نهمین جلسه از دور پنجاه و یکم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی راهنمای محترم همسفر هادی، نگهبانی همسفر محمدرضا و دبیری همسفر امیرعلی، با دستور جلسه «وادی دهم و تأثیر آن روی من»، پنجشنبه 8 آذر ۱۴۰3 ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر هستم که امروز در جمع شما هستم و میتوانم از شما آموزش بگیرم.
اگر بخواهم در رابطه با وادی دهم تجربه خودم را بگویم، این وادی بزرگترین درسی که برای من دارد این است که همیشه من را هشیار نگه میدارد. میگوید: جایی که الآن هستم هیچ تضمینی وجود ندارد که فردا هم در همین جایگاه باشم. همینطور به من یک امیدواری میدهد که میتوانم؛ حتی جایگاههای بالاتری را هم چه در زندگی، چه در کنگره و چه در هرکجا که باشم تجربه کنم. این وادی به من یادآوری میکند که همهچیز در حال حرکت و تغییر است.
در این وادی راجع به صفت صحبت میشود. من به خودم که نگاه میکنم، قبل از کنگرهام با بعد کنگرهام خیلی متفاوت است و واقعاً این تغییر صفات در من، حداقل برای خودم خیلی قابلمشاهده است و برای خانواده هم تا یک حدودی که در مواقعی به زبان میآورند که در این مسئله به چه میزان تغییر کردهام و چقدر اتفاقهای خوب افتاده است؛ ولی داشتم فکر میکردم نکته جالبی در این تغییر صفت هست که در وادی هم به آن اشاره میشود آن است که تغییر صفت با تغییر حس باید صورت بگیرد.
خب تا زمانی که حس من منفی است و آلوده است، آلوده به منیت، کینه، نفرت و امثال اینها هستم، هیچوقت نمیتوانم صفات خوب را در اطراف خودم جمع کنم؛ یعنی طبق وادی زمانی که حس من درست میشود، عقل من هم شروع میکند به کار کردن. عقل حکمهای درست میدهد و ثمره این انتخاب آن عشق سالم میشود.
من در رابطه با این مقداری تفکر کردم. خیلی جالب بود. در سیدی قضاوت بود که اگر من از صفتی بدم میآید حتماً آن صفت را دارم یا در درون من پنهان است یا همینالان با آن درگیر هستم.
این وادی ناخودآگاه در ذهنم با من ارتباط پیدا کرد و به این نتیجه رسیدم که اگر قرار است من صفتی را در درون خودم تغییر بدهم، زمانی که با آموزش و خدمت حسهایم تغییر پیدا کند باید به آن عشق سالم برسم.
طبق وادی اگر کسی آن صفتی که من درگذشته داشتهام را الآن در حال حاضر روبهروی من دارد، نباید از آن کینه و نفرت بگیرم و دوستش داشته باشم. اگر این کار را بکنم، از آن صفتی که قبل از کنگره داشتهام ترخیص شدهام.
مثلاً دروغگو بودهام یا یک آدم خشمگینی بودهام اگر الآن کسی سر من دادوفریاد کشید و من از تعادل خارج نشدم و گفتم: شاید آن شرایطش خاص بوده است و او را درک کردم تازه وادی دهم برای من اجراشده و تغییر صفت در من صورت گرفته است.
این چیزی بود که من راجع به وادی تفکر کردم و دستگیرم شد و یک نکته دیگر بگویم برای آخر صحبتم. باز به گذشته خودم نگاه میکنم این تغییر با درد و رنج همراه بود و من خیلی سختی کشیدم تا فرمان حضورم در کنگره صادر شد. نه جایگاه خانوادگی خوبی داشتم، نه در کنار دوستانم جایگاه خوبی بود. میتوان گفت از آدمهای اطرافم نود یا نودوپنج درصد من را قبول نداشتند و به نحوی هرکدامشان که قبول نداشتند دلیل خاص خودشان را داشتند.
درگیریهای شخصی با هرکدامشان داشتم و این درد و رنج بود. من زمانی که میخواهم تغییر کنم باید تمام این درد و رنجها را در کولهبار خودم داشته باشم که یادم نرود چه بودهام و همین انرژی به من دهد برای آن صفتهای جدید که انشا الله بتوانم در کنگره کسب کنم.
ممنونم که به صحبتهایم گوش دادید.
تایپ و ویراستاری: همسفر یوسف (لژیون چهارم)
تصویربردار: همسفر یوسف (لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
139