English Version
This Site Is Available In English

تولد یک سال رهایی مسافر محمد

تولد یک سال رهایی مسافر محمد

سومین جلسه از دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه همسفران و مسافران نمایندگی دانیال اهواز با استادی مسافر اکبر، نگهبانی مسافر نصرالله و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه‌ی «وادی یازدهم و تأثیر روی من» و جشن تولد یکسال رهایی مسافر محمد، پنج‌شنبه بیست و دوم آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد ؛

هفته بنیان را به آقای مهندس و خانواده ایشان تبریک می‌گویم برای اینکه اگر ایشان نبودند و ایستادگی نمی‌کردند هیچ کدام از ما اینجا نبودیم و همچنین هفته OT را به همه خدمتگزاران OT تبریک می‌گویم. امروز دو موضوع داریم که در مورد وادی یازدهم است و بخش دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی آقا محمد می‌باشد.

همیشه آقای مهندس می‌فرماید که ما از طبیعت الگو میگیریم. وقتی که یک چشمه می‌خواهد بجوشد ابتدا بایستی باران بیاید و آرام آرام این آب در دل زمین فرو برود و چشمه‌های زیرزمینی را تشکیل بدهد و بستر مناسبی را تشکیل بدهد و کار سختی را پیش رو دارد از تک تک این سنگ‌ها باید عبور کند و از زمین بجوشد، برای انسان‌ها نیز به همین صورت است این نیست که فقط یاد بگیریم، عملی کردن آنها نیز بسیار مهم است. آب زمانی از دل زمین می‌جوشد که پتانسیل کافی را پیدا کند. آن آب به رودهای خروشان می‌رسد به شرطی که حرکت کند مانند یک سفر اولی که از یک معتاد تبدیل می‌شود به یک مسافر و باید خیلی چالش‌ها را عبور کند تا تبدیل بشود به یک مسافر سفر دوم. انسانی که محروم نباشد محرم نمی‌شود و ما چو در یک تاریکی و یک برزخی بوده‌ایم امروز قدر سلامتی خود را میدانیم و آن خدمت کردن‌هاست که می‌شود اختلاف پتانسیل که برای جاری شدن نیاز است. 

موضوع دوم تولد یک سال رهایی آقا محمد است به ایشان و همسفرانشان تبریک می‌گویم. آقا محمد رهجوی بسیار منظم و مرتبی بود و مشکلات بسیاری را در سفر اول داشت ولی آنها را مدیریت کرد و امیدوارم که ادامه راه برای ایشان هموار باشد. به خاطر یک سری مشکلات کاری که برای ایشان پیش آمد مجبور شد که سقوط آزاد را تجربه کند اما در همان روزها سی‌دی‌های خود را می‌نوشت و به کنگره می آمد زیرا خواستار رهایی بود و این مهم نیز برای او رقم خورد و این رهایی را برای همه عزیزان آرزومندم.

سخنان مسافر محمد؛

خیلی خیلی سپاسگزارم از همه اعضای نمایندگی دانیال اهواز که در این جشن حضور پیدا کردند. من هرچه را انجام دادم در کنگره یاد گرفتم و از آقا اکبر سپاسگزارم که این همه زحمت کشیدند برای من و دیگران. تبریک میگم به همسفرم یک سال رهایی‌اش را و همچنین تبریک می‌گویم به راهنمای همسفرم که واقعا برای ما زحمت کشیدند و همچنین از دخترهای گلم بسیار تشکر می‌کنم. خدا را شکر که فرصتی پیش آمد که جشن بگیریم و در کنار هم خوش باشیم. به این فکر می‌کردم که چه حکمتی داشت که تولد من مصادف شد با دستور جلسه وادی یازدهم. همینطور که آقا اکبر فرمودند من در سفرم بالا و پایین زیاد داشتم و مشکلات کاری بسیار جدی برای من پیش آمد اما کنگره ۶۰ به من یاد داده بود که وقتی در صراط مستقیم هستم از هیچ چیزی هراسی نداشته باشم و همین طور هم رقم خورد و در ادامه همه آن مشکلات مرتفع شد. چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان بعد از سختی‌ها و بالا و پایین‌های زیادی به بحر و اقیانوس می‌رسند اما مهم این است که در نهایت می‌رسند و این وادی برای من پیام امیدواری دارد. از همسفرم تشکر می‌کنم که از روز اول در کنارم بود و توصیه می‌کنم به همه عزیزان که همسفرانشان را در کنگره ۶۰ در کنارشان داشته باشند برای اینکه بسیار به آنها کمک خواهد کرد. در نهایت از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ تشکر می‌کنم

سخنان راهنما همسفر مریم؛

قبل از هر چیز رهایی آقای مهندس را به همه عزیزان تبریک می‌گویم که این رهایی در اصل رهایی تک به تک ما می‌باشد. یک زمانی همه ما همسفران آرزو داشتیم که مسافرانمان یک روز را بدون وابستگی به مواد مخدر طی کنند که این مهم امروز برای ما رقم خورده است که مسافرانمان آزادانه زندگی می‌کند. آقا محمد و همسفرشان در اواسط سفر بودند که یک موج سختی آمد و سفر آنها را بالا و پایین کرد که به لطف پروردگار آموزش‌های جناب آقای مهندس ادامه مسیر دادند که همان وادی یازدهم را رقم زدند به هر دوی این عزیزان تبریک می‌گویم و همچنین به دخترهای گلشان . اما در مورد خانم رقیه بگویم که یاد ندارم روزی ایشان ‌سی دی‌های خود را ننوشته باشد و هر خدمتی که به ایشان داده شد با تمام وجود انجام دادند و امیدوارم هر دوی این عزیزان را با شال راهنمایی ببینم.

همسفر مارال؛

من هم از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر بسیار می‌کنم که این بستر را برای پدرم فراهم کردند که پدرم به رهایی برسد و همچنین از آقا اکبر عزیز و خانم مریم که به پدر و مادرم در این راه کمک کردند و همچنین از همه شما عزیزان که در این جشن حضور پیدا کردید. تا باد چنین بادا.

همسفر رقیه؛

من هم در ابتدا از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و از آقا اکبر عزیز و راهنمای خودم خانم مریم بسیار تشکر می‌کنم که پا به پای ما آمدند تا به نتیجه برسیم. من و بچه‌ها اصلاً خبر نداشتیم که محمد مصرف می‌کند تا وقتی که به کنگره آمدند و ما هم خبردار شدیم و خدا را شکر که با موفقیت این سفر را به پایان رساند

 

 

 

عکس وتایپ؛ مسافر مصطفی 

ارسال؛ مسافر مجتبی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .