یازدهمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی دیدهبان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر بهرام با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه 8 آذر 1403 ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم مسافر.
خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر توانستم به کنگره بیایم و در جمع شما دوستان قرار بگیرم. هر موقع که به این شعبه میآیم چهرهها نسبت به قبل خیلی تغییر کرده است و شعبهای که وجود همسفران در آن چشمگیر باشد از رشد قابل توجهی برخوردار است. دستور جلسه وادی دهم و تاثیر آن روی من است. همانطور که آقای مهندس فرمودند: ما باید در مورد هر دستورجلسهای خودمان را وارد بازی قرار دهیم. صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. من وقتی به این دستور جلسه نگاه میکنم باید ببینم کجای این دستور جلسه قرار گرفتهام. تا وقتی که ثابت بودم و هیچ حرکتی نمیکردم مسلما هیچ گونه تغییراتی چه در درون و چه در برون نکرده بودم.
وقتی وارد کنگره شدم و با وادیها آشنا شدم به وادی دهم که رسیدم متوجه شدم که این وادی مصداق همه ما است. وقتی وارد بازی و معرکهای شدم که کنگره برای من مهیا کرده بود تا بتوانم صفات درونی و بیرونی خودم را تغییر دهم. صفاتی که من داشتم، تنبل بودم و خیلی صفات منفی هم داشتم. الان که نگاه میکنم متوجه شدم که با ورود در کنگره و این بستری که برای من فراهم شده است به دلیل جاری بودن چقدر این صفات من تغییر کرده است. من که به کنگره آمدم و به جایگاه دیدهبانی رسیدم به خاطر این است که به این دستور جلسه عمل کردم. تمام دستور جلسات کنگره مربوط به همه است افرادی که در کنگره در هر جایگاهی قرار دارند و خدمت میکنند دستمزد عمل کردن به دستور جلسات را گرفتند. هیچ صفتی در انسان صادق نیست و انسان میتواند صفت منفی خود را در این بستری که فراهم شده تغییر دهد.
کسی که مواد مصرف میکند میتواند به فردی سالم تبدیل شود یا از یک انسان نادان به یک انسان دانا تبدیل شود. وادی دهم به من آموزش میدهد که خودتان را در معرض بازی قرار دهید. هیچ تغییری در درون و بیرون شخص صورت نمیگیرد مگر اینکه وارد بازی کنگره شود.تغییرات به یک شب و دو شب نیست. درمان شما یازده ماه طول میکشد، صفات انسان نیز با گذشت زمان و با دانایی که کسب میکند شروع به تغییر میکند. خوشحال هستم از اینکه کنگره هر چه پیشتر میرود وسعت بازی که در آن قرار میگیرید بیشتر میشود. وسعت کارش بیشتر میشود و صفت توانمندی در شما رشد میکند.اینطور ما باید رشد کنیم و صفت گذشته خود را تغییر دهیم. اگر این تغییرات در بیرون و درون ما اتفاق بیفتد آن موقع ما رشد خواهیم کرد.
این تغییرات فقط در کنگره نیست و در تمام جوانب زندگی ما اتفاق خواهد افتاد. صفات که تغییر کرد آن موقع آرامش در زندگی خواهد آمد و سپس شروع به حرکت به سمت تکامل که هدف خلقت است صورت میگیرد.تغییرات چگونه صورت میگیرد؟ تا تغییرات بیرونی و درونی اتفاق نیفتد شما هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید. وادی دهم برای ما یک امید و نوید است. اگر صفت ناپسندی دارید نگران نباشید اگرحرکت کنید این صفت آرام آرام تغییر خواهد کرد. من در کنگره هزاران نفر را دیدهام که آمدند و من شاهد رشد آنها بودهام و این تصویر لذت بخش را برای کسی که بتواند ببیند و حس کند بوجود خواهد آمد.
دستور جلسه دوم
جشن تولد پنج سال رهایی و آزادمردی مسافر حسین است. این مطلب قبلا به صورت پنهانی بود و آشکار نبود. تدبیر آقای مهندس است که اگر مسافر خانمی در کنگره است میتواند به صورت دلخواه در جلسات عمومی شرکت کنند و اعلام کنند که در کنگره سفر کرده است. دید جامعه روی یک خانم مصرف کننده، دید منفی است. آقای مهندس به سمتی حرکت میکند که تفکرات زشت را از انسانها بگیرد.
در کشور ما ۹۹% خانمها که مصرف کننده میشوند در خانواده خودشان مصرف کننده میشوند یا پدر، برادر و یا همسر مصرف کننده بوده است و اینها آرام آرام مصرف کننده میشوند. وقتی در جامعه میگوئیم همسر فلانی مصرف کننده است چه غوغا و چه آشوب بزرگی در ذهن دیگران میشود که همسر فلانی مصرف کننده است. حالا اتفاق عجیبی انجام نداده است که مصرف کننده شده است و اکثر مصرف کننده خانم که من دیدم مسافرشان آنها را مصرف کننده کرده است. اصلا مهم نیست اگر در خانواده خودتان مصرف کننده خانم است آنها را حمایت و هدایت کنید به سمت کنگره60 شعب مسافران خانم که در اصفهان داریم.
اعلام سفر مسافر حسین:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، تخریب 10 سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت ۱۱ ماه و 16 روز سفر کردم زیر نظر راهنمای عزیزم آقای مهدی صدیقی به روش DST همراه با داروی OT، رهایی 5 سال و 20 روز ، ورزش در کنگره راگبی.
آرزوی مسافر حسین:
آرزوی من همان آرزوی آقای مهندس است
سخنان مسافر حسین:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، همه ما در اعماق تاریکیها بودهایم . من در مسیر کارم کنگره سر راهم بود ولی اذن ورود به آن برای من صادر نشده بود و از خداوند شاکر هستم که با این همه صفتهای بد راه را پیدا کردم و به واسطه همسفر کوچکم یک جرقه در من زده شد و یک نور در من روشن شد و وارد کنگره شدم. وقتی وارد کنگره شدم سه جلسه اول را به واسطه مرزبانان راهنمایی شدم بعد که میخواستم راهنما انتخاب کنم گفتم من فقط با آقای صدیقی هم حس هستم و ایشان با اینکه لژیون خودش بسته بود با اسرار من را قبول کردند. از اول هر صحبتی که ایشان کرده من اجرا کردم و خوبی آن را در زندگی خودم دیدم و برای راهنمای عزیزم و خانواده محترم ایشان بهترینها را خواستارم.
تایپ: مسافر سعادت و مسافر محمد
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1105