نهمین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر داود، دبیری مسافر غلامرضا و خزانهداری مسافر مهدی با دستور جلسه " وادی یازدهم و تاثیر آن روی من " چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر. خدا را شاکرم این فرصت به بنده داده شد که در این جایگاه خدمت کنم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. از نگهبان محترم آقا داود، دبیر و خزانهدار محترم تشکر میکنم که این فرصت را به بنده دادند تا در خدمت شما باشم و آموزش بگیرم. دستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن روی من میباشد، معمولاً در مورد دستور جلسات آن چیزی را که خود تجربه کردم میگویم و اگر برداشتی کردم سعی میکنم به اشتراک بگذارم.
هر کدام از این ۱۴ وادی، ۱۴ راه میباشد که به من داده شده که زندگی بهتری داشته باشم و از آن استفاده کنم، این وادیها به ترتیب جلو میآید تا به وادی ۱۰ میرسیم که عنوان وادی این است؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است، یعنی من میتوانم صفات خود را عوض کنم و از یک مصرف کننده بیمصرف، تبدیل به انسانی شوم که شکوفا باشد و بتواند حرکت مثمر ثمری در جامعه خود و خانواده داشته باشد، بعد از اینکه صفت خودم را تغییر دادم آن جاری شدن اتفاق میافتد و باید فکر کنم که چرا باید تبدیل بشوم به یک چشمه جوشان و رود خروشان؟
من قبل از کنگره فکر میکردم که باید فقط یک مصرف کننده باشم و ۷۰ سال ۸۰ سال زندگی کنم و تمام، ولی در ادامه متوجه شدم اینگونه نیست، کنگره دیدگاه من را نسبت به خود و پیرامونم عوض کرد. رود خروشان به معنی این است که باید حرکت داشته باشم و انسان اگر حرکت نداشته باشد مثل یک آب راکد میماند و ذره ذره تبدیل به گنداب میشود،
این حرکت در همه جا میتواند باشد و فقط در کنگره خلاصه نمیشود، سعی میکنم در بیرون کنگره هم یک انسان جاری باشم که هم خودم استفاده کنم و هم بتوانم به اطرافیانم یک سری استفادههایی برسانم. در وادی اشاره میکند که ما نیازمند منابع و آگاهی هستیم، خوشبختانه این منابع و آگاهی از طریق آقای مهندس و سیدیها، در اختیار من قرار میگیرد و آن آموزشها را سعی میکنم در زندگی خود کاربردی میکنم.
چیزی که مهم میباشد این است که انسان باید بداند مسیر هموار نیست بلکه سخت و دشوار است. وادی یازدهم من را تشبیه به رودی کرده که در مسیر با مشکلات برخورد میکنم، ولی باید از این مشکلات عبور کنم و صبر داشته باشم، زمانی که از آن سختیها عبور کردم به آرامش میرسم که اصطلاحاً در وادی اشاره شده به بحر و اقیانوس؛ آن آرامش هم میتواند در قالب مادی باشد و هم معنوی. همچنین در وادی اشاره شده اگر بر مادیات سوار بشوی نیمی از قدرت اهریمن را شکست دادهای؛ با توجه به اینکه جهان فیزیکی، جهان مادی است و من باید از مادیات برخوردار بشوم وسوار بر مادیات بشوم،
ولی باید بخشش هم یاد بگیرم و اگر بخواهم به حال خوب برسم و درها به روی من باز شود، باید حرکت کنم مثل همان رود خروشانی که در حرکت است تا به بحر و اقیانوس برسد و باید بدانم هر کار و هر عملی، یک صور پنهانی هم دارد و در آن صور پنهان است که درهای جدید روی من باز میشود و حرکتهای بزرگ انجام میشود. در هستی باید پرداختی صورت گیرد تا دریافتی انجام شود.
همه اینها به واسطه حرکت کردن و همچون رود خروشان بودن است. باید ببخشم تا احساس بهتری داشته باشم، حتی از زمان هم باید بخشید، روزی که من با حال خراب وارد کنگره شدم عدهای در آن وقت ایجنت، مرزبان و راهنما بودند و زمانشان را در اختیار من گذاشتند و از زمانی که خداوند در اختیارشان گذاشته بود بخشیدند تا امثال من حال خوب را تجربه کنند.
در آخر باید عرض کنم، اگر خدمتی هم میکنم قطعاً آن خدمت و برکت به زندگی من برمیگردد. امیدوارم بتوانم در کنگره خدمتگزار باشم و مراحل بخشندگی را زیر سایه آقای مهندس و اعضای کنگره بیشتر تجربه کنم و لذت ببرم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ، عکس و تنظیم: مسافر محمدحسین لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
492