جلسه دوازدهم از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم تازه واردین مسافر صادق، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر فرید، با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» در روز دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر. از نگهبان عزیز و ایجنت محترم سپاسگزارم که اجازه دادند که من این جایگاه را تجربه کنم و خدمت کنم. خوشبختانه بعد از دو سال این توفیق نصیب من شد که بتوانم در مورد این دستور جلسه یعنی جهانبینی در ورزش صحبت کنم.
من شخصاً ورزش را درندگی خود به سه قسمت تقسیم میکنم؛ قسمت اول مربوط به زمانی است که مصرفکننده بودم، قسمت دوم مربوط به زمانی میشود که وارد کنگره شدم و شروع به ورزشکردن کردم. قسمت سوم مربوط به زمانی است که وارد سفر دوم شدم. اوایل سفر دوم بودم که به رشتهکوههای البرز صعود کردم. در ارتفاع سه هزارمتری واقعاً همه چیز برای من لذتبخش بود باوجوداینکه دمای هوا پنج یا شش درجه زیر صفر بود؛ ولی همه چیز قشنگ بود و برای من یک تجربه فوقالعاده بود.
همین تجربه باعث شد ورزش کوهنوردی را شروع کنم. ورزش سنگین در سفر اول باعث میشود که تأثیر OT از بین برود. جناب مهندس در سی دی نبود روشنایی و نامه ۱۰، مثلث امراض را مطرح میکنند و میفرمایند که OT مثل مهمات است و به بازسازی سیستم ایکس کمک میکند؛ ولی بهخاطر اینکه من در سفر اول ورزش سنگین انجام میدادم، باعث میشد که از اثرات این دارو کاسته شود. ورزش در سفر اول باید همان ورزشهایی باشد که در کنگره انجام میشود.
در سفر دوم در رشتۀ کوهنوردی ثبتنام کردم. به قول استاد امین تکامل در جمع صورت میگیرد و ما توانستیم به خیلی از قلهها صعود کنیم و نگاه من کاملاً به طبیعت عوض شد. من قبل از اینکه وارد کنگره شوم، هر موقع به طبیعت میرفتم، به طبیعت تخریب میرساندم و آسیب میزدم؛ ولی خوشبختانه بعد از سفر در کنگره ۶۰ و رهایی، نگاه وجهان بینی من کاملاً تغییر کرد. در حال حاضر خیلی دوست دارم در طبیعت باشم و از آن لذت ببرم، مخصوصاً ورزش کوهنوردی. امیدوار هستم که یک روز ورزش کوهنوردی در کنگره تشکیل شود.
به قول استاد امین، در سفر دوم ورزشکردن مثل این است که شما بخواهید از قلۀ توچال به قلۀ دماوند بروید. وقتی که در قله توچال هستید، همه چیز خوب است و حس خوبی دارد؛ ولی برای اینکه به دماوند بروید، باید از قله پایین بیایید! دقیقاً در سفر دوم جهانبینی هم به همین صورت است؛ یعنی برای مثال اگر بخواهم از جایگاه راهنمایی تازهواردین وارد جایگاه راهنمایی شوم، باید این مسیر را طی کنم.
برای مثال من نزدیک به سه سال است که در جایگاه تازهواردین خدمت میکنیم؛ ولی مجدد باید وظایف رهجو، کتاب ۶۰ درجه و سایر آموزشها را مطالعه کنم. این دقیقاً همان پایین آمدن از قله است و اگر بخواهم به قلۀ دماوند بروم و راهنما شوم، باید اطلاعات را مرور کنم و در جلسات حضور داشته باشم و نهایتاً در آزمونهای مختلف و امتحانات هفتگی شرکت کنم. استاد امین میفرمایند پایین آمدن از توچال همان سختی راه است و صعودکردن به قلۀ دماوند، همان قبولشدن در آزمون راهنمایی است. این مسیر صعود به قلههای بالا تراست و نیاز به آموزش دارد. خدا را شکر که در کنگره در حال آموزشدیدن هستیم و امیدوارم که بتوانم در کنگره خدمتگزار باشم.
خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر بیتالله
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
110