به نام قدرت مطلق الله
ما در زندگی دوستان زیادی داریم و با آمدن بعضی از دوستان خیلی خوشحال میشویم. تمام رابطههایی که وجود دارد یک مثلث است که یک ضلعش من هستم و یک ضلعش تو و ضلع بعدی که قاعده است میشود رابطهٔ ما و اینکه ما چگونه با یکدیگر رفتار میکنیم است. گاهی اوقات بین این مثلث یک فاجعهای است که این در زندگی همه ما وجود دارد. چگونه عمل کنیم و این فضا را به چه شکل وجود بیاوریم و همه اینها به عمل و گفتار و کردار ما ربط دارد که چگونه رفتار کنیم. توجهکردن این نیست که منتظر باشیم دیگران از ما تعریف کنند، شاید ما از یک چیزی یا کاری خوشمان بیاید؛ نباید توقع داشته باشیم دیگران هم خوششان بیاید و اگر از ما تعریف کنند انرژی بگیریم و اگر تعریفی نشود، ناراحت شویم.
ما؛ باید به چیزهایی که داریم قانع باشیم و به داشتههایمان اهمیت بدهیم. شاید هر کسی این داشتهها را نداشته باشد. نباید همه چیز را برای خودمان بخواهیم و فکر کنیم همه چیز برای ما است یا بگویم؛ باید فقط من داشته باشم.مثلثی که ما داریم، ما و شما و دیگران هستند؛ باید فضا را همیشه خوشبو کنیم و این نباشد که چشم داشتههای دیگران را نداشته باشیم؛ باید همیشه تعادل را برقرار کنیم.
مسئله مهم دیگر تنهایی است که خودمان را جدا از دیگران بدانیم؛ باید با دیگران خوب رفتار کنیم و اخلاق خوبی داشته باشیم تا بتوانیم در اجتماع زندگی کنیم. نسبت به همه چیز خوشبین باشیم، بدبین نباشیم، زیرا اخلاق، رفتار و کردار ما باعث میشود که فضا را عطرآگین کنیم و این همبستگی به تفکرات و اندیشههای ما دارد. اگر فضا را بد ببینیم همه آن بستگی به رفتار بد ما است که بلد نیستیم چگونه حرفمان را بیان کنیم. آن همبستگی به دانش و اطلاعات و آگاهی ما دارد که چگونه رفتار کنیم؛ باید نفرت و کینه را از خودمان دور کنیم.
وقتی در یک جمعی هستیم؛ نباید بدگویی، غیبت و عیبجویی کنیم و در زندگی دیگران تجسس کنیم و بفهمیم که چه چیزهایی دارد و از کجا آورده. همیشه؛ باید حواسمان به زندگی خودمان باشد. گله و شکایت نکنیم و داشتههایمان را شکرگزار باشیم. به گذشته فکر نکنیم و همیشه، جو را از چیزهای آلوده و آفت دورنگه داریم. زمانی که در جمع هستیم؛ باید با هم نقاط مشترک داشته باشیم نه نقاط متضاد. وقتی کسی از چیزی خوشش نمیآید در جمع تعریف نکنیم و ادامه ندهیم و باعث لج و لجبازی و قهر نشویم.
اگر بخواهیم به آرامش برسیم باید ۴ اصل داشته باشیم:
1-بی ثباتی؛ یعنی هیچچیز در سیستم ثابت نیست؛ چون متغیر است. ما هر چیزی که در زندگی داریم قدرش را بدانیم و از ثانیههای زندگی لذت ببریم.
۲-مقایسه کردن؛ یعنی ما نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم. وقتی به جلو قدم میگذاریم حواسمان به گذشته هم باشد به راهی که رفتهایم، آنچه در زندگی و طبیعت وجود دارد، چیزهایی است که ممکن است ما بهترین را داشته باشیم.
۳-در بند توجه و توصیف دیگران نباشیم؛ یعنی این که دیگران همیشه از ما تعریف و تمجید کنند. آنچه را که خودمان دوست داریم دیگران هم دوست داشته باشند با تعریف آنها انرژی بگیریم و اگر تعریف نکردند ناراحت نشویم.
۴-زندگی چیزی نیست که همه چیز آن را به هر کسی بگوییم، این اختیار ما است چگونه بسازیم و دیگران هم برای خودشان زندگی خوبی را بسازند.
ما سعی کنیم برای خودمان و زندگیمان ارزش قائل باشیم و به داشتههای خودمان اکتفا کنیم. هر چیزی که برای ما خوب است و اهمیت دارد انجام بدهیم. هیچکس را در زندگی با خودمان مقایسه نکنیم و برای داشتههایمان شکرگزار باشیم که بالاترین آن سلامتی است. سعی کنیم کینه و نفرت را از خودمان دور کنیم. غیبت، بدگویی و سخنچینی نکنیم و تجسس در زندگی دیگران نداشته باشیم. هر چیزی که در زندگی داریم قدرش را بدانیم.
نویسنده: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائم شهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
40