جلسه ششم از دوره چهلویکم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی راهنمای محترم مسافر تقی و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" در روز یکشنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
سلام دوستان تقی هستم مسافر.
در ابتدا خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک روز دیگر در این جایگاه قرار گرفتم. رهایی آقای سعید را به آقای رسول تبریک میگویم و امیدوارم که رهاییهای ما هر روز بیشتر و بیشتر بشود.
در مورد دستور جلسه اینکه صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ اینکه بخواهم مثال بزنم، بعضی از آدمها قدشان خیلی بلند بود برای آنها یک مثالی میزدند، اگر موهایش کمپشت بود به او میگفتند مو فرفری، اگه قدش کوتاه بود میگفتند قد رشید، اینها را نمیشود گفت صفت آن شخص، میشود گفت ویژگیهای آن شخص اینجوری بود که این صفت به او میچسبید ولی یک سری صفتها در انسان آرامآرام و بر حسب جهل و نادانی خودش به وجود آمد که البته ما در این دستور جلسه یا وادی ۱۰ یک مطلب خوبی داریم که این وادی دو لبه دارد؛ هم اینطرف را میبُرد هم آنطرف را، هم به انسان امید میدهد و هم انسان را ناامید میکند، هم عشق هست و هم نفرت، هم بد است و هم خوب، چرا ؟
چون جایگاه انسان را در جاری بودن مشخص میکند، اگر در منفی باشد آن آموزشها را میگیرد و رئیس مافیا میشود، آدم کش میشود و در جایگاه نامناسبی قرار میگیرد یا حتی اگر بگوییم یک آدم زاهد و عابد در سن ۸۰ یا ۹۰ سالگی در این جایگاهی که نزدیک به خداوند هست مانده است ولی با یک غفلتی از جایگاهش به پایین میافتد، میخواهد بگوید که جایگاه هر کس چون جاری هست ثابت نیست و اینجور نیست که کسی نتواند تا آخر عمرش از جهنم بیرون نیاید و هیچ راهحلی وجود نداشته باشد ولی اینجا چه کسی برنده است؟ کسی که روان و جاری هست، آن که حرکت میکند، آن که در حیاط غوطهور است میتواند با جاری بودنش مشکلاتی که سر راهش وجود دارد را حل کند، مثل چشمه جوشان که هر سنگ و هر سدی سر راهش باشد را از بین میبرد. در این وادی هم میخواهد به ما بگوید که هر کس که جاری باشد و حرکت کند صفت گذشته در او صادق نیست همانطور که شما روی این صندلیها نشستهاید یعنی حرکت به سوی تندرستی و سلامتی، مواد را درمان کردهاید، سیگار را درمان میکنید پس جاری هستید، زنده هستید پس صفت گذشته که ما یک معتاد بیمصرف بودهایم دیگر در ما صادق نیست چون ما به سوی صراط مستقیم در حال حرکت و آموزش گرفتن هستیم به درختی تناور تبدیل میشویم مثل درختی که در بیابان میبینیم چقدر قطور و تناور شده است، همانطور که میبینید حتی اگر آب به آن درخت نرسد آن درخت همچنان استوار میماند.
این دستور جلسه و وادی این امید را به ما میدهد که چیزهایی به شما کمک میکند که آنها صوت و نور و حس هستند. وقتی صحبت از حس میشود میگوید اگر اینها نبودند اصلاً دنیا سر جای خودش نبود، اگر اینها نبودند اصلاً صدایی نبود، اصلاً دنیایی برقرار نبود، اصلاً نمیشد با کسی ارتباط برقرار کرد. میگوید اینها اجزای تشکیل دهنده این هستی هستند که شما در آن غوطهور هستید.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید ممنون و سپاسگزارم.
رهایی از سیگار
نویسنده: مسافر محسن از لژیون یکم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
161