گویی هیچ مرزی برای خواستههای انسان وجود ندارد؛ گاهی هم از فرط این خواستنهای مداوم، آرام و قرار نداریم؛ چراکه راه رسیدن به بعضی از خواستهها آسان نیست و همیشه مشکلات و موانع در مسیر به قوت خود باقی هستند.
در وادی یازدهم یاد گرفتم مهم نیست چهقدر مسیر ناهموار باشد، هرگاه انسان با تمام وجود چیزی را بخواهد و آن خواسته عمیقاً شکل گرفته باشد، جریان از همانجا آغاز شده و رودی که جاری میشود، حتی از میان قلوهسنگها و ناهمواریها راه خود را پیدا میکند.
زمانی را بهخاطر میآورم که عمیقترین خواستهام، درمان اعتیاد مسافرم بود؛ آنزمان همهچیز برایم تاریک بود؛ نه درکی از اعتیاد داشتم و نه میدانستم درمانی وجود دارد. برای رسیدن به خواسته قلبیام، اعتقاد راسخ داشتم؛ ولی چگونگی اتفاق افتادن آن را به خداوند سپرده بودم تا روزی که با کنگره۶۰ آشنا شدم و سفرم را آغاز نمودم.
از ابتدا دانستم در مسیر سختی قدم گذاشتهام؛ پس سعی کردم با آموزشهای جناب آقای مهندس، دانایی و آگاهی خود را بالا ببرم و انصافاً همراهی صمیمانه راهنمایم، مسیر تاریکیها را هر لحظه برای من روشنتر میکرد.
زمانیکه به وادی یازدهم رسیدم، متوجه شدم مدتی است که جریان من آغاز شده؛ فقط باید مراقب باشم تا این چشمه همیشه قدرت جوشش لازم را داشته باشد که لازمه آن دو ویژگی است:
۱ـ منابع اطلاعاتی صحیح در مسیر دانایی
۲ـ اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی برای کسب انرژی
درواقع باید پیوسته در حال یادگیری باشم و با تکیه بر آموختههایم و خدمت کردن، جایگاه خود را در راستای بهتر شدن، تغییر بدهم.
هر وادی برای من یک آموزش دارد؛ وادی اول تا دهم، مسیر را برای من هموار کرد. در وادی یازدهم به این باور رسیدم که جایی برای ناامیدی وجود ندارد؛ زیرا مسافر من هم به زودی در مسیر درست درمان قدم برمیدارد و درنهایت چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند.
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ویرایش: رابط خبری همسفر لیلا (ق) رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
26