در دنیای علم و قوانین فیزیک چیزی بهنام نیرو وجود دارد که ما در جهانبینی آن را معادل حس در نظر میگیریم؛ حس در هر موجودی باعث حرکت میشود و تا هنگامیکه انسان نسبت به کاری حس نداشته باشد نمیتواند درصدد انجام آن کار حرکت کند.
هر نوع نیرویی که بخواهد بهوجود بیاید، باید دو قطب داشته باشد؛ حال میتواند دو قطب منفی و یا دو قطب مثبت باشد. همه ما میدانیم که دو قطب همنام دافعه و دو قطب غیر همنام، جاذبه بهوجود میآورند. ما وقتی تکه چوبی را در میدان مغناطیسی بسیار قوی هم بگذاریم هیچ اتفاقی نمیافتد؛ چون آن تکهچوب مانند ذرهای خنثی عمل میکند. ما از این بحث در درمان اعتیاد در کنگره۶۰ استفاده میکنیم و میگوییم اگر ناخالصیها در فرد مصرفکننده پاک شود و به صفر برسد، وقتی در بین تمام مصرفکنندگان هم قرار بگیرد آن جاذبه و یا آن دافعه صورت نمیگیرد و موادی مصرف نمیکند.
حال با توجه به این قانون میتوانیم بگوییم؛ وقتی ما با فردی وارد رابطه احساسی میشویم، حتماً از نظر اخلاقی مشترکاتی با آن شخص داریم؛ حال این مشترکات صفات نیکو باشد و یا صفات ناپسند و زشت، وقتی در فردی صفت ناپسند را میبینیم، پس حتما در وجود ما هم آن صفت وجود دارد، حال شاید به اندازه ذره کوچکی باشد. پذیرش این قانون برای بسیاری از افراد دشوار است.
با شروع این احساس در صورپنهان شخص جنگی بهوجود میآید و بیشترین آسیب و صدمه را کسی میبیند که صفت بد کمتر و کوچکتری دارد. این اتفاق ممکن است بین انسان، مجموعه، ارگان و یا کشور بهوجود آید.
وقتی این اتفاق رخ داد، فرد شروع به قضاوت و قیاس میکند و حکمی را صادر مینماید و بعد از صدور حکم، جنگ روانی بهوجود میآید و هر دو طرف جنگ دچار حال بد و تخریبهای شدید میشوند تا وقتی دست از قضاوت برنداریم این تخریبها و جنگها ادامه دارد و ما نمیتوانیم آن صفتها و ویژگیهای بد خود را ببینیم و در راه تزکیه آنها قدم برداریم.
انسان به هرچیزی که فکر میکند به آن انرژی میدهد؛ اگر به مسائل منفی فکر کنیم آنها را بزرگ میکنیم و اگر به اتفاقات و مسائل مثبت فکر کنیم، آنها قدرت و نیرو میگیرند.
ما با قدرت دادن به انرژیهای منفی به یک منبع تغذیه برای آنها تبدیل میشویم و این قدرت روزی برعلیه خود ما استفاده میشود. روزی که بخواهیم از تاریکیها خارج شویم، این نیرو بر ضد ما عمل کرده و جلوی خروج ما را میگیرد.
اگر ما نسبت به سفر مسافر خود قضاوت کنیم، باعث میشود همیشه در خانه جنگ داشته باشیم و سبب فرسایش و نابودی ما میگردد و کانالهای محبتی که باعث جاری شدن عشق و محبت بین مسافر و همسفر میشود را مسدود میکنیم.
انسان زمانی میتواند تاریکیهای وجود خود را ببیند که در آن ظلمت و تاریکی نور ایجاد کند. ما با آموزشهای کنگره۶۰ به این نور دست پیدا میکنیم و تاریکیهای وجود خود را میبینیم و میتوانیم آنها را به روشناییها تبدیل کنیم.
نویسنده: همسفر حاجیه رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون ششم) دبیر سایت
ارسال: همسفر آوا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
79