جناب مهندس دژاکام در سیدی علم و عمل مبحث تطابق؛ یعنی تطبیق دادن را عنوان کردن، تطبیق دادن؛ یعنی انسان حرف و عملش؛ باید با هم تطابق داشته باشد. انسان برای تطابق علم و عمل همیشه جوینده مطالب و دروس متعدد و غنی میباشد این بسیار خوب است؛ زیرا حرکت و سفر همیشه معنای با ارزشی مییابد به همین جهت وادیها با مضامین باارزشی مکتوب میشوند؛ اما وادی دوازدهم: «در آخر امر، امر اول اجرا میشود». که شاید یک خط یا یک جمله بیشتر نباشد؛ اما برای هر انسانی تکلیف را تعیین مینماید.
برای نهادن چون سنگ و چه زر، چه دانش فرقی نمیکند، انسان چیزی که دارد؛ باید استفاده بکند. افرادی هستند که کارشان فقط جذب منابع مالی و جمع آوری مال هستند و نمیتوانند خرج کنند، پول مال اونی است که خرجش بکند، مال بهر آسایش عمر است نه عمر بهر گرد آوردن مال، حالا دانش هم همینطور است اگر دانش را کسب کند؛ ولی از آن استفادهای نکند به چه درد میخورد؟ برای باوری که عمل نکند ارزش قائل نیست، باور دارد دروغ گفتن بد است؛ ولی دروغ میگوید یا باور دارد که خدا شناس است؛ ولی دستورات و فرامین الهی را عمل نمیکند و احتکار، تقلب و گرانفروشی و .... میکند؛ بنابراین انسان؛ وقتی یک دانشی را کسب میکند؛ باید عمل کند. فقط بلد بودن و حفظ کردن کافی نیست.
باور داریم کمک به انسانها مهم است آیا عمل میکنیم؟ برای این باور زمانی ارزش قائل هستیم که بتوانیم باور را به نتیجه برسانیم. انسانی موفق است که علم و عملش با هم تطبیق داشته باشد و این در کنگره نیز صادق است و؛ باید شاگرد را به نتیجه رساند و هدایت کرد این شرط بسیار مهمی است. پس انسان همیشه؛ برای اینکه علم و عملش تطبیق داشته باشد؛ همیشه جوینده مطالب و دروس متعدد و غنی هست؛ اما مسئله اینجاست حالا مطالب غنی را پیدا کردیم؛ ولی چگونه مطالب غنی را به اجرا تبدیل کنیم؟
وادیها همه دانش و علم هستند که؛ باید تطبیق پیدا کند از وادی اول که میگوید: «با تفکر ساختارها آغاز میگردد». مشخص میکند برای انجام هر کاری ابتدا؛ باید تفکر کنیم سپس با برنامهریزی درست حرکت نماییم. در وادی دوازدهم «در آخر امر، امر اول اجرا میشود» این یک جمله یا خط بیشتر نیست؛ ولی برای هر انسانی تکلیف را تعیین مینماید. هر خواسته یا امری داریم با عمل به نتیجه میرسد. تصمیم یا فکر، نقشه راه است با عمل به نتیجه میرسد برای عمل هم نیاز به صبر داریم؛ زیرا یک فکر تا زمانی که به عمل برسد مراحل متعددی دارد، مثل ساخت دانشگاه در قشم که با تفکر و برنامهریزی وارد عمل شده و در حال احداث است.
بنابراین هر کاری که بخواهیم انجام دهیم اول نقشهاش را رسم کنیم، مقدمات برنامهریزی شده و سریع اقدام نموده و به نتیجه برسانیم و کارهای نیمه تمام نداشته باشیم که ایجاد شلوغی ذهن کند؛ بنابراین همیشه نقشهای که رسم میکنیم و کارهایی که داریم بلافاصله انجامش بدهیم و ذهن را آسوده کنیم؛ باید کاری کنیم و ترتیبی بدهیم که ذهن ما مرتب و منظم باشد و ذهن آشفته و بهم ریخته نباشد در تمام کارهایمان این مسئله حائز اهمیت است.
از گفتن تا عمل فاصله بسیار زیاد است ما در حال تمرین هستیم، آسان نیست. یکی از مشکلاتی که ما آدمها داریم؛ این است که خیلی از مسائل را میدانیم؛ ولی عمل برایمان سخت است. خداوند قدرت «کن فیکون (شو شود)» دارد. ما هم این قدرت را در ذهنمان داریم؛ یعنی هرچه را بگوییم در ذهنمان میتوانیم خلق کنیم. برای خداوند در بیرون بلافاصله خلق میشود؛ ولی برای انسان زمان میبرد و باید در طی زمان انجام بدهیم؛ بنابراین برای اینکه به قدرت (کن فیکون) برسیم؛ باید از کارهای کوچک شروع کنیم کارهای کوچک را انجام بدهیم بعد میتوانیم به کارهای بزرگ هم برسیم.
انسان مالک یافتههایش است و اطلاعاتی که کسب میکند؛ وقتی به جهان دیگری پا میگذارد برای انسان میماند و این نیست که از بین برود؛ بنابراین باسوادی خیلیخیلی بهتر از بیسوادی است؛ بنابراین این عملکرد انسان چه در مورد تحصیل و چه در مورد کاهش وزن؛ باید دقیقاً روی برنامه باشیم. (کن فیکون) همان عمل کردن است همان مسئله تطبیق که بعد از آن نتیجه میگیریم. گاهی کسب دانش در جهت مثبت و گاهی در جهت منفی است یکی دانش کسب میکند سلاح کشتار دسته جمعی را میسازد و یکی از دانشش در جهت ساخت واکسن و نجات انسانها استفاده میکند. یک موقع دانشی کسب میکند مخرب، نتیجه هم مخرب است و گاهی دانشی کسب میکند مثبت است؛ ولی برای کارهای بیهوده به کار میبرد که ایجاد تخریب میکند.
بنابراین هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم اول؛ باید مطالعه کنیم راه را پیدا کنیم و در صراط مستقیم قدم برداریم. حرکت در بعضی شرایط سخت است؛ زیرا نیروهای بازدارنده به عناوین مختلف جلوی ما را میگیرند و به ما آدرس اشتباه میدهند نمیگذارند ما به مقصد برسیم در همه قسمتها میتوان نیروهای بازدارنده را دید. در ظاهر نیستند؛ ولی در باطن بازدارنده هستند و جلوی ما را میگیرند تا به منافعی برسند همیشه هستند؛ چون سیستم با نیروهای بازدارنده در تماس است.
پس اگر چه مادی و چه معنوی به انسانها کمک کنیم مورد الهامات مثبت واقع میشویم الهامات مثبت خیلی میتواند به ما کمک کند؛ وقتی انسان در صراط مستقیم قرار گرفت و در مسیر درست حرکت کرد هر قدمی که برمیدارد قامت استوارتر میشود و به پختگی کامل میرسد و بیداری درون و برون فراهم میشود؛ بنابراین باید تمام دانش و حرفها و تفکرات ما به عمل ختم بشود و به نتیجه برسد عمل؛ باید عمل صالح باشد؛ باید سعی کنیم نقشه درست بریزیم مطالعه کنیم، بررسی کنیم آنگاه دانش ما به عمل در بیاید و حرف و سخن ما و دانش ما با عمل تطابق کامل را برقرار کند، آن موقع میتوانیم در کارمان رستگار باشیم و پیشرفت نماییم.
خلاصه سیدی «علم و عمل»
نویسنده: ایجنت همسفر پروانه (راهنمای لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
32