وادی یازدهم من را یاد سفر اولم می اندازد

یازدهمین جلسه از دوره هشتم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بروجرد با استادی مسافر امیر و نگهبانی مسافر کرم و دبیری مسافر قاسم با دستور جلسه ( وادی یازدهم و تاثیر آن روی من ) روز یکشنبه مورخ ۱۸ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد

خلاصه سخنان استاد 

خداوند را شاکرم که توانستم بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم از جناب مهندس تشکر میکنم که چنین بستری را برایمان فراهم کردن تا ما بتوانیم رهایی خود را از این اتش سوزناک ببینیم از راهنمای درمانم تشکر میکنم که همچون نوری بر من تابید تا به روشنایی برسم خود را از این اتش سوزناک نجات دهم

بنده در زمان مصرفم این خودگویی را داشتم که انشالله از شنبه دیگر مصرف مواد ندارم ....ولی باید بگویم که روز شنبه فرا می‌رسید و من باز هم تکرار مکررات مصرف موادم را داشتم اما وقتی وارد کنگره شدم فرا گرفتم که مشکل من دادن وعده به خودم نیست ، بلکه مشکل من قرار گرفتن در دریای تاریکی است حال برای اینکه بتوانم  خود را از این تاریکی نجات دهم باید خواسته داشته باشم و برای خواسته خودم تلاش کنم تا به روشنایی برسم

وادی یازدهم برای من خیلی معانی متفاوتی دارد زیرا باید بگویم که برای تبدیل فاضلاب جوشان به رود خروشان باید سختی های تغییر را متحمل شویم برای تبدیل به رود خروشان  باید در راه روشنایی قرار بگیریم توجه کنید این وادی خیلی با سفر کنگره مرتبط است زیرا یک رهجو وقتی وارد کنگره می شود برای اینکه حال خود را خوب کند باید تلاش داشته باشد برای حال خوب  شما در نظر بگیرید وقتی که رود خانه به بهر اقیانوس می پیوندد سختی های زیادی کشیده است  که توانسته خود را به بهر دریاها و اقیانوس ها برساند

وادی یازدهم  نمایانگر موضوع مهمی است زیرا با فرا گرفتن این وادی میتوانم بگویم که میزان خود دوستی را به من مسافر یاد داده است ، وقتی وادی یازدهم را نوشتم یاد سفر اولم افتادم  زیرا هر رهجویی وقتی وارد سفر اول در کنگره می شود یاد میگیرد که خودش را دوست داشته باشد و برای خودش این سفر زیبا را انجام دهد

دراخر امیدوارم که همیشه در کنگره حضور داشته باشید  از اینکه به حرف هایم گوش کردید سپاسگزارم