همسفر سمیه ورزشبان والیبال
زمانیکه یک مسافر و همسفر وارد کنگره میشوند در ابتدای سفر با مثلث درمان که شامل سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است، آشنا میشوند. کنگره۶۰ معتقد است درمان، فوق ترک و تعادل، فوق درمان است؛ بنابراین اعضای کنگره۶۰ همزمان با درمان اعتیاد و حتی پس از درمان برای رسیدن به حداکثر تعادل جسمی، روانی و جهانبینی، ورزش را در برنامه خود قرار دادهاند.
در کنگره، ورزش بهعنوان یک عامل مؤثر و مکمل درمان اعتیاد است.
واژه جهانبینی واژهای است که در کنگره با آن آشنا شدم و یاد گرفتم جهانبینی علمی است که در تمام سطوح زندگی من وجود دارد و با فراگیری و کاربردی کردن آن، میتوانم به آرامش و حس خوب دست پیدا کنم. موضوع جهانبینی در ورزش برای من خیلی جالب بود؛ از خود سؤال میکردم مگر ورزش هم جهانبینی دارد؟ جواب این سؤال را زمانی متوجه شدم و درک کردم که بهعنوان ورزشبان والیبال انتخاب شدم و با شرکت در مسابقات والیبال که در اصفهان برگزار شده بود، دانش من نسبت به جهانبینی در ورزش، بیشتر و بیشتر شد و در هر سفر و مسابقه، هر لحظهاش برای من یادگیری و آموختن بود.
کنگره به من آموخت، بازی فقط برای برد و باخت نیست؛ در مسابقات ورزشی باختی در کار نیست یا میبریم یا میآموزیم. به نظر من برنده واقعی کسی است که جهانبینی بالایی در ورزش دارد و انرژی خوب خود را به دیگران انتقال میدهد؛ بهعبارتی فردی که برای ورزش به پارک میآید، برای دریافت انرژی و حال خوش است؛ پس در یک بازی دوستانه که چند ساعتی در کنار هم هستیم، پایبند به اصول و قوانین آن بازی باشیم، سر یکدیگر فریاد نزنیم و به رأی داور، همتیمی خودمان و تیم مقابل احترام بگذاریم و از حرکات و الفاظ ناشایست استفاده نکنیم، بیجهت انرژی خود و دیگران را بابت مسائل کوچک به هدر ندهیم و بدانیم هدف، رقابت سالم و دستیابی به شادی، نشاط و حال خوب است. اگر نگاه ما به ورزش، درست و عقلانی نباشد شاید ورزشکار شویم ولی ورزشکار نمیمانیم.
در آخر اینکه جسم ما یک امانت الهی است که باید در حفظ و سلامت آن کوشا باشیم و یکی از عوامل سلامتی، ورزش کردن است. ورزش اکسیر جوانی است، مانند یک داروی ضدپیری عمل کرده و باعث طول عمر میشود؛ بنابراین سعی کنیم در کنار تغذیه سالم، حتماً یک فعالیت ورزشی را در برنامه روزانه خودمان داشته باشیم و به فرموده آقای مهندس، اگر نمیخواهیم برای بیماریهای مختلف هزینه کنیم، سعی کنیم برای ورزش، وقت و هزینه صرف کنیم.
امیدوارم همه ما با کمک جهانبینی و تغییر دیدگاه خود در زندگی بهویژه در ورزش به آن حال خوشی که نیاز داریم، برسیم.
همسفر زهرا.ط
از کودکی به ورزش علاقه داشتم و سعی میکردم یک رشته ورزشی را دنبال کنم. وقتی 6 ساله بودم ژیمناستیک را شروع کردم و زمانیکه حرفهایتر شدم یک مربی مرد به باشگاه ما آمد که فوقالعاده سختگیر و بداخلاق بود و همین موضوع باعث شد از ورزشی که دو سال ادامه داده بودم، دلزده شوم و آن را کنار بگذارم؛ حتی اصرار خانوادهام هم تغییری در تصمیم من ایجاد نکرد.
بعد از آن سعی میکردم تابستانها یک ورزش را دنبال کنم و از این شاخه به آن شاخه میپریدم. در کلاسهای شنا، بسکتبال، والیبال، فوتسال و... شرکت میکردم و در برابر سرزنشهای مادرم که میگفت: چرا یک ورزش را دنبال نمیکنی و از این شاخه به آن شاخه میپری؟ میگفتم ترجیح میدهم قطرهای از هرچیز را بدانم تا دریایی از یک چیز! که البته این تفکر در مورد ورزش اشتباه بود.
گذشته از همه اینها در زیرزمین منزل ما یک میز تنیس بود و پدر، برادر و داییهایم شبها بازی میکردند، من هم به اصرار برادرم کمی یاد گرفتم.
در دوره راهنمایی بودم که از طرف مدرسه برای مسابقات استانی تنیس روی میز شرکت کردم و روز مسابقه با وجود تمام استرسی که داشتم، مربیام گفت: من کاری برایم پیش آمده و باید بروم و رفت. خیلی نگران شده بودم، جایی که شدیداً نیاز به حضور او داشتم من را رها کرده و رفت، به دیگران نگاه میکردم که معلم آنها چه دلسوزانه به آنها راهکار میداد، آنقدر عصبانی شده بودم که فقط میخواستم زودتر بازی تمام شود و به خانه برگردم، دیگر برد برایم معنا نداشت؛ خلاصه با اکراه بازی کردم و نتیجه را واگذار کردم؛ تا دو سال بعد که ایشان معلم من بودند هرگز در مسابقات شرکت نکردم تا اینکه اول دبیرستان بودم و به مسابقات فوتسال رفتیم و این معلم ورزش، بسیار دلسوزانه کنار ما حضور داشت و همین حضور گرم و انرژی مثبتی که به ما میداد، باعث شد مقام دوم را در استان کسب کنیم.
همه اینها را گفتم که تجربههای قبلی از مسابقات را با تجربه مسابقات در کنگره مقایسه کنم.
در کنگره مسابقات و ورزش به چه شکل است؟ چیزی که اینجا خیلی دوست دارم این است که سن اصلاً ملاک نیست و همه در هر سنی که باشند تشویق میشوند یک رشته ورزشی داشته و در پارک حضور داشته باشند. گاهی شاهد بودهام که خانمهایی که مسنتر بودند و فکر میکردند شاید هیچوقت در هیچ رشته ورزشی شرکت نکنند، چه خوشحال و پرانرژی به مسابقات میروند که همین باعث شادابی و سرزندهبودن آنها میشود.
اولینبار که هملژیونیهایم برای مسابقات رفته بودند، مدام تعریف میکردند که چون شعبه ما تازه تأسیس بود و تجربه نداشتیم همه به ما کمک میکردند، حتی افراد تیم مقابل به ما آموزش میدادند. ناخودآگاه یاد روزی افتادم که برای مسابقات تنیس روی میز رفته بودم، اینکه حریف من چهقدر خوشحال بود که من کسی کنارم نیست و از این ضعف من نهایت استفاده را کرد؛ اما در کنگره مثل اینکه هدف چیز دیگری بود؛ درواقع اینجا مسابقات جوانمردانه است، کسی از ضعف دیگری سوءاستفاده نمیکند و هدف فقط آموزش و یادگیری است.
اینجا کسی خودخواه نیست که فقط خودش را رشد بدهد.
به عقیده من این همان جهانبینی در ورزش است که کمتر جایی رعایت میشود و همین چیزها است که کنگره را برای من دوستداشتنی میکند. تا به امروز یکبار در مسابقات جام سردار و بار دیگر برای مسابقات عقاب طلایی شرکت کردم، شرکت در مسابقات باعث شد علاقهام به ورزش بیشتر شود و آن را جدیتر دنبال کنم و اینکه امروز ورزش در زندگی من اهمیت دارد را نیز مدیون کنگره هستم.
چرا در کنگره به ورزش تأکید شده است؟ چون ورزش یکی از مسائل مهم درمان است و به روند سلامتی ما کمک میکند؛ همچنین در بازسازی سیستمهای شبهافیونی بدن نقش اساسی دارد. ما در کنگره یاد گرفتیم مثلث درمان شامل جسم، روان و جهانبینی است؛ بنابراین ورزش به سلامت جسم و درنهایت به درمان ما کمک میکند.
البته این نکته را نیز باید در نظر بگیریم که در هنگام ورزش کردن باید مراقب باشیم؛ چرا که استاد امین در سیدی آسیبهای ورزشی میگویند: اگر در ورزش هدفمان صرفاً فقط رسیدن به قهرمانی باشد ولی توجهی به حس خود نداشته باشیم، تعادل جسمی ما به هم میریزد و دچار آسیبدیدگی میشویم؛ پس داشتن احساس خوب همیشه و در همه سطوح میتواند چنان قدرتی داشته باشد که ما را به بالاترین جایگاهها برساند.
گردآوری: رابط خبری لژیون دوم همسفر باران
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
263