English Version
This Site Is Available In English

باید در کنگره 60 درحرکت باشیم

باید در کنگره 60 درحرکت باشیم

جلسه چهاردهم از سری پنجاه و چهارم کارگاه‌های آموزش عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی سلمان فارسی به استادی دیده بان محترم رضا، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر سجاد با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه 8 آذرماه 1403 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم فقط به‌قصد قطع مصرف مواد مخدرم آمدم و به زندگی برگردم، اما متوجه شدم زندگی کردن یک سری قوانین دارد من اگر آن قوانین را رعایت نکنم و آن‌ها را از دور خارج کنم تنها کسی که آسیب می‌بیند و نمی‌تواند خودش را درک کند خودم هستم. وادی دهم دستور جلسه امروز است این وادی را خیلی دوست دارم و زیاد در موردش مطالعه می‌کنم، راجع به یک سری مسائل صحبت می‌کند که به تفکر زیادی نیاز دارد وادی‌ها را که نگاه می‌کنیم و می‌خوانیم جایگاه خودمان و جایگاهی را که ایستاده‌ایم، در هرزمانی برای ما مشخص می‌کند. در سفر اول من این وادی‌ها را می‌خواندم و جایگاهم را مشخص می‌کرد، سپس در سفر دوم متوجه شدم که وادی‌ها در تمام مشکلات کار و زندگی جاری هستند.

در اثر اعتیاد به مواد مخدر در تاریکی‌ها فرو رفته بودیم و صفاتی برای خودمان کسب کرده بودیم و تکرار آن‌ها باعث عدم آرامش و به‌هم‌ریختگی ما شده بود درنهایت می‌گفتیم خداوندا چرا زندگی‌مان این‌گونه شد. پس از ورود به کنگره60 به‌مرورزمان آن مشکلات و تاریکی‌ها از بین می‌روند و متوجه می‌شویم دیگران متوجه منظور ما می‌شوند و به آرامش نسبی رسیده‌ایم، این به دلیل رعایت کردن نظم، ادب و تعیین جایگاهی است که در اثر تفکر پدیدار شد. دیگر نمی‌توانیم راجع به هر انسانی راحت قضاوت و غیبت بکنیم، دیگر نمی‌توانیم سوءظن ببریم و سعی می‌کنیم به‌درستی هر چیزی را نگاه کنیم، در این وادی راجع به حس، نور و صوت صحبت می‌شود ولی ما فکر می‌کنیم نور همین چراغی است که روشنایی دارد اگر کمی بیشتر بنگریم می‌بینیم درون انسان نوری ازلحاظ تفکر و ساختار افکار وجود دارد وقتی‌که انسان این نگرش را داشته باشد و تاریکی را تجربه کرده باشد قطعاً می‌گوید راجع به دیگر انسان‌ها قضاوت نکنید، آنگاه روشنایی به وجود می‌آید زمانی که نور در انسان روشن بشود دیگر نمی‌تواند غیبت بکند و احساس می‌کنیم که مقداری آرامش در زندگی‌مان به وجود آمده است، دیگر هر حرفی را نمی‌توانم بزنم و خیلی مراقب حرف زدنم هستم ولی قبلاً این‌طوری نبود، هر چیزی در فکرم می‌آمد به زبان می‌آوردم و اصلاً راجع به آن قضاوت نمی‌کردم که چه تأثیری می‌تواند روی دیگران و خود من داشته باشد.

دوست عزیزم مرحوم کوروش آذرپور اوایل سال ۱۳۹۹ گفتند که امسال سال خوبی است برای فوت کردن و خیلی اتفاقی 12 اسفندماه فوت کردند، حتی به یک سال هم نرسید، باید مواظب الفاظمان باشیم اول برای خودمان و بعد دیگران. اگر جامعه اطلاعات غلط به ما داده است  وادی اول به ما تفکر را آموزش می‌دهد، اگر اطلاعات غلط به شما داده شد خودمان اصلاحش کنیم قرار نیست هرکسی به ما حرفی می‌زند بگوییم درست است باید در موردش فکرکنیم و ببینیم چه حسی را برای ما به وجود می‌آورد آیا خشم، ناباوری یا کینه است؟ باید ببینیم درون آن کلمات در جستجوی چه چیزی هستیم واقعاً وادی دهم خیلی زیبا و پربار است و باید روی آن تفکر نمود، این وادی‌ها مسیر زندگی صحیح را برای ما روشن می‌کنند و در طول زندگی از روزی که به این دنیا می‌آییم تا لحظه مرگ تجربه‌ای است که برای ما باقی می‌ماند. زمانی که خداوند در اختیار ما قرار می‌دهد به این خاطر است که یک سری مسائل را یاد بگیریم اگر یاد نگیریم ملزم به تکرار آن‌ها هستیم، امیدوارم بتوانیم به‌خوبی یاد بگیریم تا نیاز به تکرار نباشد.

دستور جلسه دوم

ما یاد می‌گیریم از خوشحالی دیگران خوشحال باشیم و از موفقیت دیگران حسادت نکنیم این‌یکی از مهم‌ترین آموزش‌ها می‌باشد، در کتاب و مقالات بسیار زیادی درباره این موضوع صحبت شده است. درمورد خدمت گاهی اوقات منیت خودم را نشان دهم اما خداوند این فرصت را به من داده تا خودم را پیدا کنم. رهجویان نزد من امانت هستند تا بتوانم آموزش، صداقت و درستی را در اختیار آن‌ها قرار بدهم. حمید جزء آن دسته افرادی است که توانست به مدت ده سال به‌خوبی این مراحل را طی کند و درواقع راهنمای ایشان مسافر محسن کیانی بودند و لژیون خود را تحویل دادند.

مسافر حمید در لژیون ایشان به ثمر رسیدند، حمید می‌توانست زندگی خودش را بکند و به دنبال کارهای شخصی خود باشد اما در کنگره60ماندگار شدند، مهم این است برای آگاهی خودمان چقدر زحمت می‌کشیم، مسافران و هم‌سفران در شعبه‌های تازه تأسیس خدمت می‌کنند برای اینکه خودشان را به دست بیاورند و به حال خوش برسند. در مسیرکنگره60 و در خلوت خود می‌توانیم با خود فکرکنیم هدفمان از خدمت چیست؟ در این خدمت چه چیزی به دست می‌آورم؟ آقای مهندس می‌فرمایند: کالایی ارزشمند است که قابل تجارت باشد. خداوند این فرصت را در اختیار ما قرارداد تا خودمان را پیدا کنیم. بیشتر اشخاصی که مصرف‌کننده مواد نیستند ممکن است در تاریکی‌ها باشند و ضد ارزشی‌های زیادی را تجربه کرده باشند. همه ما میدانیم حسادت صفت بدی است، اما از موفقیت یک نفر خوشحال نمی‌شویم. ما در کنگره 60 قوانین زندگی کردن را آموزش می‌گیریم تا از زندگی خودمان لذت ببریم. برای حمید و همه شما آرزوی موفقیت دارم نمرات امتحانات به‌زودی می‌آید برای آن‌هایی که قبول شدند آرزوی موفقیت دارم. تجربه از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد و ما یاد می‌گیریم زمانی که راهنما شدیم چگونه با مردم صحبت کنیم و در کنگره60 نسبت به هم با احترام و محبت رفتار کنیم.

خدمت تعدادی از راهنمایان  بعد از چهار یا هشت سال و بررسی دقیق به پایان می‌رسد. آنها زمانشان تمام‌شده و این آموزش‌ها را باید در زندگی‌شان کاربردی نمایند. مهم این است ما در کنگره 60 درحرکت باشیم و جایگاههای مختلف را تجربه کنیم و دنبال حواشی و معرکه‌گیری نباشیم. کنگره 60 نیز باید ورودی داشته باشد تا این ساختار ادامه داشته باشد و آموزش‌های کنگره 60 پایان‌پذیر نیست و هرروز آموزش‌های جدیدی را کسب می‌کنیم. برای راهنمایان آینده آرزوی موفقیت می‌نمایم. جهت خدمتگزاری در کنگره60 بستر فراهم می‌باشد و ما می‌توانیم جایگاههای مختلف خدمت از قبیل راهنمای لژیون سیگار، مرزبانی و غیره را تجربه نماییم. خدمت باید بر اساس دانش، آگاهی و تفکر به وجود آید. آقای مهندس الگوی زندگی را به ما آموزش می‌دهند و این خلاقیت ماست که چگونه آنرا پیاده نماییم، نوشتن سی‌دی‌ها به خلاقیت و کاربردی کردن جهان‌بینی ما کمک بسیاری می‌کند.

 

اعلام سفر مسافر حمید:

آخرین آنتی ایکس مصرفی:  شیره و هروئین، مدت سفر  15ماه، مدت رهایی 10 سال و 5ماه، ورزش در کنگره 60 فوتبال

آرزوی مسافر حمید:

تحقق یافتن آرزوها و خواسته های آقای مهندس دژاکام

سخنان مسافرحمید:

در ابتدا تشکر و قدردانی می‌کنم از بنیان کنگره60 آقای مهندس دژاکام و تمام راهنمایانم و خدمتگزاران صدیق کنگره60، چند سال پیش آقای مهندس دژاکام فرمودند: من خیلی ثروتمند هستم امروز به سخن ایشان پی بردم که از صبح مرتباً تماس تلفنی داشتم و همه می‌پرسیدند برای جشن تولدم کاری هست که انجام بدهند یا هماهنگی بکنند، مطمئن شدم من هم خیلی ثروتمند هستم که این‌همه انسان در اطرافم هستند که دوستم دارند بدون هیچ چشم‌داشتی و خداوند را شکر می‌کنم که این اجازه را برای من صادر کرده است که در کنگره۶۰ حضورداشته باشم. من حدود ۱۰ الی ۱۲ سال در یک کارگاه که مشغول کار بودم کارتن‌خواب بودم و فقط شب‌ها بیرون می‌آمدم به‌جز بعضی روزها آن‌هم برای تهیه کردن مواد. به برکت کنگره60 امروزه خیلی راحت صبح از خواب بیدارمی شوم، به کار وزندگی‌ام می‌رسم و عزت و احترام به دست آورده‌ام.

به یاد دارم ماشینم را فروختم و مواد خریدم، آخرین مرتبه که برای تهیه مواد رفتم درراه برگشت شخصی را دیدم که با سر داخل سطل زباله بود، در سطل تیغی بود که دستش را بریده بود با دیدن آن صحنه بسیار ناراحت شدم و گریه‌کنان آن محل را ترک کردم، به خودم گفتم من چه بلایی سرخودم آورده‌ام؟ با ورود به کنگره 60 خیلی چیزها برایم تغییر کرد و نگاهم را نسبت به زندگی تغییر داد آن حمید که نمی‌توانست باکسی صحبت کند و سریعاً شروع به پرخاشگری و دعوا می‌کرد امروز تبدیل شد به فردی مهربان، خنده‌رو و خوش‌صحبت، همه این‌ها را مدیون آقای مهندس دژاکام، کنگره60 و راهنمایانم هستم.

چند کلمه درباره لژیون صحبت کنم، حدوداً ۹ سال است که لژیون دارم، لژیونم را دوست دارم و به آن علاقه‌مند هستم بیشتر از آن چیزی که تصورش را بکنید ولی از یکجایی به بعد آقای ترابخانی فرمودند: حمید دست نگه‌دار و جایگاه‌های دیگر را تجربه کن، خیلی برایم سخت بود ولی دیدم وقتی به کنگره60 آمده بودم هدفم ترک مواد بود و به دنبال زندگی خودم بروم، ولی عشق و محبت راهنمایانم باعث شد که ماندگار شوم، الآن اگر به من می‌گویند حمید لژیونت را تحویل بده منظورشان این نیست که بخواهند کارکرد کسی را زیر سؤال ببرند، هدف این است که جایگاه خدمت باز شود برای دیگران و من هم بتوانم تجربه جدیدی کسب کنم. من از کنگره60 طلبکار نیستم و همین‌که خداوند به من اجازه ورود داد باید سپاسگزاری کنم.

نگارش: خدمتگزاران سایت

عکاس: مسافر مهرداد میرحاج لژیون 10

ویرایش: مسافر حسین نریمانی لژیون17، مسافر مهدی اکبری لژیون 22

کاور: مسافر حسین نریمانی لژیون17

تنظیم: مسافر مهدی اکبری لژیون 22

از طرف خدمتگزاران سایت تقدیم نگاه زیبایتان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .