به لطف خداوند تنها روش درمان اعتیاد از ابتدای خلقت تاکنون متد DST است که توسط آقای مهندس دژاکام در کنگره۶۰ کشف و مطرحشده است و بر اساس این روش مثلث درمان که یکی از مهمترین سنگ بناهای کنگره است بیان میکند که درمان باید بر روی سه مؤلفه جسم، روان و جهانبینی صورت بگیرد و ازآنجاییکه درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است فرآیند درمانی این سه مؤلفه باید بهصورت همزمان و همسنگ انجام شود؛ پس جسم ما یکی از مهمترین عوامل در درمان است. اولین قدم در درمان جسم برای مسافران بازگشت از مصرف مواد و کاهش پلهای آن جهت به راه افتادن کامل و مجدد سیستمهای تولیدکننده مواد شبه افیونی بدن است؛ اما همسفر که مصرف مواد مخدر نداشته با افکار و سایر عادتهای منفی در جسم خود تخریبهایی را به بار آورده که کم از تخریبهای ناشی از مصرف مواد ندارد و جسم او نیز به درمان نیازمند است. نقاط مشترک در درمان جسم مسافر و همسفر به فرمایش اخیر آقای مهندس تغذیه، تحرک و تشویق است که ایشان این مثلث را مثلث امراض نامیدهاند.
علم کنگره به یاری خداوند آنقدر پیشرفت کرده که در خصوص تغذیه سالم و مراقبت از جسم کتاب بسیار مفیدی با راهکارهای راستین و اجرایی آمادهشده و لژیونهای مخصوصی هم برای رسیدن به وزن مناسب افراد تشکیل میشود؛ اما در خصوص تحرک که یکی از بازوهای مهم درمان جسم است حدود بیست سال قبل اتفاق جالبی افتاد! همانطور که در کنگره میآموزیم دستها و نیروهای الهی از طریق القاء، احیاء و تحرک راه را برای افراد و ساختارهایی که در صراط مستقیم هستند باز و نمایان میکنند و گویا این مسئله ناخواسته همان حمایت و هدایت نیروهای الهی در مسیر ورزش کنگره بود و ورزش از سال 1383 براثر آن پیشامد جزئی از فرآیند درمان در کنگره 60 شد. جالبتر اینجاست که ورزش هم در کنگره مانند سایر موارد تفاوتهای اساسی بسیاری با همان مقوله خارج از کنگره دارد که ناشی از تعالیم ناب و علم راستین کنگره و آقای مهندس است؛ یعنی وقتی یک تازهوارد ساعاتی را برای اولین بار در فضای پارک و محیط ورزشی کنگره میگذراند از نوع نگاه، اخلاق، رفتار، منش و قوانین موجود در آن متعجب میشود که ناشی از جهانبینی و قوانینی است که آقای مهندس در چهارچوب ورزش کنگره تبیین و تعریف کردهاند.
جهانبینی که بهعنوان حلقه مفقوده در مثلث درمان مطرحشده به ما میگوید که اگر نوع نگاه ما در هر مسئلهای نسبت به خودمان، جهان اطرافمان و ارتباطمان با آن موضوع درست نشود، آن مسئله حل نمیشود یا در درمان ما موفقیت چندانی حاصل نمیشود؛ پس اگر قرار است ورزش که یک بازوی مهم از درمان جسم و حتی روان ما است کارایی متفاوتی نسبت به گذشته برای ما همسفران یا مسافرها داشته باشد لازم است که نگرشمان نیز در مورد ورزش و ارتباطش با خودمان، سایر ورزشکاران اطرافمان، جهان هستی و محیط پیرامونمان تغییر کند. در محیطی خارج از چهارچوب کنگره بهویژه در محیطهای حرفهای ورزشی، ورزش معمولاً رنگ رقابت ناسالم میگیرد و در ادامه همراه با تکبر و منیت، سرخوردگی، افسردگی، ترس، خشم، دوپینگ و اعتیاد و ... میشود؛ زیرا غیر از تکنیک و تاکتیک ورزشی آموزشی در زمینه تفکر، گفتار و کردار به افراد داده نشده و درنتیجه هدف اصلی گم میشود؛ اما در کنگره ابتدا هدف بهوضوح تعریف میشود که همان ورزش برای ورزش است و صرفاً سلامت فیزیکی و فیزیولوژیکی جسم ما که مهمترین ابزار حیاتمان در این دنیای مادی است هدف نهایی قرار میگیرد و سپس بهواسطه این تعریف، رفتار و منش پهلوانی و آموختن بهجای بازنده بودن رنگ و بوی لذت و صمیمت را به محیط ورزشی کنگره هدیه میدهد و همین امر من همسفر را همراه مسافرم هر جمعه قبل از ساعت 7 صبح با اشتیاق به پارک میکشاند تا علاوه بر تحرک و انجام فعالیت فیزیکی برای سلامت جسممان، انرژی لازم هفته پیش رو را از طبیعت و ارتباط سالم با دوستان و راهنمایان بگیریم و از این بستر امن نهایت بهره را در راستای درمان و تکامل جسم، روان و جهانبینیمان ببریم.
نویسنده: ورزشبان شطرنج همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
307