English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ برای درمان جان و صور پنهان، حس باید درست شود

گروه خانواده_ برای درمان جان و صور پنهان، حس باید درست شود

مهندس حسین‌دژاکام، در سی‌‌دی «قلب» که مبحث مربوط به تاریخ ۸۸/۸/۳۰ می‌باشد چنین فرمودند: اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم در این است که در قلب‌ها، رودخانه‌ یا بحری جاری بشود که سرچشمه آن زمین و سما است و هرگز خشک نمی‌شود. هموار نمودن و باز نمودن قلب‌ها بسیار سخت است و با ضرب تازیانه این درب‌ها بیش‌تر سخت و غیرقابل تسخیر می‌شوند؛ اما این فرمان، فرمان خداوند است که مرض را به‌طور عمیق درمان بنماییم و این بسیار سخت است. تنها درمان مرض نیست، زیرا همیشه سالم بودن مهم‌ترین مسئله است و بسیار زمان لازم دارد. اکنون دیگر درمان در یک قدمی است.

حال می‌خواهیم بدانیم که قلب چیست؟ جایگاه قلب در سینه است و برای بدن عضوی بسیار حیاتی محسوب می‌شود؛ اما حس ندارد؛ یعنی اگر بگوییم قلبم درد می‌کند، مثل آن است که بگوییم مغزم درد می‌کند یا موی سرم درد می‌کند. اگر قلب مشکلی پیدا کند، علائمش در اندام‌های دیگر مثل دست چپ، قفسه سینه یا گردن ظاهر می‌شود؛ پس این‌گونه نیست جایی که خون را پمپاژ می‌کند مرکز محبت باشد.

وقتی می‌گوییم قلب کسی سیاه است یا قلب کسی از سنگ است، این‌ها همه مربوط به حس ما است؛ اگر حس ما خراب باشد؛ یعنی قلب ما از سنگ است و اگر حس ما خوب باشد؛ یعنی قلب ما روشن است. خراب بودن حس از حسادت، کینه، دشمنی، مال مردم‌خوری و شهادت دروغ دادن به‌وجود می‌آید.

تمام جهان هستی بر پایه سه پارامتر صوت، نور و حس بنا شده است. در انجیل آمده: خداوند اول کلمه را آفرید؛ یعنی در آفرینش، اول صوت آفریده شد. اگر ما الکترون‌ها، پروتون‌ها و کوارک‌ها را بشکافیم و به رشته‌های مخصوص برسیم از آن‌جا به امواج، صدا، موج، ذره و صوت می‌رسیم و درباره نور هم گفته شده است که خداوند نور آسمان‌ها وزمین است. صوت و نور هم به‌وسیله حس درک می‌شوند. در قرآن سه کلمه سمع، ابصار و قلوب با هم آمده‌اند که سمع به معنای شنوایی مربوط به صوت است؛ ابصار برای چشم مربوط به نور است و قلوب هم مربوط به حس می‌باشد. پس قلب به معنای مرکز حس است و جایگاه آن در سینه قرار دارد.

اگر در زندگی مشکلی برایمان به‌وجود آمد، باید به دنبال حل مشکل باشیم نه این‌که به دنبال مقصر بگردیم تا از او انتقام بگیریم. درست کردن حس دیگران کار آسانی نیست و این کار به زور و به اجبار نه تنها انجام نمی‌گیرد بلکه کار را سخت‌تر هم می‌کند که اگر من با زور بخواهم دیگران من را دوست داشته باشند، نه تنها این کار صورت نمی‌گیرد بلکه رابطه ما خراب‌تر هم می‌شود.

فرمان خداوند این است که مرض را به‌طور عمیق درمان کنیم؛ در مورد اعتیاد کسی تاکنون در جهان نتوانسته آن را به طور عمیق و کامل درمان کند؛ هر چند برای درمان عمیق، آموزش‌های متعددی انجام می‌گرفت؛ اما کاربردی و عملی نبودند. مسئله فقط این نیست که مرض درمان شود بلکه باید یک‌سری کارهای پیشگیرانه انجام دهیم تا دیگر بیمار نشویم؛ باید افکار، اندیشه، روان و احساس خود را هم سالم نگه داریم. بسیاری از بیماری‌های سایکوسماتیک ناشی از خراب بودن حس‌هاست که اگر حس درست شود این بیماری‌ها نیز درمان می‌شوند و نیازی به مصرف قرص‌های متعدد نیست.

درمان دو قسمت دارد:
۱-درمان جسم
۲-درمان جان
درمان جسم با ضرب تازیانه صورت نمی‌گیرد؛ قطع مصرف یکباره(سقوط آزاد) در اعتیاد همان ضرب تازیانه است یا عمل جراحی برای کاهش وزن نوعی ضرب تازیانه است. برای درمان جان و صور پنهان، حس باید درست شود. این حس ماست که تعیین می‌کند چه چیزی دریافت کنیم. ما در درمان اعتیاد وقتی بر روی تریاک، هروئین، فنتالین، آمفتامین و الکل آزمایش‌های سلولی_ مولکولی انجام می‌دهیم؛ یعنی پایه‌های درمان اعتیاد را محکم می‌کنیم یا حتی ارائه مقاله‌های قوی و نیرومند در بهترین مقالات علمی جهان نیز محکم کردن ستون‌هاست.

باید کلمات الهی که همان ارزش‌ها هستند را با نیروی عقل و ایمان در مغز و وجود و احساس خود حک کنیم و این کار با دوری از ضدارزش‌ها و حرکت به طرف ارزش‌ها انجام می‌شود که باید با جان خود آن‌ها را آبیاری کنیم. گاهی شخصی از این‌که چیزی را به رایگان دریافت کند لذت می‌برد؛ اما شخص دیگری از این‌که چیزی را به رایگان به دیگران بدهد و یا دردی را از دیگری بکاهد، لذت می‌برد.

ساختار جهان مادی به گونه‌ای طراحی شده است که اگر انسانی بخواهد به راه درست برود، نیروهای منفی توان او را تضعیف می‌کنند و مدام با گفتن این که چرا می‌خواهی این کار را انجام دهی؟ جلوی او را سد می‌کنند؛ هر چند این نیروهای منفی باید باشند تا انسان کار آزموده شود و گاهی انسان در این مسیر خسته می‌شود و از راهش دور می‌شود و این موضوع همیشه بوده است؛ ولی مهم این است که ما بتوانیم راه مستقیم را انتخاب کنیم و با کمک عقل و ایمان به جایی برسیم که بتوانیم حس خود را درست کنیم؛ پس قلب مرکز احساس است و حس ماست که تعیین می‌کند قلب ما سیاه باشد یا روشن. 

نویسنده: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
ویراستار و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون سوم)
همسفران لژیون بروجن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .