صد هزاران فضل دارد از علوم
جان خود را می نداند این ظلوم
داند او خاصیت هر جوهری
در بیان جوهر خود چون خری
ما از طبیعت الگو میگیریم. تغییر فصل ها، پیدایش شب و روز، به خواب رفتن درختان و بیدار شدن آن ها نشان از جاری بودن و تغییر یافتن است. وادی دهم؛ هم امید است هم هشدار. امید از جهت اینکه اگر بیمار، معتاد، بی سواد، فقیر...، هر چه هستید اگر در پایین ترین نقطه از جهان هستی قرار داشته باشید کافی است برگردید به سمت روشنایی، شما محکوم نیستید در این شرایط بمانید فقط لازم است که بخواهید و تصمیم بگیرید و توکل کنید.
از طرف دیگر هشدار میدهد که اگر امروز در جایگاه بالایی قرار دارید و آدم خوبی هستید این نیز پایدار نیست. هرگاه صفت نیک ما تبدیل به صفت زشت گردد، ما را از بهشت به طبقات پایین جهنم فرو خواهد کشید، چون انسان جاری است!
خداوند عادل و مهربان به واسطه لطف و بخشندگی خود به انسان اختیار داده است بدین معنی که انسان تنها موجودی است که قادر خواهد بود سرنوشت خود را به دست خویش رقم بزند. همه چیز به معنای واقعی به اختیار و انتخاب خود انسان بستگی دارد و اختیار حقیقتی است انکار ناپذیر که لازمه حرکت و زندگی است.
مسیر تکامل و مسیر زندگی؛ تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص است؛ از حلقه ای به حلقه ی دیگر، از آسمان به زمین و بالعکس تا کجا؟ تا ناکجا آباد! هر انسانی در هر مرحله از زندگی این سه پارامتر را تجربه میکند.
در این وادی سه مؤلفه نور، صوت و حس اشاره شده است. تمام هستی به این سه موضوع بستگی دارد. در مورد نور می توان گفت که خورشید طلوع میکند و فرمان صادر می کند که بیدار شو، حرکت کن، تلاش کن تا نار وجودیت را به نور تبدیل کنی به جسمت برگرد که زندگی، دوباره آغاز گردیده است.
صوت؛ می گوید ای انسان تو چیزی نیستی، مگر آنچه خودت تلاش کنی تو اختیار کامل داری که کدام صدا را بشنوی، صدایی که کلام نیکو دارد یا ناپسند؟ بدان صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. ما از طریق صوت با جهان هستی ارتباط برقرار می کنیم و اما حس، که در این میان از همه مهم تر است. حس به عنوان فرستنده و گیرنده عمل می کند. با حس می توان پیام های نور و صوت را دریافت کرد و هر چه حس، تزکیه و پالایش شود انسان به مرحله ای میرسد که میتواند حتی صدای خداوند را نیز بشنود، حس اگر درست باشد و آرام باشد الهام را دریافت می کند ولی افسوس و صد افسوس که بعضی از افراد در جهل و نادانی خود غوطه ور هستند.
این را باید بدانیم ما قادر نیستیم صفت گذشته خود را تغییر دهیم مگر اینکه حس خود را تغییر دهیم.
هر گیرنده ای قطعاً فرستنده هم هست اگر حس ما زشتی و بدی را جذب کند همان را به دیگران منتقل می کند و این نامش صفت است. خاصیت هر چیزی را صفت می گویند مثلاً: آدم ترسو، تخته سیاه و... که سیاهی و ترسو بودن صفت هستند. انسان در هر شرایطی می تواند صفت خود را تغییر دهد. مهم ترین مسئله زندگی انسان خاصیت و جوهر وجودی خود او است. از جمله راه هایی که میتوانیم متوجه شویم در صلح و آرامش هستیم خواب رفتن سریع و آسان بدون قرص است. خواب نا آرام نشان از وجود برخی از مشکلات است که باید در صدد حل آن ها برآییم. پا فشاری در برخی مسائل نشان از جهل و باعث جدال در درون و بیرون ما می گردد و به این نتیجه میرسیم که برای تغییر صفت گذشته بایستی حس و موج گیرنده و فرستنده را عوض کنیم که آن هم یک راه بیشتر ندارد و آن تزکیه و پالایش است و اولین قدم این است که باید درست تفکر کنیم که تفکر سالم ایمان سالم را به بار می آورد و ایمان یعنی تجلی نور خدا در انسان و از ایمان سالم، عمل سالم پدیدار می شود و از عمل سالم حس سالم به دست می آید و از حس سالم عقل سالم و از عقل سالم عشق سالم و آنگاه است که صفت گذشته در انسان تغییر میکند.
منابع:
کتاب چهارده وادی
سخنان آقای مهندس در لایو چهارشنبه ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۳
سی دی وادی دهم بخش یکم، دوم، سوم
نویسنده:همسفر فرزانه رهجوی همسفر شیما (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر معصومه رهجوی همسفر شیما (لژیون سوم)
ارسال و ویراستار: همسفر نرگس (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
65