جلسه پنجم از دوره هشتم کارگاههای آموزش خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی باغستان کرج به استادی همسفر فهیمه، نگهبانی همسفر وحیده و دبیری همسفر اعظم با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» روز دوشنبه ۱۲ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم. از راهنما خوبم خانم نیره تشکر میکنم که من را همراهی کردند تا به اینجا برسم و از ایشان تشکر میکنم بابت آموزشهای نابشان. در مورد دستور جلسه جهانبینی در ورزش ما در تمام مراحل زندگیمان و مسائل روزمرگی بارها اتفاق میافتد که با مسئله جهانبینی روبهرو میشویم. در کل کنش و واکنش هر فردی نسبت به آن مسائل روزمرگی زندگی، سطح جهانبینی فرد را نشان میدهد. من با رفتارم نشان میدهم که جهانبینی من در چه سطحی است. در خیلی از مسائل زندگیمان این را میبینیم حتی در رابطه با کوچکترین مسائل ما با آن مواجه هستیم پس هر فردی میتواند با کوچکترین مسائل، کنش و واکنشها جهانبینی خودش را به طرف مقابل معرفی بکند و به طرف مقابل نشان بدهد که جهانبینی من در چه سطحی است.
اگر بخواهم مثال برایتان بزنم: من فهیمه در خیابان رانندگی میکنم یک ماشین جلو من میپیچد یا یک خیابان یک طرفه میرود بوق میزند، اینجا این واکنش که من نشان میدهم خیلی مهم هست اینکه زود از کوره در بروم و نتوانم خشم خودم را کنترل کنم و زود عصبانی بشوم یعنی من جهانبینی درستی ندارم، اما اگر من آن فرد را درک کنم بگویم شاید این فرد به دلایلی اعصابش خورد است یا مشکلی دارد، شاید اتفاق ناگواری برایش افتاده، شاید عجله دارد یا هر چیز دیگری اگر بتوانیم درک کنیم هم حال خودم خوب میشود هم یک آموزشی به آن نفر میدهم و شاید بتوانم یک تاثیر خیلی کوچکی روی آن فرد بزارم که شما کارت اشتباه بوده است و مهم این است که وقتی در آن شرایط قرار میگیرم چه واکنشی نشان میدهم؛ که این نشان دهنده سطح جهانبینی من است.
جهانبینی در کل یعنی دیدن جهان، یعنی من ارتباطم با طرف مقابلم به چه صورت است چقدر میتوانم برای طرف مقابلم احترام قائل بشوم، ارزش قائل بشوم و آداب و معاشرت و برخوردم با دیگران چگونه است همه اینها به معنای جهانبینی است. حالا یک سوال به وجود میاد که جهانبینی در ورزش به چه کاری میاد؟ جهانبینی را چگونه میتوانیم ربط بدهیم به ورزش؟
ما باید بدانیم که هدفمان از ورزش چی است، من فهیمه وقتی میروم پارک به چه هدفی میروم؟ پارک در کنگره۶۰ یک موضوع زیبایی که دارد این است که برد و باخت هیچ ارزشی ندارد، مسابقات متعددی داریم اما چیزی به عنوان برد و باخت نداریم، ما در کنگره۶۰ فقط آموزش میگیریم و هدف کنگره از ورزش به تعادل رساندن جسم و روان است.
حالا برای مسافرها در سفر اول خیلی مهم است که به نظم برسند، با ورزش کردن بتوانند سیستم ایکس و شبهافیونی را بازسازی کنند. اگر بتوانند به طور مداوم ورزش بکنند هم زندگیشان نظم میگیرد و هم سیستم ایکس و شبهافیونی به کار میافتد.
به لطف خدا و مشارکت در پارک ما در رشته بدمینتون توانستیم حکم قهرمانی را برای شعبه باغستان بگیریم و خیلی خوشحال کنند بود برایمان و حس خیلی خوبی داشت و افتخار خوبی بود برای من و تجربه خیلی خوبی بود، بعد از برنده شدن در آن مسابقه به تهران رفتیم برای مسابقه اصلی که بخواهیم با شهرهای دیگر مسابقه بدهیم، در آنجا خیلی اتفاقهای جالبی افتاد، حریف ما خیلی قدر بود و به خاطر تلاشهایی که داشتند خیلی حرفهای شده بودند و در آن مسابقه از آنها آموزش گرفتیم و هیچ کس از برد بدش نمیاد و ما هم دوست داشتیم ببریم چون اعضای گروهمان همه پیشکسوت بودند و خیلی بازی خوبی داشتند و من فکر میکردم که مسابقه را میبریم و وقتی که بازی را نتوانستیم ببریم خیلی بهم ریختم و آشفته شدم و قصد رفتن کردیم که به ما خبر دادند جناب مهندس میآیند پارک برای اهدای کاپ قهرمانی. مراسم برگزار شد، کاپ را به تیم برنده دادند و من دیدم که کمکم حالم بهتر میشود و احساس این را داشتم که خود من برنده شدم و انقدر خوشحال شدم و حالم عوض شد، آنجا آموزش خیلی بزرگی گرفتم که من فهیمه هر چقدر که تلاش بکنم همان قدر هم نتیجه میگیرم؛ یعنی من تلاشم به اندازهای نبود که کاپ قهرمانی را از دست جناب مهندس بگیرم اگر هم تا آن مرحله پیش رفتم به خاطر حضور افراد پیشکسوت بودند که چندین سال در این رشته تلاش کرده بودند و به من فهیمه آموزش داده بودند و توانستند جهانبینی که در طی چند سال یاد گرفته بودند را به من فهیمه آموزش بدهند.
خدا را هزاران بار شکر میکنم که با حال بد از پارک نرفتم و آموزش خیلی بزرگی گرفتم که اگر میخواهم به چیزی برسم حتما باید برایش به همان اندازه تلاش کنم. اگر من تا مرحله حکم قهرمانی رفتم یعنی تلاش من تا همان حد بوده است و اگر بخواهم به مرحله کاپ قهرمانی برسم باید بیشتر تلاش کنم.
اگر بچه دارم باید صبح زود از خواب بلند شوم و بروم پارک ورزش بکنم. خدا را شکر میکنم که یاد گرفتم که در مسیر درست حرکت کنم انشالله که بتوانم قدمهایم را محکمتر بردارم و از آقای مهندس تشکر میکنم به خاطر فراهم کردن همچین بستری و به خاطر اینکه تمام نکتههای زندگی و تمام چیزهایی که ما در زندگی نمیدانستیم به قشنگترین شکل ممکن کنار هم چیدند و اصلیترین چیز که خیلی مهم اسن برای تکتک ما همین جهانبینی است که هم در زندگی به ما یاد دادند و هم در ورزش کردن.
در ادامه جلسه اهداء تقدیرنامه اعضای لژیون سردار
مرزبان کشیک: مسافر محمدرضا و همسفر لیلا
تایپ و ویراستاری : همسفر پرنیان رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فریبا ( لژیون پنجم )
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه ( لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
67