سومین جلسه از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران دانیال اهواز به استادی همسفر صفا، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فرخنده با دستور جلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صفا هستم همسفر. تشکر میکنم از نگهبان و دبیر جلسه، ایجنت شعبه همسفر اعظم و مرزبانها و همچنین راهنمای خوبم همسفر مریم، که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. خوش آمد میگویم به اسیسانت همسفر شهلا.
دستور جلسه امروز وادی یازدهم است. عنوان وادی میگوید: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. تمام وادیهای کنگره۶۰ میخواهند، راه درست زندگی کردن را به من آموزش بدهند؛ همانطور که من میخواهم، مثلا در شهر یا جاده رانندگی کنم؛ باید صد قانون را رعایت کنم، برای درست زندگی کردن هم یکسری قوانین هستند، که در این وادیها یاد میگیرم.
یک چشمه را در نظر بگیرید؛ اگر این چشمه بخواهد به آن بحر و اقیانوس برسد، باید یکسری پستی و بلندیها، مشکلات و سختیها را که در مسیرش هستند، تحمل کند و پشت سر بگذارد تا بتواند به مقصدش برسد. در کنگره؛ وقتی که یک سفر اولی میآید، اگر بخواهد به آن حال خوش و آرامش برسد، باید یکسری دشواریها و ناملایمتها را تحمل کند و همچنین باید قوانین کنگره را هم رعایت کند.
حال این قوانین کدامند؟ قوانینی مثل؛ تسلیم بودن، فرمانبردار بودن، سر ساعت در کنگره حضور داشتن، در جلسات شرکت کردن، لباس سفید پوشیدن، سی دی نوشتن و کاربردی کردن آنها در زندگی. در این صورت آن سفر اولی به هدف خود، که درمان و تعادل است میرسد.
وادی یازدهم به من میگوید: اگر میخواهم به جایی یا چیزی برسم باید صبر کنم؛ اما این صبر به تنهایی کافی نیست و من باید در کنار آن تلاش و کوشش مداوم داشته باشم، مثلا وقتی که من میخواهم یک دوچرخه را به حرکت در آورم، باید ادامه دار رکاب بزنم تا حرکت کند؛ ولی اگر من از رکاب زدن بایستم و خسته شوم من و دوچرخه هر دو با هم سقوط میکنیم.
به نظر من وادی یازدهم تلنگری است، برای تمام افرادی که در مسیر کنگره نعمت سلامتی و آرامش را به دست آوردند و یک پیام برای آنها دارد، که میگوید؛ حالا که از تاریکیها خارج شدید آگاه باشید، که تازه از منطقه شصت درجه زیر صفر به منطقه صفر رسیدید؛ پس اگر میخواهید اوج بگیرید، باید مثل یک چشمه جوشان باشید؛ یعنی با حضورم در کنگره و آموزش گرفتن، منابع اطلاعتی خودم را بالا میبرم، دانایی خودم را بالا میبرم و با خدمت کردن در کنگره، زکات آن چیزهایی را که در این مسیر به دست آوردم را پرداخت میکنم و انرژی میگیرم؛ در این صورت من میتوانم پیشرفت کنم و به یک چشمه جوشان یا رود خروشان تبدیل بشوم.
وقتی که من با کنگره ۶۰ آشنا شدم و آموزش گرفتم، فهمیدم که اول خودم باید حرکت کنم و نگاهم روی خودم باشد و خودم را بشناسم؛ تا بتوانم مثل رود خروشان به آن دریا و اقیانوس برسم، به آن هدفم برسم؛ تا شرایط زندگی من تغییر کند. فهمیدم که با دوری کردن از ضد ارزشهایی مثل؛ دروغ گفتن، غیبت کردن، تهمت زدن، سرزنش کردن دیگران، دزدی کردن و... حال من خوب نمیشود.
پس وقتی که من در مسیر ارزشها و درستیها حرکت کنم، هرچقدر هم که قلوه سنگ، تخته سنگ و مشکلات در مسیرم باشد، با صبر میتوانم از این موانع عبور کنم و تا سختیها نباشند انسانی ساخته نمیشود. پس متوجه میشوم که سختیها و مشکلات لعنت خداوند نیستند؛ بلکه رحمت خدا هستند برای رشد و ارتقای من.
مرزبان کشیک: همسفر زهرا، مسافر حسین
عکاس: همسفر لیلا رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
تایپ: همسفر صفا رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
87