جلسه دهم از دوره چهل و یکم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی راهنمای محترم مسافر مصطفی ، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه "جهانبینی در ورزش" شنبه 10 آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم به واسطه تولد اولین سال تولد حمیدرضا عزیز در این جایگاه حضور دارم. دستور جلسه امروز دو بخش دارد: بخش اول دستور جلسه هفتگی یعنی جهانبینی در ورزش و بخش دوم تولد حمیدرضا که امیدوارم جلسه خوبی را داشته باشیم. یکی از مهم ترین مثلث هایی که در کنگره وجود دارد مثلث درمان اعتیاد است که شامل سه ضلع جسم و روان و جهانبینی می باشد که حتی برای افراد غیر مصرف کننده هم مفید است. ما برای اینکه جسم سالم و شادابی داشته باشیم باید به ورزش اهمیت بدهیم. من به نظر خودم بهره بیشتری نسبت به هم دوره ای هایم از سفر اولم بردم و تنها دلیل آن استفاده از بستر هایی مثل ورزش کردن و حضور در پارک لاله و استخر بود. نکته مهم راجع به ورزش کردن این است که ما به صورت اصولی ورزش کنیم و اگر من مصطفی بعد از ورود به کنگره و باز شدن حس ها و رها شدن انرژی هایم بروم و شروع به ورزش سنگین نمایم قطعا آسیب می بینم. مثلا بروم و به دلیل داشتن هیکل بزرگ وارد ورزش طناب کشی بشوم و به خودم آسیب بزنم. جناب مهندس راجع به ورزش و مسابقات در کنگره یک جمله کلیدی دارند که می فرمایند: در مسابقات کنگره ما یا می بریم یا می آموزیم. نکته دیگری که می خواستم به آن اشاره نمایم امنیتی است که در کنگره برای حضور خانواده ها وجود دارد.
اما قسمت دوم تولد حمیدرضا عزیز که جا دارد من این تولد را به خود حمیدرضا و راهنمای سیگار ایشان آقای علی حجازی که برای ایشان زحمات زیادی کشیدند تبریک بگویم. من و حمیدرضا باهم بچه محل بودیم ولی زیاد باهم ارتباطی نداشتیم. جا دارد که یادی نمایم از برادر حمیدرضا که به رحمت خدا رفتند و خیلی دوست داشتم که امروز اینجا حضور داشت. حمیدرضا یکبار سفر کرده بود ولی بنا به دلایلی از کنگره دور شد تا روزی که نزدیک محل سکونتمان هم کلام شدیم و گفت من برگشت خورده ام اما به واسطه منیت روی بازگشت را ندارم. اما با صحبتی که با ایشان داشتم تصمیم گرفت که سفر مجدد نماید. ولی اینبار سفری با کیفیت را داشت و هر چه که از او می خواستم را بدون هیچ حرفی انجام داد و ثمره این سفر خوب این تولد زیبا و فرخنده است. حمیدرضا امروز در لژیون سردار بسیار فعال است و امیدوارم که به شال راهنمایی که هدف اصلی او می باشد برسد.
اعلام سفر مسافر:
آخرین آنتی ایکس ها:تریاک و شیره مدت سفر 11 ماه و 25 روز به روش دی اس تی با داروی اوتی به راهنمایی راهنمای محترم آقای مصطفی جوهری، رهایی 1 سال
سفر نیکوتین: مدت سفر 10 ماه به راهنمایی آقای حجازی، رهایی از بند نیکوتین 1 سال
آرزوی مسافر مسافر:
آرزو میکنم تمامی مصرف کننده ها با کنگره آشنا شوند.
خلاصه سخنان مسافر:
خداوند را شاکر و سپاس گزارم بابت حضور در این جایگاه و حس تجربه شیرین تولد اولین سال رهایی که بسیار منتظر این روز بودم. قبل از هر سخنی صحبت هایم را با تشکر ها آغاز می کنم. از همسفرم که خیلی دوست داشت امروز حضور داشته باشد اما بنا به دلایلی شرایط حضورش فراموش نشد تشکر می کنم. از جناب مهندس بسیار تشکر می نمایم که این علم و این بستر را برای ما فراهم کردند تا این جمعیت عظیم به درمان و رهایی برسند. از راهنمای عزیزم آقا مصطفی خیلی تشکر می کنم چون ایشان بودند که باعث شدند که منیت را کنار بگذارم و ومجددا شروع به سفر نمایم. از راهنمای سیگارم علی آقای حجازی به طور ویژه تشکر می کنم زیرا رهایی از بند سیگار برای من بسیار سخت بود. از ایجنت محترم و تیم مرزبانی دوسداشتنی ایشان که باعث این جشن شدند تشکر می کنم. رهایی و این جشن ها بسیار ارزشمند است. چون همان طور که من در آرزویم هم عرض کردم شخص مصرف کننده هیچ درکی از زندگی نمی تواند داشته باشد و درمان اعتیاد کار بسیار بزرگی است. سال 76 بود که من برادرم را که مثل دو قلو بودیم و همیشه و همه جا باهم می رفتیم را از دست دادم. واین بهانه ای شد تا من برای اولین بار مواد مخدر مصرف کنم و از اینجا بود که دوره نامزدی من با اعتیاد شروع شد و تا مدتی به صورت چند وقت یکبار مصرف می کردم تا اینکه برای آزمایش عدم اعتیاد ازدواج مجبور بودم دیگر مصرف نکنم. اوایل دوران ازدواج بودم که تصمیم گرفتم دیگر مصرف نکنم ولی متوجه شدم که واقعا توان مصرف نکردن را ندارم و به شدت اذیت شدم و هیچ کاری نمی توانستم انجام بدهم. آنجا بود که با خماری آشنا شدم. روزی در یکی از جمع هایی که هرکس جنس خودش را می کشید مشغول تریاک کشیدن بودم که یکباره متوجه شدم یکی از افرادی که مصرف کننده شیشه بود پایپ خود را جا گذاشته و آنجا بود که وسوسه کشیدن شیشه به شدت به سراغ من آمد و مصرف کردم و متاسفانه بار اول لذت کاذبی به من دست داد که باعث شد مدت ها به یک فرد شیشه ای تبدیل شوم. خداراشکر که این روند زیاد طول نکشید و شیشه را ترک کردم ولی مصرف تریاکم به قوه خودش باقی بود. اما هیچ موقع گردن نمی گرفتم که مصرف می کنم و همیشه در خانه وخانواده انکار می کردم. متاسفانه مصرف کننده همیشه خودش آخرین نفری است که می فهمد که اعتیاد دارد. زمان زیادی گذشت تا من به واسطه یکی از آشنایان پیام کنگره را گرفتم و وارد کنگره شدم و به لطف امروز شیرینی زندگی را درک می کنم و از بزرگ شدن بچه هایم لذت می برم. در آخر از همه شما که در جشن من شرکت کردید تشکر کی کنم.
تایپ: مسافر شهاب
عکس: مسافر ماهان
انتشار: مسافر میلاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
150