English Version
This Site Is Available In English

بدون ورزش درمان تکمیل نمی‌شود

بدون ورزش درمان تکمیل نمی‌شود

در هربار مصاحبه باتوجه‌به دستور جلسه حس من و همسفر زهرا فرد درستی را پیش رویمان قرار می‌دهد که این‌بار هم هسفر ثریا از لژیون هفتم در ذهنمان آمد و مصاحبه خوبی را با ایشان انجام دادم.

همسفر ثریا و مسافرشان با تخریب چندین سال مصرف شیشه و تریاک وارد کنگره شدند؛ به راهنمایی هسفر خندان و مسافر غلامرضا به مدتده ماه سفر کردند و اکنون به مدت نه سال و شش ماه است که آزاد و رها هستند. ایشان خدمت‌های گوناگون دبیری لژیون سردار، رابط خبری لژیون، نگهبانی کارگاه عمومی، خدمتگزاری در سایت، مسئول کارت عضویت، ورزشبانی ایروبیک را تجربه کرده و اکنون دبیر ایروبیک و خزانه‌دار لژیون سردار است.

اکنون توجه شما را به مطالعه این گفت‌وگو جلب می‌کنم:

چه شد که شما وارد ورزش کنگره شدید؟

من بعد از دریافت ۴۰ سی‌دی در اسفند ۱۴۰۱، به‌عنوان ورزشبان ایروبیک از شعبه لویی پاستور برای پارک طالقانی معرفی شدم. هم‌زمان با ورزشبانی من مسابقات عقاب طلایی در حال برگزاری بود. یادم می‌آید نفراتی را برای همکاری به‌عنوان داور می‌خواستند و خداوند به من توفیق دادند که به‌عنوان داور در آنجا حضور داشته باشم. بعد کم‌کم دبیر ایروبیک شدم. خدا را شکر حدود یک سال و نیم است که در این جایگاه خدمتی فعالیت دارم و قرار شد برای دور دوم نیز تمدید شود.

به‌نظر شما چرا آقای مهندس تأکید زیادی بر ورزش در کنگره۶۰ دارند؟

آقای مهندس فرمودند: «درست است که ما همسفرها مصرف‌کننده موادمخدر نبودیم؛ ولی ما هم افکار و اندیشه‌هایی داشتیم که تخریبش اگر بیشتر از موادمخدر نبود، کمتر هم نبوده است». در روند درمان تأکید آقای مهندس همیشه بر جسم، روان و جهان‌بینی است. وقتی جسم یک همسفر سالم نباشد قطعاً روح و روان خوبی هم نخواهد داشت و اصلاً ادامه سفر برایش مقدور نیست. از آن‌جایی‌که همسفر در کنگره بال پرواز مسافرش است آقای مهندس همیشه بر سلامت مسافرها و همسفرها تأکید می‌کنند که حتماً باید ورزش به‌عنوان مکمل درمانشان در نظر گرفته شود. چیزی که من شنیدم و برای من خیلی عجیب بود این بود که آقای مهندس فرمودند: «راهنمایی که ورزش نمی‌کند بهتر است که لژیون خود را تحویل دهد» و این واقعاً اهمیت بالای ورزش‌کردن در روند درمان را نشان می‌دهد و من فکر می‌کنم که بدون ورزش درمان تکمیل نمی‌شود.

چه تفاوت‌هایی بین ورزش در کنگره و ورزش در بیرون از کنگره وجود دارد؟

این سؤال شما خیلی سؤال قشنگی است و من خیلی به این مسئله فکر می‌کنم. قبل از اینکه به کنگره بیایم البته قبل از کرونا چند وقتی باشگاه می‌رفتم و ورزش می‌کردم. اصلاً نمی‌توانم حس و حال آنجا را با حس و حال داخل کنگره مقایسه کنم؛ این برداشت و تجربه خودم بود. در بیرون از کنگره ورزش بیشتر برای کسب مقام و نشان‌دادن خود افراد است اگر به هر دلیلی در ورزش‌های قهرمانی فردی نتواند مقامی را کسب کند تأثیر بدی روی خودش و یا طرف‌دارانش می‌گذارد و برای اینکه فرد بتواند این مقام را کسب و یا حفظ کند از مواد انرژی‌زا استفاده می‌کند و به قول آقای مهندس شاید مقام المپیک یا مقام بالایی را به‌دست بیاورد؛ ولی معتاد به یک قرص و درواقع یک مصرف‌کننده می‌شود؛ اما ما در کنگره یاد می‌گیریم که اصلاً نتیجه مسابقه هدف ما نیست؛ بلکه هدف ما حفظ سلامتی، ارتقاء جسمانی و رسیدن به حال خوش است.

چند وقت پیش در پارک ولایت جام عقاب طلایی برگزار می‌شد و آقای مهندس داشتند جوایز و مدال‌ها را اهدا می‌کردند که قبل از ایشان خانم آنی کمان‌دار گفتند: «همین‌که شما همت کردید و از شهرهای دیگر آمدید و در مسابقه شرکت کردید، زحمت کشیدید و تلاش کردید و این قدم‌ها را برداشتید درواقع جایزه اصلی را شما گرفته‌اید». این‌ها فقط به‌عنوان یک نماد و یک جمعی است که ما بتوانیم به بهانه آن در سال چند بار دورهم جمع شویم و همدیگر را بشناسیم و در این جمع‌ها به حال خوش برسیم. واقعاً من فکر نمی‌کنم هیچ‌جایی دیگر مانند کنگره یک چنین فضایی را در ورزش داشته باشیم.

به‌نظر شما نقش یک همسفر در ورزش کنگره و تأثیر او بر روی درمان مسافر چه می‌تواند باشد؟

درمورد این سؤال فکر می‌کنم همان نقشی را دارد که حضور یک همسفر در مسیر سفر مسافر دارد‌ و چون ما می‌گوییم که همسفر مسافر هستیم قدم‌به‌قدم با مسافر همراهی می‌کنیم و در نهایت به جایی می‌رسیم که شاید نیازهای خود را تازه می‌شناسیم و هرچه حال خوبی به‌عنوان همسفر داشته باشیم قطعاً همراه بهتری برای مسافر می‌شویم و می‌توانیم حال بهتری برای خودمان داشته باشیم و در نهایت از آن حال خوبی که داریم می‌بخشیم؛ وقتی ما حال درونمان بهتر شود قطعاً مسافر از قرارگرفتن در کنار ما حس بهتری دارد و با این حس خوب کیفیت درمان و مسیر سفرش خیلی بهتر از وقتی خواهد بود که همسفر فقط حضور فیزیکی دارد.

چه توصیه‌ای برای همسفرانی که هنوز ورزش در کنگره را شروع نکرده‌اند دارید؟

فکر می‌کنم همسفران به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول هنوز اجازه حضور در برنامه‌های ورزشی را ندارند. یکی از دلایل بزرگ‌ جهان‌بینی که در ورزش کنگره داریم این است که فرد قبل‌ از ورود به فعالیت ورزشی آموزش‌های خود را می‌گیرد؛ یعنی آقای مهندس اجازه نمی‌دهند فردی که تازه‌ وارد کنگره شده قبل‌ازاینکه آموزش‌های مقدماتی را آموخته باشد در پارک و یا در ورزشی حضور داشته باشد؛ به‌خاطر اینکه زمان حضورش در فعالیت ورزشی نرسیده است. دوم یک‌سری از افراد هستند که هنوز اهمیت ورزش در کنگره را به‌خاطر تخریب‌هایی که سالیان سال در جسممان داشتیم؛ یعنی مخرب‌ترین مدل تخریب‌ها را با افکار و اندیشه‌های منفی به جسم خود وارد کرده‌ایم نمی‌دانند. آقای مهندس که روش DST را در تمام سطوح و رفتارمان تأکید کرده‌اند ورزش را نیز به‌همین شکل توصیه می‌کنند. این افراد هنوز به اهمیت ورزش در تکمیل‌شدن درمانشان پی نبرده‌اند. قطعاً بدون حضور در پارک و یا هر رشته ورزشی که آقای مهندس انتخاب آن را به‌عهده خود رهجو گذاشته است درمان کامل اتفاق نمی‌افتد و متأسفانه ممکن است که سفر رهجو به تأخیر بیفتد. این افراد اگر اهمیت حضور در کنار مسافرشان در رشته‌های ورزشی را بدانند راه باز می‌شود. در آخر امیدوارم شاهد حضور تمام مسافران و همسفران خصوصاً شعبه لویی پاستور در فعالیت‌های ورزشی باشیم.

اگر فکر می‌کنید مطلبی یا سخنی هست به‌عنوان سخن آخر بیان کنید.

در مدتی که به‌عنوان ورزشبان در پارک حضور داشتم چند اتفاق قشنگ برایم افتاد و واقعاً باید به سخن آقای مهندس که می‌فرمایند: «با حرکت راه نمایان می‌شود» ایمان داشته باشیم. ما در تمامی کارهایمان آقای مهندس را به‌عنوان الگو قبول داریم. ورود ورزش به کنگره با تعطیلی آکادمی و اجباری برگزارکردن لژیون‌ها در پارک بود، درنهایت منجر به این شد که ورزش جزئی از کنگره و درمان ما شود. طبق این صحبت آقای مهندس که می‌فرمایند: «مشکلات همیشه لعنت خداوند نیستند؛ بلکه خیلی وقت‌ها رحمت هستند» این مسئله هم رحمتی بود برای ما. آقای مهندس هميشه می‌فرمایند: «اعضائ کنگره برایم خیلی عزیز و باارزش هستند»؛ پس کی بشود که هستی هرکدام از این رهجوهایی که در کنگره حضور دارند و از همه این‌ها بالاتر آقای مهندس را برای خودش تکرار کند؛ پس ما به‌خاطر شکر نعمتی که باید انجام بدهیم می‌بایست از این جسمی که داریم مراقبت کنیم.

آقای مهندس می‌فرمایند: آدمی که ورزشکار هست (ورزش باستانی را مثال می‌زنند) با فردی که ورزش نمی‌کند از نظر جهان‌بینی و وضعیت جسمانی تفاوت بسیار دارند. کسی که ورزش نمی‌کند پله‌های آزمایشگاه را بالا و پایین می‌کند و درمورد جهان‌بینی هم می‌گویند که دائماً در فکر این است که کفنی بخرم، قبری بخرم و آماده مرگ است؛ اما فردی که جهان‌بینی ورزشی دارد امید به زندگی در او خیلی بالاتر است. وقتی انسان سلامتی دارد قطعاً امید به زندگی بیشتری دارد. از آقای مهندس و خانم آنی بزرگ همیشه سپاسگزارم و امیدوارم خداوند به ما توانایی بدهد تا بتوانیم در این زمینه فعالیت و قدردانی کنیم.

مورد دیگر زمان انتخاب تیم و نفرات برای جام سردار بود و با وجودی که من خیلی در شعبه اعلام کردم؛ ولی متأسفانه ورزش ایروبیک بسیار مورد کم‌لطفی قرار داشت. می‌خواستم به این بهانه از چندنفری که داوطلب شدند تشکر کنم؛ زیرا اگر آن‌ها نبودند لویی پاستور تیم نداشت و خدا را شکر با تمام ضعف‌ها تا مرحله خوبی پیش رفتیم. از خانم طیبه عزیز رهجوی خانم تینا به‌صورت خاص تشکر می‌کنم که با تمام مشکلات جسمی که داشتند در مسابقات شرکت کردند، متأسفانه امروز در جمع ما نیستند و برایشان از خداوند آرامش طلب می‌کنم و نقشی که اینجا اجرا کردند مطمئناً در جایگاهی که باید برایشان رقم بخورد نقش بزرگی خواهد بود، با حضور ایشان اولین تیم ما تشکیل شد و بعد از آن افراد دیگری اعلام‌حضور کردند، خانم زرین، خانم پرنیا، خانم مونا و خانم مهتای عزیز. با اینکه ما تا مرحله نهایی نرفتیم؛ اما این چند نفر همیشه نقششان در ذهن من پررنگ است. من همیشه قدردان زحماتشان هستم؛ چون در این مسئله صد خود را گذاشتند

انجام مصاحبه، طرح سؤالات: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر هدی و همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
عکس: همسفر ماندانا (مرزبان خبری گروه خانواده)
ویراستاری و ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .