تمام کلماتی در کنگره 60 یاد میگیریم باید به آنها جان بدهم

جلسه هفتم از دور بیست و یکم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه به استادی دیده بان محترم جناب آقای کامران شریفیان، نگهبانی مسافرهادی و دبیری مسافرفرزاد ، با دستور جلسه  << وادی یازدهم و تاثیر آن روی من >>  و مراسم اهدای شال مرزبانان دوره پنجم مرزبانی و تقدیر از مرزبانان دوره چهارم مرزبانی در روز پنج شنبه مورخ 22 آذر ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد :
خدا را شاکر و سپاسگزارم که فرصتی دست داد تا در کنار شما عزیزان در شعبه بیستون باشم.
اینکه بتوانم در کنار بچه های کنگره باشم و آموزش بگیرم برای من لذت بخش است و همچنین توانایی این را داشته باشم که صوت جناب مهندس را به نوشتار تبدیل کنم و در مسیر زیبا و درستی حرکت کنم تا  با کلام جناب مهندس رشد کنم.
در مسیر زندگی راه را گم کرده بودیم و در کنگره آنرا دوباره پیدا کردیم.از آقای حکیمی ممنون هستم که اجازه دادند امروز در جمع شما باشم و برای اهدای شال مرزبانی مرزبانان جدید و تقدیر از مرزبانان گذشته در خدمت شما دوستان باشم.

امیدوارم این دوستان خدمتی را که انجام می دهند برکتش در زندگی خودشان برگردد. این جایگاه شهامت میخواهد که انسانی خودش را در معرض انتخاب دیگران قرار بدهد وقطعا در این مسیر توفیقاتی حاصل خواهند کرد.
ما باید در وادی های کنگره 60 سیر کنیم وبصورت یکسری تعاریف این مفاهیم را نخوانیم و باید حداکثر استفاده را از این وادی ها ببریم و در سفر دوم برداشتها متفاوت خواهد بود.
من باید یاد بگیریم مسیر درست رو طی کنیم و بتوانم از این وادی ها استفاده کنم. قوانینی که در وادیها قرار داده شده است کمک میکند در مسیر درست زندگی آسیب نبینیم و کمتر مورد آزار قرار بگیریم.

در وادی یازدهم میخواهیم انسان رو تعریف کنیم : انسان دارای صور آشکار و پنهان است. وقتی انسان به چشمه ای نگاه میکند باید منابع آبی قوی باید داشته باشد و در کنگره 60 به این معنی است که منابع اطلاعاتی قوی داشته باشد نه صرفا یکسری تعریف که در عمل به کار نیاید.

کسی که شعر خوب میگوید یا صوت قشنگی دارد و در عمل قدرت انجام کاری رو ندارد و نمیتواند انسانی رو در مسیر درست قرار بدهد به هیچ دردی نمی خورد.
ولی ما در عمکرد خدمتگزاران کنگره این چشمه شدن رو دیدیم. خدمتگزاری که با هزینه خودش مسیرهای طولانی طی میکند . آیا این الگویی از این حقیقت نیست؟
خداروشکر ما در کنگره هزاران الگو داریم و کسانی که برای چهار سال برای خدمت و راهنما شدن امتحان میدهند.حقیقت در مسیر اتفاق میافتد و یک سفر اولی به کنگره 60 می آید و بعد از رهایی از مواد مخدر راهنما میشود.آیا این حقیقت نیست؟
اگر ما ده ماه یک جا بنشینیم و حرکتی انجام ندهیم و تلاشی نکنیم و صفتی تغییر ندهیم هیچ تغییری حاصل نمیشود. وقتی یه سفر اولی به چشمه تبدیل شد خوب چه اتفاقی قراره برایش بیوفتد؟ چشمه خاصیتش اینه که وقتی جاری شد نگاه نمیکند به کی و کجا آب میدهد و بی منت خدمت میکند.

تمام کلماتی در کنگره یاد میگیریم باید به آنها جان بدهم و مهندس همین کارو میکند وقتی میگه محبت در تمام اعمالش نمایان هست و به ما اینو انتقال میدهد و ما باید به کلمات جان بدهیم.
ما فقط در این بعد حیات میتوانیم آموزش بگیریم و یاد بگیریم. زیبا زندگی کنیم و بتوانیم این مفاهیمی که یاد گرفتیم را به دیگران یاد بدهیم.
تمام خدمتگذاران تلاششون اینه که یه سفر اولی به راحتی سفر کند.  تعریف انسان این است که زندگی و مکان رو جای بهتری برای زندگی دیگران بکنیم و ما در کنگره همین کارو انجام میدیم.

تهیه  تنظیم عکس و ارسال : واحد سایت مسافران نمایندگی بیستون کرمانشاه
مرزبان خبری : مسافر اکبر