جلسهی ششم از دورهی دوم کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ لژیون بندرعباس با استادی مسافر هادی و نگهبانی مسافر محمدامین و دبیری مسافر مسعود با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند) و تأثیر آن روی من» سه شنبه ۲۰ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که امروز به نمایندگی بندرعباس آمدم و خدا را شکر میکنم که در هر شهری یک شعبه هست.
وقتی در کنگره هستی انگار در خانه خودت هستی، فارغ از اینکه کدام شهر یا استان باشی، چون ما از یک فرهنگ خاص پیروی میکنیم و همه یک جور تحت آموزش هستیم و خدا را شکر که این ساختار و این ساختمان اینجا هست.
دستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن روی من، واقعیتش این است که از هیچکدام از این کلمات در سفر اول نمیفهمیدم، و اولین باری هم که وادی یازدهم را خواندم گفتم: دوباره که برگشتم سر کلاس دینی، من خیلی از دینی و عربی و قرآن و زبان انگلیسی بدم میآمد و بخاطر همین ترک تحصیل کردم.
وادی را که باز کردم دیدم دوباره دربارهی شیطان و اهریمن و خدا و پیغمبر توضیح داده و گفتم: این که همان داستان قبل هست و چه فایدهای دارد برای من؟ ولی در کنگره هرچه میگذرد میبینید که این قصه واقعا صادقاست و خیلی مهم نیست. بعضی کلمه ها در کنگره هستند که درکشان سنگین است، ما فکر میکنیم میفهمیم.
حتی اگر ده سال، بیست سال هم در کنگره باشید.
زیرا اینها یک سری رمز و رازی درشان هست که در ادامه برای هر کسی باز میشود، اگر سفر اول کسی در جلسه هست بداند که همین که داری سفر میکنی، همین که خودت را درست میکنی، همین که خودت میدانی سر ساعت میآیی، سی دی مینویسی، بدان که داری وادی یازدهم را انجام میدهی، من بعدها به این نتیجه رسیدم یک مسافر سفر اول، اگر که از وادی چهاردهم عبور نکرده باشد رها نمیشود، درکش نکرده ولی انجامش داده، یعنی نسبت به آن مادهای که مصرف میکند، نسبت به آن تخریبی که دارد به یک صلحی، به یک محبتی، به یک عشقی درونش رسیده تا توانسته مواد را کنار بگذارد، لازم نیست که حتما این وادیها را مو به مو حفظ کنید و درکشان کنید، اگر راهنماتان از شما راضی است، اگر واقعا داری درست سفر میکنی، شما دارید وادی یازدهم را انجام میدهید، دارید حرکت را درست انجام میدهید، از یک چشمه داری تبدیل میشی به یک رود که در حال جریان است.
اگر راهنمایت را میبینی حالت خوب میشود، وقتی راهنما یک دیده بان را میبیند، وقتی آقای مهندس را می بینی حالت خوب میشود، یعنی وادی یازدهم یک قانون درست و حسابی است، یعنی آن اختلاف پتانسیل وجود دارد.
قوانین در خود وادی هم میگوید؛ یک چیزهایی هستند که ما نمیتونیم نادیده بگیریم، در وادی دوم میگوید؛ حالا شما یا این قوانین را قبول دارید یا قبول ندارید.
به هر حال خیلی فرق نمیکند، مهم این است که این قوانین کار خودشان را میکنند.
جاذبه یک قانون است. من قبولش ندارم، نداشته باش، از ارتفاع بیافتی میمیری.
حالا اینکه من قبول دارم یا ندارم خیلی مهم نیست، مهم این است که یاد بگیرید در کنگره کسی زور نمیزند چیزی را یاد بگیرد.
وادی یازدهم یک نشانه دارد، وقتی انسانها تشبیه میشوند به چشمه های جوشان، دیگر خودشان در اولویت نیستند.
یه رودخانه هم خودش که آب خودش رو نمیخورد، میدهد به دشت و صحرا و درخت، همه میبرند به غیر از خودش. یعنی بخشش، بندگی بدون اینکه خودش بخواهد میآید جزو صفاتش.
یه انسان هم باید همینطور باشد، باید جاری باشد.
مثل این شعبه که در جریان است حال همه خوب است و حال من هم خوب شد.
تایپ و ویراستاری: مسافر رضا رهجوی راهنما علیرضا (لژیون دوم)
ارسال: راهنما مسافر علیرضا (لژیون دوم)
عکاس: مسافر عنایت (مرزبان خبری)
مسافران لژیون بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
167