English Version
This Site Is Available In English

سایه سرد اعتیاد

سایه سرد اعتیاد

شکایتی از اعتیاد
ای اعتیاد تو چه هستی، من و تو چگونه و در کجا با یکدیگر آشنا شدیم، چه وقت همدیگر را ملاقات نمودیم، ای اعتیاد وقتی سایه سردت را بر روی زندگیم گستراندی، با رخ فریبایت مرا در قعر تاریکی‌ها فرو بردی، آنجا فقط سرما بود و یخبندان، تنها، گرفتار و سرگردان، این ها اسراری هستند که یک به یک از درون مغزم عبور می‌کنند و مرا مشغول خود ساخته اند که ناگاه صدایی آشنا از دوردست‌ها و آن سوی دژها به گوشم رسید که ای ره گم کرده با سرعت ۶۰ درجه از کوهستان‌ها عبور کن و هر ۲۱ روز با متد DST و داروی OT باک ماشینت را پر کن و در مسیر مستقیم ارزشها باش تا به آنچه می‌خواهی برسی، به صدای آشنا لبیک گفتم و با سرعت ۶۰ درجه از منطقه یخبندان عبور کردم و با این روش باک ماشینم را پر نمودم و آموزش ۱۴ وادی را فرا گرفتم تا به پشت دژهای مستحکم رسیدم و حال فهمیدم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست. آن صدای آشنا مرا به کنگره۶۰ فرا می خواند. سپاسگذار آقای مهندس، راهنمایم و خدمتگزاران کنگره۶۰ هستم.

نگارنده: مسافر علیرضا از لژیون دوازدهم
تایپ و تنظیم: مسافر حسن لژیون پنجم
نمایندگی ایران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .