جناب آقای مهندس دژاکام در سیدی «وادی دهم» میفرمایند:
صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. ابتدا به معنی صفت میپردازیم، به ویژگی یا خاصیت هر چیزی صفت میگویند. وقتی ما میگوییم صفت گذشته در انسان صادق نیست ولی ممکن است در بعضی چیزها صادق باشد. مثلاً سیاهی ذغال همیشه صادق هست و هیچ وقت ذغال سبز، قرمز یا سفید نمیشود؛ شوری آب دریاها همیشه هست و خواهد بود؛ یا شیر درنده همیشه شیر درنده است. در اینجا انسان با بقیه فرق میکند صفت گذشته در انسان صادق نیست یعنی انسان میتواند آن ویژگی یا خاصیت خود را در هر شرایطی تغییر دهد. مثلاً انسان چاق، این انسان چاق محکوم به چاقی نیست و میتواند خود را به یک فرد لاغر تبدیل کند؛ انسان بیسواد میتواند بیسوادی را تغییر دهد و به یک آدم با سواد تبدیل شود. پس صادق نبودن صفت گذشته در انسان یعنی انسان و صفت او قابل تغییر هست.
این وادی مانند شمشیر برنده است، هم به انسان امید و شور حرکت میدهد و هم هشدار و آگاهی میدهد. در وادی دهم از جهت دیگر به انسان هشدار میدهد که آگاه باش، تو در هر کجا که باشی امکان لغزش و خطا هست و ممکن است صفت خوب تبدیل به صفت بد شود یا صفت بد تبدیل به صفت خوب و جایگاه تو را تغییر بدهد. وادی دهم هم به من امید میدهد و هم هشدار، یعنی همان فرد مصرف کننده که در اوج تاریکی میتواند با آموزش گرفتن و حرکت درست به رهایی از اعتیاد برسد. من همسفر نیز یک سری مشکلات دارم و باید آنها را حل کنم. وادی دهم به من میگوید اگر الان در جایگاه خوبی قرار داری به خودت مغرور نشو، زیرا انسان همواره جاری است و هر لحظه امکان دارد این جایگاه تغییر کند و همینطور به نوعی امید میدهد که اگر در اعماق تاریکیها قرار داری هم میتوانی با تغییر جهت به سمت نور و جهت الهی حرکت کنی.
الهی، یعنی کسی که مردم او را دوست داشته باشند و به او علاقمند باشند. ایمان، یعنی تجلی نور خدا هم در آنها نمایان شود. اگر انسان دچار منیت شود در واقع با نیروی خودش ضربه فنی میشود و همان جا برایش راه به سوی تاریکیها خواهد بود. صفت گذشته در انسان صادق نیست چون ممکن هم انسان را بالا ببرد و هم انسان را پایین بیاورد، هم باعث مرگ انسان شود و هم زنده را از داخل مرده خارج کند. درنهایت لطف و بخشندگی خداوند را در مسیر زندگی انسان به نمایش می گذارد و هم خطوط اختیار را به شکل زیبایی به دست انسان میسپارد تا خود هر گونه که مایل است ترسیم نماید.
ما انسانها ترسیم کننده زندگی خودمان هستیم و دیگران نقش بسیار کمی دارند، این خود ما هستیم که باید تصمیمگیری کنیم ولی این را هم بدانیم که پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است. همه انسانها قادرند و میتوانند در هر نقطهای قرار دارند و هر صفتی را با خود حمل میکنند آن را عوض نمایند، این قانون یا ویژگی را خداوند به انسان داده است. هیچ انسانی مجبور نیست که صفت یا صفتهای زشت خود را به صورت جاودانه یا تا ابد در خود حفظ نماید.
اگر کسی در عمیقترین نقطه جهنم هم قرار داشته باشد اگر بخواهد اختیار کامل دارد و میتواند صفتهای زشت خود را تغییر بدهد تا رحمت خداوند شامل حالش گردد و به آرامی از جهنم خارج گردد. همچنین اگر ما در بالاترین نقطهی بهشت هم قرار داشته باشیم، هرگاه صفت نیک ما تبدیل به صفت زشت گردد ما را از بهشت به طبقات زیرین فرو خواهند کشید. انسان وقتی به جایگاهی میرسد باید آن جایگاه را حفظ نماید چون شیطان به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه او میشود و گوهر وجودی او را به سرقت میبرد.
همه چیز در هستی جاری و در حرکت میباشد و هیچ چیز در هستی و ماورا نمیتوانیم بیابیم که ثابت باشد و تغییر نکند چون مسیر تکامل و مسیر زندگی تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص است.
نویسنده: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون هفتم )
رابط خبری: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پرنیان رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم )
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
59