جلسه سیزدهم از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر وحید، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر فرید، با دستور جلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم این فرصت به من داده شد که در خدمت شما باشم و من هم بتوانم بهره ببرم. از نگهبان محترم و دبیر عزیز خیلی متشکر هستم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند.
دستور جلسه این هفته وادی یازدهم است و من بهطورکلی فکر میکنم ما چه بدانیم و چه ندانیم، برای یک هدف مشترک اینجا جمع شدیم و آن هدف هم بهطورکلی برخوردار شدن از زندگی است که بتوانیم از این زندگی بهره ببریم و علم زندگیکردن را یاد بگیریم. برای اینکه من بتوانم شخصاً علم زندگیکردن را یاد بگیرم، نیازمند این است که بتوانم قوانین و قواعد آن را یاد بگیرم.
بهطورکلی بحث دربارۀ مبحث تعادل است و اگر قرار باشد من بتوانم بفهمم، درک کنم و حرکت کنم و در مسیر زندگی سازندگی ایجاد کنم و به تواناییهای من روزبهروز افزوده شود، نیازمند این هستم که از درون و بیرون از یک تعادل نسبی برخوردار باشم. من زمانی که یک مصرفکننده بودم، چه بخواهم و چه نخواهم این تعادل از من گرفته شده بود و من برای اینکه بتوانم یک حال بهتر، بالاتر و خوشتری را پیدا کنم سراغ مصرف مواد مخدر رفتم و این چرخه را از حالت طبیعی خارج کردم.
امروز من وارد کنگره شدم و شرایطی مهیا شده است که تواناییهای من را آرامآرام به من برمیگرداند. مثالی که من همیشه میزنم این است که اگر من روز اولی که وارد کنگره شدم با وضعیتی که داشتم، منظور وضعیت جسمی و فیزیکی است، اگر این دارو را اختیار من قرار نمیگذاشتند من هیچ موقع نمیتوانستم به مسیر خود ادامه دهم. در نتیجه شرایط اولیه برای ما مهیا شده است تا در اینجا دور هم جمع شده و راجع به موضوع بسیار مهمی با یکدیگر صحبت کنیم.
مبحث بعدی بخش منابع آموزشی است. ما اگر قرار باشد درک کنیم و بفهمیم و در این مسیر حرکت کنیم و تکامل پیدا کنیم، نیازمند یک سری منابع آموزشی صحیح و درست هستیم. از کجا بفهمیم که این منابع آموزشی، صحیح و درست هستند؟ میگوییم که در ادامه، راهی که ما در آن حرکت کنیم و تجربه به دست میآوریم، راه و مسیر سازندگی است و افعالی که ما از این آموزشها در زندگی خود رقم میزنیم که معمولاً خرابکاری ندارد.
کسی مثل من مصرفکننده با دنیایی از تباهی و تاریکی وارد کنگره میشود و ذرهذره شروع به حرکتکردن میکند. قدم اول تفکر است و ما با تفکر خود، ساختار فیزیکی را میسازیم و وارد دنیای سالمی میشویم. برای اینکه تفکر سالمی در اختیار ما قرار دادهاند و در کنار آن، مربی در اختیار ما قرار دادند و همۀ اینها ابزاری است که من بتوانم از دنیای تاریکیها خارج شوم.
یکی از فاکتورها در وادی یازدهم این است که چشمههای جوشان و رودهای خروشان در نهایت به بحر و اقیانوس میرسند. همه این موارد مستلزم داشتن منابع اطلاعاتی درست است. من مصرفکننده با این حجم از تاریکی، فقط و فقط در شرایطی میتوانم از آن خارج شوم که معرفت، عمل سالم و عدالت را اجرا کنم که در مثلث کنگره هم به این نکته اشاره شده است؛ ولی عمل سالم و عدالت زمانی انجام میگیرد که من کسب معرفت کنم. در کنگره حال من خوب نمیشود مگر آنکه آموزش ببینم و اینکه ذرهذره این آموزشها را شروع به تجربهکردن کنم. پس همه چیز زیر نظر مقولۀ آموزش و منابع اطلاعاتی درست است.
در ادامه مسئله دوم را مطرح میکند و میگوید که من مصرفکننده و یا انسان اگر قرار باشد در مسیر تعالی حرکت کنم، باید جایگاه خود را تغییر دهم . ولی چرا باید جایگاه خود را تغییر داد؟ برای اینکه بتوانم انرژی کسب کنم و ما پیوسته در کنگره در حال تغییر جایگاه هستیم. از آن کسی که تازهوارد است و وارد کنگره میشود در اصل از همان روز نخست تغییر جایگاه میدهد و جایگاه من و صفت و ویژگی من تبدیل به یک مسافر میشود و این مسئله در درون من انرژی تولید میکند. در ادامه هر پلهای را که کم میکنم، در حقیقت تغییر جایگاه میدهم. اگر گوشبهفرمان راهنما باشم؛ یعنی تغییر جایگاه دادهام و پذیرا بودهام و انرژی کسب میکنم.
این مسائل ذرهذره برای من اتفاق میافتند تا به مرحلهای برسم که به چشمههای جوشان و رودهای خروشان تبدیل شوم و در نهایت به وادی آگاهی و تعادل برسم. اگر درون من متعادل نباشد، بیرون من هم متعادل نخواهد شد و اگر دنیای درون، افکار، اندیشه و جسم من درست نباشد، در واقع دنیای بیرون من هم به همان صورت خواهد بود و درست نخواهد بود.
برای شخص من هیچ موقع این اتفاق نیفتاده است که افکار و اندیشۀ من پریشان باشد و دنیای بیرونم زیبا باشد. همۀ ما همیشه در زندگی درگیر اتفاقات و مشکلاتی بودهایم؛ ولی تفاوت ما در کنگره با بیرون این است که ما یاد گرفتیم که افکار و اندیشه خودمان را کنترل کنیم و در دست بگیریم و در اختیار خود ما باشد. این تفاوت کنگره با بیرون است و این تفاوت همان آموزش صحیح است. استاد میفرمایند ما صاحب علم میشویم برای اینکه آموزش میبینیم و در ادامه تجربه میکنیم و تجربه باعث میشود که حرف و عمل ما یکی باشد و صاحب آن صفت و علم شویم.
من مصرفکننده آموزش میبینم، تجربه میکنم و صاحب علم کنگره میشوم و من همیشه دنبال این بودم که اتفاقی رخ دهد که حال من خوب شود. این اتفاق هیچ موقع نمیافتد و من باید ذرهذره حرکت کنم و به رهایی برسم که بتوانم پیام رهایی را به همه برسانم. خدا را شکر میکنم که در این مسیر هستم و آموزش میبینم. امیدوارم دوستان مشارکت کنند و مشارکت جز آموزش است و مشارکت مختص سفر اولیها است و برای همه سفر اولیها توصیه میشود. مشارکت برای من در هر مقطعی از سفر، واجب و ضروری است.
خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر بیتالله
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
72