کشیدند، مدیون ایشون هستیم، جایشان خالی است.
در این هفته راجع به خاطرات صحبت بکنید، راجع به شکل گیری کنگره، درباره شرایط خوب الان که قدیم نبود، سقف داریم، جا داریم، ۱۰ سال با تریاک کار میکردیم که بسیار مشکل داشت، الان شربت اوتی داریم، راجع به این صحبت بکنیم که اعضا نیز در جریان باشند.
راجع به گذشتگان و وقایع کنگره صحبت بکینم که همه در جریان باشند، ما یک هدف در تمام شهر ها و در کل داریم، آن دانش هست، دانش درمان اعتیاد و برخی مطالب دیگر که مربوط به تحقیقات است و آن نیز در دانشگاه است، بسیار خوشحالم بچه ها در حال تحصیل هستند، بسیار خوشحالم که چنین همراهانی دارم.
انشاالله سعی بکنیم جوری رفتار بکنیم که آن معرفت عدالت و عمل سالم همیشه همراه ما باشد.
در ضمن در هنگام پخش آهنگ تولد، بایستی تمام حاضرین بخوانند.
دعای آقای مهندس هنگام فوت کردن شمع ها:
من اسم آرزوها را می گذارم خواسته، زیرا آرزو یک چیز محال و دست نیافتنی است.
خواسته من این است که دانشگاه مان بین المللی شود، به امید خدا پیشرو علم و دانش بشویم و این را به جاهای دیگر منتقل بکنیم، خوشبختانه دانشگاه در منطقه آزاد قشم هست و نیازی به ویزا ندارد و از هر کجا بخواهند بیایند و بروند و دانشجو بگیرند، انشاالله به کمک همدیگر بتوانیم این را به مقصد برسانیم، این خواسته من است.
خلاصه سخنان جانشین بنیان و دیده بانان محترم:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر. هفته بنیان رو به پدرم و خانواده و همه دوستان تبریک میگویم. من در سنی بودم که تغییرات پدرم را که مربوط به کشف متد D.S.T هم میشد، رصد میکردم. آقای مهندس همیشه در هر موردی خوب تفکر میکنند و در سه سالی که از درمان خودشان تا راه اندازی کنگره طول کشید، خوب تفکر کردند که چگونه این روش همگانی شود. دو کار بزرگ که انجام دادند مطالعه درباره چگونگی همکاری با نهادهای مربوطه بود و مطالعه درباره NGO هایی که قبلا در این زمینه فعالیت داشتند. پس مدل راه اندازی کنگره بر اساس برطرف کردن نقاط ضعف گذشتگان بود. کنگره با جمعیت کوچکی آغاز به کار کرد، با هدف حل کردن مشکل اعتیاد در سطح جهانی و مانند سنگ آسیابی شد که روز به روز بزرگتر شد و موانع و مشکلات زیر این سنگ آرد شدند. این امر با زحمات خیلی از افراد محقق شد.
سلام دوستان آنی هستم راهنما یک همسفر. من هم هفته بنیان رو به آقای مهندس، دیده بان های عزیز و شما تبریک می گویم. ما هم از نوجوانی در کنگره بزرگ شدیم و آموزش گرفتیم و خداقوت میگویم به همه خدمتگزاران.
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر. علم پپیچیده نیست و هر چیزی یک کلیدی دارد. بیست و هفتمین سالگرد یافتن کلید رهایی به دستان آقای مهندس و رهایی خودشان را تبریک میگویم. ۸۰ هزار نفر امروز در کشور تولدشان است و امیدوارم کلید درمان بیماری های لاعلاج دیگر به زودی بخورد.
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر. هفته بنیان رو به آقای مهندس و خانم آنی عزیز که جایشان سبزه و همه مردم جهان تبریک عرض میکنم. ما باید از خودمان سوال کنیم که اگر آقای مهندس با ایمان و علم خود این روش را کشف نمیکردند چه میشد. در کتاب ۶۰ درجه در قسمت اسلحه حق آقای مهندس درباره این امر سخن گفتهاند.
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. این روز رو خدمت آقای مهندس، خانوادهشان و همه دوستان تبریک عرض میکنم. سال ۷۹ من وارد کنگره شدم. روزی سر ناهار وارد کنگره شدم آقای مندس غذا را تند کرده بودند و ما خوردیم و سوختیم. آقای مهندس با ایمانشان صحبت میکنند و برای همین به موفقیت میرسند. من برای درمان اعتیاد به کنگره آمدم و با شخصی آشنا شدم که به سمت خودشناسی رفتم. آقای مهندس هیچ وقت چیزی را پنهان نمیکنند. همیشه این تفکر است که آقای مهندس را به سمت بهتر اداره کردن کنگره می برد و ما میتوانیم در زندگی خود جاری کنیم.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. این هفته را به آقای مهندس و کل کنگره تبریک میگویم. من به کنگره آمدم و ارزشهای من کلا تغییر کرد. آن چیزی که در کنگره مهم است همین است که ارزشهای ما در عمل تغییر میکند و بچهها وجودشان تغییر میکند.
سلام دوستان شانی هستم یک همسفر. این هفته را به همه تبریک میگویم و تا باشد سلامتی را برای همه دوستان میخواهم. هیچ چیز سخت تر از این نیست که با عموم مردم کار داشته باشی و مردم قبولت داشته باشند و احساس امنیت کنند. چیزی که در این مسیر یاد گرفتم انعطاف پذیری بود. خاطرهای دارم از روزی که تاتر نبرد درون را داشتیم تمرین میکردیم. یه لحظه دیدم آقای مهندس یه نفر رو از پس گردن گرفت و از در شوت کرد بیرون. بعدها فهمیدم اون شخص حریمهارو رعایت نکرده بوده و حرکت ناشایستی انجام داده که هیچ کس جز آقای مهندس متوجه نشده بود.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. منم هفته بنیان رو به همه اعضا و آقای مهندس تبریک میگویم. کاری که بنیان کنگره کردند باز کردن دربهای علم به روی بشریت بود. اهمیت ابر پروژه سیستم ایکس در آینده برای جامعه پزشکی در دنیا مشخص شد و همه انسانها از آن بهره خواهند برد. دفتر دبیری اولین جلسه کنگره را هم آوردهام که تقدیم به آقای مهندس تقدیم میکنم. در ادامه استاد امین خلاصه ای از گزارش دو جلسه اول را قرائت کردند.
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر. هفته بنیان رو به آقای مهندس و همه عزیزان تبریک میگویم. من هم از سال ۸۸ در اصفهان وارد کنگره شدم و امروز خداروشکر ۱۷ نمایندگی در اصفهان داریم. همه اینها به خاطر تلاش های آقای مهندس است و از ایشان تشکر میکنم.
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. من هم این هفته را به آقای مهندس و خانواده ایشان و همکاران عزیز تبریک عرض میکنم. جا داره از قدیمیترها هم که زحمات زیادی کشیدند تشکر کنم. مرزهای کنگره در حال رشد است و این هم ریشه در زمین دارد و هم در آسمان.
سلام دوستان محمد صادق هستم یک مسافر. من هم هفته بنیان را به آقای مهندس و همه عزیزان تبریک میگویم. روزی با ماشین نظام که راننده سرهنگ بودم همراه با ۲۰ لیتر مشروب گیر کردم و سه ماه در بازداشتگاه بودم. وضعیت آن روزها این بود ولی آقای مهندس این روزها را خیلی واضح میدیدند و امروز هم خیلی از سالهای آینده را واضح میبینند.
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. من هم هفته بنیان را به آقای مهندس و دوستان تبریک عرض میکنم. آقای مهندس علم را چون دانه از دل تاریکی ها برافراشته کردند.
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. من هم این هفته را به دانشمند و محقق عزیز، آقای مهندس و همه دوستان تبریک میگویم. کنگره آغازی دارد که نمیشود پایانی برایش متصور شد. آقای مهندس خود بخشش هستند و به کلام کنگره معنا میدهند.
تایپ متن: مسافر محمدحسین
بارگزاری: مسافر صدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
228