جلسه دهم از دوره دهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی امام قلیخان، با استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من و تولد یکمین سال رهایی مسافر مصطفی» پنجشنبه 8آذر ۱۴۰۳ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من فرصت داد در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم، طبق معمول، پنجشنبهها دو دستور جلسه داریم؛ دستور جلسه اول وادی دهم و تاثیر آن روی من و دستور جلسه دوم تولد یک سال رهایی مسافر مصطفی؛
در مورد دستور جلسه اول در طول هفته صحبتهای مفیدی توسط اساتید محترم ایراد شده است که من در اینجا سعی میکنم آنها را جمعبندی نمایم.
وادی دهم بیان میکند که صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است. در خصوص این دستور جلسه من از خود تعدادی سوال پرسیدم و سعی کردم به آن سوالات جواب دهم. سوال اول این است که زندگی انسان چگونه است؟ پاسخی که من به این سوال میدهم این است که زندگی انسان یک کتاب هزار برگ و شاید هم بیشتر است و قطعا به این صورت نیست که من این زندگی را امروز شروع کردم و از صفر مطلق آغاز شده است، بلکه وجود انسان مملو از صفات خوب و صفات بد است که از روز ازل همراه داشته و مسئلهای که اینجا اهمیت دارد این است که آیا انسان میخواهد این صفات بد را تبدیل به صفات خوب کند یا بالعکس؟
برای تبدیل صفات خوب به صفات بد انرژی زیادی لازم نیست و گاهاً این اتفاق آنقدر به صورت خاموش رخ میدهد که انسان ظرف مدت اندکی غرق در صفات بد و تاریکیها میشود. مهم این است که اشخاص بخواهند صفات بد خود را تبدیل به صفات خوب کنند که به نظر من این مرحله بسیار دشوار و زمانبر است. حال این سوال پیش میآید که چگونه میتوان صفات بد را تبدیل به صفات خوب کرد؟ شاید بگویید با آموزش؛ ولی ما چگونه و از چه کسی بایستی آموزش بگیریم؟
رجوع میکنیم به کلامالله که ببینیم آیا در این باره مطلبی بیان شده است یا خیر؛ خداوند در قرآن میگوید: وَ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی.
طبق این آیه ما متوجه میشویم که زمانی میتوانیم صفات بدمان را تبدیل به صفات خوب کنیم، که یک مربی داشته باشیم، در غیر اینصورت محال است که بتوانیم تغییر صفات انجام دهیم. در اصل از طریق راهنما و معلم به مربی اصلی متصل میشویم. نمونه مشهود آن هم این است که شخص تا یک مربی یا یک راهنما به او کمک نکند نخواهد توانست اعتیاد خود را درمان کند. محال است که یک نفر بتواند دروغگویی را کنار بگذارد، مگر آنکه استادی او را راهنمایی نماید.
شما اگر سیدی فهم استاد امین را گوش کنید، میبینید که سرشار از مفاهیم است. بالاخص تفسیر زیبایی که از سوره قدر توسط وی انجام شده که در شب قدر، روح به کمک فرشتگان بر زمین نازل میشود و تقدیر آدمی را تحریر مینماید و در این زمان است که صفات بد میتوانند به صفات خوب تبدیل شوند.
از صفات خوبی که در وجود من است این که مال دیگران را مال آنها میدانم و مال خودم را مال خودم و اگر دنیا را به من بدهند که تفکر سالم، ایمان سالم و عمل سالم خود را نابود کنم هرگز این کار را نخواهم کرد.
زیرا استادی که مرا آموزش داد، خودش تمامی این موارد را در عمل جاری کرده بود. سوال دیگری که مطرح میشود این است که بعد از کسب صفات خوب باید چه کرد؟ پاسخ این است که بایستی با قدرت و محکم آن را حفظ کرد، چون میگوید از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره از نظر مکانی یک مو و از نظر زمانی هزاران سال فاصله دارد. پس اگر دیدید کوهی جابجا شده تعجب نکنید ولی اگر دیدید انسانی تغییر کرده است متعجب شوید.
دستور جلسه دوم تولد یکسال رهایی مسافر مصطفی؛
مقایسه گذشته و حال مصطفی تطابق بالایی با این دستور جلسه دارد. مصطفی شخصیت خاص و پیچیدهای داشت، در حدی که من تا ۵ ماه از شروع سفر اول نتوانستم او را بشناسم. ولی اکنون میبینیم که مصطفی بسیار تغییر کرده است و در حد زیادی کنگره را درک و جذب کرده است به صورتی که امسال در جشن گلریزان هم خودش و هم همسفرش اعلام دنوری کردند.
مصطفی به موقع سیدیهایش را نوشت و طبق برنامه قدم برداشت. با اینکه طی سفر اول مادر خود را از دست داد ولی اصلاً خللی در سفر اولش ایجاد نشد. مصطفی پتانسیل بالایی برای راهنما شدن دارد و امیدوارم به این جایگاه برسد. ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید.
آرزوی مسافر مصطفی:
سلامتی و تندرستی برای همه اعضاء کنگره۶۰
خلاصه سخنان مسافر مصطفی:
سلام دوستان مصطفی هستم مسافر؛ خدا را شکر میکنم که در بهترین مکان ممکن هستم و از همگی شما که در جشن یکسال رهایی ما شرکت کردهاید تشکر میکنم. قصد من از برگزاری این جشن تولد، این بود که پیامی برای سفر اولیها داشته باشد. من همیشه سعی کردم که در زندگی، خود واقعیام باشم. در طی سفر اول از نظر شغلی بسیار تحت فشار بودم و زمانی که پلههای آخر درمان را طی میکردم، مادرم به رحمت خدا رفت که برای من شرایط خیلی سختی رقم خورد.
فشارهای شغلی از یک طرف، همسر و فرزندان از یک طرف و بیماری سرطان مادرم نیز از طرف دیگر مرا تحت فشار گذاشته بود؛ ولی با این وجود اجازه ندادم خللی در روند درمانم ایجاد شود. همواره سیدیهایم را به موقع مینوشتم و در لژیون حضور داشتم، زیرا میدانستم این شرایط گذراست.
توصیهای که به تمامی سفر اولیها دارم این است که بایستی محکم و قوی برنامه درمان خود را پیگیری نمایند، زیرا سفر اول هم سهل است هم سخت. من در NGO دیگری ۸ سال به صورت سقوط آزاد قطع مصرف داشتم و با وجود اینکه عضوی از خانواده کنگره60 هستم، به آنجا هم علاقه دارم. چون معتقدم اگرNGO های دیگر نبودند، شاید کنگره60 هم تاسیس نمیشد و اگر من عضو آن NGO نبودم اکنون درکی از کنگره ۶۰ نداشتم که مفهوم درمان اعتیاد را دریابم. موید این مطلب هم سخنان جناب مهندس است که میفرمایند: خیلی از فعالیتهای کنگره از سایر NGO ها برداشت شده است.
من طی این مدت موفق شدم از نظم و انضباطی که در کنگره وجود دارد، در کارم الگوبرداری کنم و خدا را شکر اکنون آرامش بزرگی را در زندگی تجربه میکنم. چون در اینجا یاد گرفتم همه آدمها هم صفات خوب دارند و هم صفات بد؛ من در زندگی هر مشکلی که داشته باشم عنوان مشکلم را در اپلیکیشن دژاکام جستجو کرده سیدی مربوطه را پیدا میکنم. در اینجا از راهنمای خوبم، همسفرم و راهنمای محترم همسفرم تشکر ویژه میکنم و در راس از آقای مهندس و خانواده محترمشان کمال تشکر را دارم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا حال خوش را تجربه کنیم.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر خانم الهام:
رها شدن اتفاق میافتد؛ اما استقامت میخواهد، از آقای مهندس که چنین بستری برای ما فراهم کردند سپاسگزارم. اولین سال رهایی را به خانم سهیلا و آقا مصطفی تبریک میگویم و انشاالله تولدهای زیادی داشته باشند. چه طور میشود که یک نفر بیاید کنگره و حالش خوب نباشد؟ استاد امین میفرمایند: انسان همیشه روی قله نیست و حال ما دائمی نیست؛ به دلیل پایان دورهی خدمتی خود شاید آخرین تولدم باشد، از همه مسافرها میخواهم که به همسفرهای خود ابراز محبت کنند و این همسفرها میتوانستند زندگی خود را ول کنند و بروند؛ ولی پای این زندگی ماندند و از شما میخواهم برای همسفرهای خود بهترین باشید.
همسفر سهیلا حالش خیلی بد بود؛ ولی با سیدیها حالش خیلی خوب شد و ایشان مسافر خیلی خوبی داشتند و همیشه پشتیبانش بود، انشالله که در کنار همدیگر خوشبخت باشند و از خداوند برای آنها آرزوی سربلندی خواستارم، همسفر سهیلا یک صفت خوبی که دارد خیلی بخشنده است و امیدوارم با یاری مسافرش این جایگاه را لمس کند.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
آرزوی همسفرسهیلا:
آرزو میکنم تمام همسفرانی که چشم انتظار مسافرانشان هستند به آغوش کنگره برگردند و سفر خود را آغاز کنند.
خلاصه سخنان همسفر سهیلا:
خداوند را شاکرم که یکسال از رهایی ما گذشت، یکسال از اعتیاد و بیماری ما گذشت از تمامی کسانی که در این امر یاریرسان ما بودند تشکر میکنم، من با نوشتن سیدی متوجه اشتباهاتم میشدم و هر سیدی کلیدی برای حل مشکلات من بود. تشکر میکنم از راهنمای مسافرم که پا به پای مسافر من بودند و امیدوارم خیر این خدمات در زندگیشون جاری و ساری باشد، از راهنمای خودم خانم الهام عزیز تشکر میکنم که خیلی اذیتشان کردم؛ ولی ایشان با بردباری من را همیشه راهنمایی میکردند. مسافرم واقعاً بال پرواز من بود و من بعد از ۵ ماه که مسافرم سفر خودش را آغاز کرده بود به کنگره آمدم، مسافرم همه جا کنار من و حامی من بودند از ایشان تشکر و قدردانی میکنم.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
گروه سایت نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
588