English Version
This Site Is Available In English

تغییر با خواست امکان پذیر است

تغییر با خواست امکان پذیر است

دوازدهمین جلسه از دور دوم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ لژیون بروجن با استادی راهنمای محترم مسافر اصغر، نگهبانی موقت مسافر مصطفی و دبیری موقت مسافر امین با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من» و «تولد اولین سال رهایی مسافر رسول» روز پنجشنبه هشتم آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار گردید. 

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر؛
امروز دو دستور جلسه داریم؛ اول وادی دهم و دیگری جشن یکسال رهایی مسافر رسول عزیز.
صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. من در مورد این دستور جلسه خیلی فکر کردم که چرا هیچ موقع نخواستم صفات بد گذشته خود را تبدیل به صفات خوب کنم با این‌که بارها در مسیر ضدارزش‌ها قرار گرفتم و هیچ‌وقت به موفقیت نرسیدم؛ اما به این نتیجه رسیدم که حتما دلیلی داشته است. چون من در محیطی بسته قرار گرفته بودم، همانند یک ماهی که در تنگ کوچک آب قرار دارد و در محیط بسته کوچک زندگی می‌کند و من همانند آن ماهی چند سال بود که در محیط بسته قرار گرفته بودم و هیچ رشدی نداشتم؛ ولی زمانی که وارد کنگره شدم متوجه شدم در محیط بزرگ‌تری هستم و همانند این است که وارد رودخانه شدم و دلیل شکست‌های من، این بوده است که آگاهی کسب نمی‌کردم چون در محیط بسته بودم و برای رشد نیاز به محیط بزرگ‌تر است و خدا را شکر کنگره سر راه من قرار گرفت و انسان در کنگره می‌تواند تغییر کند.
در قدیم دانشمندان و افرادی بودند که کیمیاگری می‌کردند و می‌خواستند آهن و مس را تبدیل به نقره و طلا کنند. به‌نظر من آقای مهندس دژاکام به زیبایی این کار را انجام دادند و توانستند جنس درونی انسان‌ها را که آهن بوده، به نقره تبدیل کند و به آرامی عیار آنها را بالا برده تا به طلا تبدیل شوند. به‌ نظر من هر شخصی اگر بخواهد، می‌تواند تغییر کند در صورتی که خواسته آن را داشته باشد.
زمانی‌که وارد کنگره می‌شویم شرایط برای ما مهیا شده است که محیط بزرگ و مناسبی است و می‌توانیم در آنجا علم کسب کنیم و به آرامش و حال خوب برسیم. این نوید را به افراد تازه وارد می‌دهم، چون خود من نمی‌توانستم هیچ تغییری در زندگی خود بدهم و صفات بد گذشته که حالم را خراب می‌کرد تغییر بدهم و هر چه تلاش می‌کردم که آنها را به صفات زیبا تبدیل کنم نمی‌توانستم تا زمانی که وارد کنگره شدم. در کنگره محیط آماده شده و استاد هست که به ما آموزش دهد و باعث رشد شخص شود.
شخصی که می‌خواهد اعتیادش را درمان کند در کنگره این کوچک‌ترین چیزی است که بدست می‌آورد و خیلی بیش‌تر از این می‌تواند بدست آورد و آن علم زندگی کردن است. آن چیزی که من امروز به آن رسیدم آرامش درونی است. جنس ما از طلا می‌شود به شرط این‌که خواسته داشته باشیم و من مطمئن هستم دوستانی که تلاش می‌کنند در زمینه رشد و آموزش جهان‌بینی و سخنان آقای مهندس دژاکام و اساتید را دنبال کنند قطعا جنس وجودی آنها به طلا تبدیل ‌می‌شود.
در مورد دستور جلسه دوم؛ تولد یک‌ سال رهایی آقای رسول را در رأس به آقای مهندس دژاکام، به دیده‌بان‌های عزیز و خانواده محترم آقا رسول و راهنمای همسفر ایشان و خدمتگزاران کنگره۶۰ تبریک می‌گویم.
زمانی که رسول وارد لژیون بیست و یکم نمایندگی عمان سامانی شد مقداری غرور کاذب داشت و از لحاظ روحی و جسمی وضعیت خوبی نداشت، ولی زمان ورود به کنگره تسلیم و فرمانبردار شد و در ادامه روز به روز بهتر شد. رسول انرژی زیادی دارد و پتانسیل دارد که در آینده شال راهنمایی بگیرد. در لژیون مشارکت داشت و به بچه‌ها انرژی زیادی می‌داد و مطالعه داشت و سی‌دی‌های خود را به موقع می‌نوشت. بهترین‌ها را برای او آرزو می‌کنم و امیدوارم در آینده بتوانم شال راهنمایی را بر گردن ایشان ببینم.
ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.
خلاصه سخنان مسافر رسول:
سلام دوستان رسول هستم مسافر؛
بسیار سپاسگزارم و خوشحالم که در بین شما هستم و از آقای مهندس دژاکام ممنونم که این بستر را مهیا کرده است تا به حال خوش برسیم.
من همانند شما تاریکی را تجربه نمودم و در این تاریکی خیلی چیزها را از دست دادم و گم کردم: خانواده، زن و فرزندم، پدر و مادرم و حتی خود را در تاریکی‌ها گم کرده بودم. من در زمان مصرف فرد کم‌حرفی بودم و بیش‌تر با خدا حرف می‌زدم. قبل مصرف بیشتر اوقات هر خواسته‌ای که از خداوند داشتم به آن می‌رسیدم تا این‌که وارد مصرف مواد شدم و بعد از مدتی متوجه شدم دیگر خواسته‌هایی که از خداوند دارم برآورده نمی‌شود و این برای من سوال شده بود تا این‌که وارد کنگره شدم و بعد از مطالعه و آموزش وادی‌ها متوجه شدم دلیل اجابت نشدن خواسته‌هایم از خداوند ورودم به تاریکی‌ها بوده است و فهمیدم دوباره باید به صراط مستقیم برگردم و در کنگره تزکیه و پالایش شوم و همانند وادی دهم صفات گذشته خود را تغییر دهم و توانستم با کمک کنگره صفات بد خود را تغییر دهم و ضدارزش‌ها را کنار بگذارم. من با خدمت کردن در کنگره، حال خوب را تجربه کردم.
ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.
خلاصه سخنان راهنما همسفر زهره؛
سلام دوستان زهره هستم همسفر؛
از خداوند ممنون و سپاس‌گزارم که اجازه داد دوباره در این جایگاه قرار بگیرم و شاهد احیا، تولد و رهایی انسان‌ها و خانواده‌ها باشم. در ابتدا این تولد را تبریک عرض می‌کنم خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان و همین‌طور راهنمای بزرگوارم سرکارخانم آرزو. عرض تبریک و خدا قوت دارم خدمت راهنمای محترم آقای اصغر و به آقای رسول و خانم فردوس عزیز تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم این تولد پر از خیر و برکت برای این عزیزان باشد.
خانم فردوس عزیز در سفر دوم در کنار من قرار گرفتند و اگر بخواهم یک ویژگی پر‌‌رنگ از خانم فردوس بگویم که برای من راهنما ارزشمند است؛ خانم فردوس شرط اصلی همسفر شدن و همسفر ماندن که همان پذیرش و پذیرفتن است را دارند و در راستای این پذیرش تلاش، استقامت و خواسته قوی برای تغییر دارند و این بسیار جای تحسین دارد.
همزمانی این تولد با دستور جلسه وادی دهم بزرگترین نوید و هدیه برای خانم فردوس است و این وادی به ایشان و تمامی انسان‌ها این نوید را می‌دهد که صفت‌های گذشته قرار نیست برای همیشه درون ما باشد و تا ابد در تاریکی باشیم و به گفته آقای مهندس دژاکام: کافی است که روی خود را به سمت روشنایی‌ها برگردانیم و خواسته تغییر داشته باشیم.
امیدوارم به عشق و آرامشی که در زندگی مد نظرش می‌باشد برسد و این خانواده در پناه خداوند و کنگره عاقبت‌بخیر شوند و در پایان برای همه شما عزیزان این رهایی‌ها و تولدها را با تمام وجودم خواستارم و امیدوارم همگی شما عزیزان در این جایگاه قرار بگیرید و ما شاهد رهایی و تولدتان باشیم.
از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید سپاسگزارم.

خلاصه سخنان همسفر فردوس:
سلام دوستان فردوس هستم یک همسفر؛
با عرض سلام سپاسگزارم از تمامی خدمت‌گذاران کنگره و راهنمای سفر اولم خانم نسرین و راهنمای سفر دومم خانم زهره گرامی که با عشق به افراد همانند من کمک می‌کنند تا به حال خوش برسیم و از مسافرم تشکر می‌کنم که همسفر و هم پرواز یکدیگر هستیم.
گشاده‌رویی اعضا و خدمت‌گذاران کنگره بر روی افرادی که وارد کنگره می‌شوند و حالشان خراب است، باعث خوب شدن حال آنها می‌شوند.
بعد از ازدواج متوجه مصرف مواد مسافرم شدم و ایشان از من درخواست کمک کرد تا همراهش باشم که ترک کند، بعد از چند سال متوجه شدم که این همراهی فایده ندارد و حال خودم و مسافرم خراب شده است. خدا را شکر با ورود به کنگره متوجه شدیم به دلیل نداشتن آموزش و آگاهی وارد تاریکی‌ شده‌ایم و با تلاش و عزم و اراده مسافرم بعد از ورود به کنگره، شروع به سفر کردیم و امروز جشن یک سال رهایی مسافرم است.
سپاسگزارم از همه که به صحبت‌های من گوش کردید. 

نگارنده: مسافر مهدی لژیون یکم
ویرایش و تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
مسافران و همسفران نمایندگی بروجن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .