English Version
This Site Is Available In English

همه‌ چیز در درون خود من است و از درون من نشأت می‌گیرد

همه‌ چیز در درون خود من است و از درون من نشأت می‌گیرد

ششمین جلسه از دوره چهارم سری جلسات خصوصی لژیون سردار همسفران آقا، نمایندگی پرستار به استادی راهنما همسفر علی‌اکبر، نگهبانی راهنما همسفر سجاد و دبیری همسفر محمدمهدی با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند) و تاثیر آن روی من» پنجشنبه 22 آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۳۰ آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر که فرصتی فراهم شد تا در این جایگاه حضور داشته باشم و از آموزش‌های کنگره بهره‌مند شوم. در خصوص دستور جلسه، یعنی وادی یازدهم و تأثیر آن بر من، عنوان وادی می‌گوید: "چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر اقیانوس می‌رسند."
اولین نکته‌ای که به ذهن من می‌رسد در خصوص این قضیه این است که هر انسانی دارای دردی و خواسته‌ای است و به دنبال چیزی می‌دود. این وادی، آن چیزی را که همه به دنبالش هستند، آن منبعی را که همه انسان‌ها می‌خواهند به آن برسند، به اقیانوس تشبیه کرده است. اما گاهی اوقات باید در زندگی، خودمان قاضی خود باشیم و ببینیم آنچه به دنبالش هستیم و منبعی که به سویش حرکت می‌کنیم، واقعاً اقیانوس است یا چیز دیگری. گاهی مسیرم را گم می‌کنم و به جای رفتن به دنبال اقیانوس، به دنبال دریاچه، برکه یا باتلاق می‌روم یا به جایی می‌رسم که می‌بینم کلاً سراب بوده و مسیر را اشتباه آمده‌ام. این اولین نکته‌ای است که به نظر من باید در زندگی مد نظر قرار دهم: دنبال اقیانوس بروم، نه چیز دیگر.
مسئله دوم این است که اگر می‌خواهیم به اقیانوس برسیم، راهش چیست؟ راهش این است که باید چشمه‌ای جوشان و رودی خروشان شویم. در قدم اول، باید چشمه‌ای جوشان باشیم؛ یعنی چشمه‌ای که از درون خود، جوشش دارد. این به این موضوع اشاره می‌کند که همه‌ چیز در درون خود من است و از درون من نشأت می‌گیرد. درست است که شرایط جامعه، کشور و وضعیت اقتصادی مهم هستند و نمی‌توان منکر اهمیت آن‌ها شد، اما آنچه تعیین‌کننده است، درون من است، نه بیرون. چشمه جوشان، چشمه‌ای است که دائماً در حال جوشش است و چیزی نیست که فقط برای امروز یا مدت محدودی باشد، این حالت باید دائماً در من وجود داشته باشد. در مرحله دوم، باید به رودی خروشان تبدیل شوم تا به آن بحر اقیانوس برسم.


در این میان، نکته‌ای وجود دارد. در روستاها، افرادی که اطلاعات و آگاهی دارند، در زمان خاصی، مثلاً فصل بهار، چشمه‌های آب و رودخانه‌ها را تمیز می‌کنند تا آن خاصیت جوشش در آب حفظ شود. وقتی چشمه تمیز نشود، شن، ماسه، گل و لای جلوی آن را می‌گیرند و آب خفه می‌شود. در مورد رودخانه نیز، مسیر آن را هموار می‌کنند تا آبی که می‌آید، از شدت و فشار نیفتد و به زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها برسد. در باغ‌های، باغبان جوی‌ها را بیل می‌زند تا آب به درستی حرکت کند. این تمثیل در زندگی من به چه معناست؟ همان تزکیه و پالایش، همان حرکت در جهت خوبی‌ها و دوری از مسائل منفی و ضد ارزشی است.
صحبتهای آقای ذرکش را گوش می‌کردم که به این اشاره می‌کردند هر چیزی یک صورت آشکار و یک صورت پنهان دارد. این موضوع در مورد وادی‌ها نیز صدق می‌کند. به این فکر می‌کردم که صورت آشکار وادی که خود آن است، اما صورت پنهانش چه زمانی برای من مشخص می‌شود؟ زمانی که بتوانم آن وادی را اجرا کنم و تزکیه و پالایش را انجام دهم.
مسئله بعدی این است که برای رسیدن به بحر اقیانوس، این رود خروشان و چشمه جوشان به دو چیز نیاز دارند: یکی منبع ذخیره و دیگری اختلاف پتانسیل. منبع ذخیره برای من می‌تواند آموزه‌های کنگره و علم و دانشی باشد که کنگره در اختیار من قرار داده است. این منبع بزرگی است که در اختیار من قرار گرفته و باید بتوانم از آن استفاده کنم و دائماً به این ریسمان کنگره متصل باشم، مانند آن چشمه‌ای که دائماً در حال جوشش است.
در سی‌دی هوشیاری استادامین می‌فرمایند: وقتی امروز بیدار و هوشیار هستید، فقط برای امروز است و برای فردا هوشیار نیستید. باید این بیداری و هوشیاری را هر روز تمرین کنیم. در مورد اختلاف پتانسیل، بهترین مثال، مثال کاهش وزن است. وقتی کسی ۲۰ کیلو اضافه وزن دارد و به روش درست ۵ کیلو از آن را کم می‌کند، همان ۵ کیلو باعث اختلاف پتانسیل و ایجاد انرژی، نیرو و اعتماد به نفس در او می‌شود. گاهی من مشکل مالی دارم و کاری پیدا می‌کنم با حقوق ثابت مثلاً ۱۰ میلیون تومان. این ۱۰ میلیون، اختلاف پتانسیل و انرژی برای من ایجاد می‌کند.
آقای مهندس بارها در این وادی در مورد اضداد صحبت می‌کنند. اولین چیزی که در این خصوص به ذهنم می‌رسد و ایشان خیلی خوب توضیح می‌دهند، این است که انسان مجموعه‌ای از خوبی‌ها و بدی‌ها، زیبایی‌ها و زشتی‌ها و مسائل مثبت و منفی است. اولین درسی که این موضوع به من می‌دهد، این است که پذیرش را انجام دهم، هم در مورد خودم و هم دیگران. در مورد خودم، وقتی در درونم ویژگی منفی‌ای می‌بینم، بتوانم آن را بپذیرم. اگر در درونم حسادت را دیدم، با یادگیری این موضوع، می‌توانم بپذیرم که من آدم حسودی هستم. این موضوع، حد و اندازه را به من نشان می‌دهد. استاد امین در سی‌دی گره عشق خیلی خوب توضیح می‌دهند که نیروهای مثبت و منفی در قضیه اضداد، دو نقش متفاوت ایفا می‌کنند. نیروهای منفی برچسب می‌زنند و می‌گویند تو آدمی با صفات منفی هستی، اما نیروهای مثبت برعکس عمل می‌کنند؛ ایراد را پیدا می‌کنند، اما برچسب نمی‌زنند. اینجا نکته بسیار مهمی به من یاد داده می‌شود که سعی کنم هم نسبت به خودم و هم دیگران، از برچسب زدن دست بردارم و ایراد را پیدا کنم تا اصلاحش کنم.


نکته آخر این است که یک سری مسائل به طور کلی در دسته مطالب ضد ارزشی و یک سری در دسته مطالب ارزشی و مثبت قرار می‌گیرند، اما دسته‌ای هم هستند که حد وسط هستند و بستگی به خود من دارد که آن مسئله در زندگی من تبدیل به ارزش بشود یا ضد ارزش. مثلاً تریاک، در بیرون از کنگره و در دست مصرف‌کنندگان مواد مخدر، مسئله‌ای ضد ارزشی است، اما در کنگره و در علم پزشکی، به درستی از آن استفاده می‌شود. یا بحث مادیات، که مربوط به این لژیون می‌شود، بستگی به خود من دارد. اگر من سوار بر مادیات باشم، آن مادیات برای من تبدیل به مسئله‌ای ارزشی می‌شود و اگر مادیات بر من سوار باشد، برای من مسئله‌ای ضد ارزشی است که بهترین راهکار آن را خود کنگره و لژیون سردار به من می‌دهد و می‌گوید از پولت ببخش تا بتوانی سوار بر مادیات بشوی. وقتی نیازی دارم و می‌خواهم آن را برآورده کنم، باید از روش درست اقدام کنم. اگر از روش درست اقدام کردم، آن مسئله در حالت تعادل خود، برای من تبدیل به مسئله‌ای مثبت می‌شود. اما اگر نیاز به پول داشته باشم و نتوانم از طریق درست آن را به دست بیاورم و مجبور به دزدی شوم، به این دلیل است که نتوانستم خواسته خود را از طریق معقول و درست برآورده کنم.
ممنون که به صحبت‌های من توجه کردید.

 

تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمت‌گزاران سایت همسفران آقا شعبه پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .