English Version
This Site Is Available In English

ناامیدی و بی‌محبتی انسان را از بین می‌برد

ناامیدی و بی‌محبتی انسان را از بین می‌برد

استاد می‌فرمایند: وادی یازدهم را که به پایان رساندی، بسیار عالی است. دو وادی دیگر را نیز فکر می‌کنیم و با مطالعاتی که کردیم خود بتوانیم، بنویسیم؛ اما وادی چهاردهم بسیار عظیم است؛ زیرا تمامی خلقت را در جهات مختلف پوشش می‌دهد. مسئله جهان‌بینی بسیار مهم است؛ چون بر پایه تفکرات ما که بر مبنای روان و جهان‌بینی است. روان خلق‌وخوی انسان در صور پنهان و صور آشکار است، انسان در صور آشکار خوب است؛ ولی در صور پنهان یک قاتل زنجیره‌ای می‌تواند باشد. کنش و واکنش انسان در پندار، گفتار و کردارش است. پیامبران برای تدریس جهان‌بینی آمدند؛ پس در تمام موارد زندگی با جهان‌بینی سروکار داریم که در حیوانات، گیاهان، انسان‌ها و در اشیا پیوندها و محبت برقرار است.

اگر پرده‌ای بر روشنایی بکشیم و فکر کنیم همه چیز بر مبنای تاریکی است، مسائل و مشکلات زیادی را خواهیم داشت؛ اگر ما پرده‌ یا حجابی بر روی خورشید و روشنایی بکشیم و فکر می‌کنیم همه چیز سیاه است، بعضی انسان‌ها دچار این توهم شده‌اند؛ ولی در اصل تاریکی از خودش وجود ندارد. اگر نور نباشد تاریکی است؛ چون تاریکی شخصیت ندارد. فرض کنید جای تاریکی هستید؛ زمانی‌که یک کبریت روشن کنید تاریکی از بین می‌رود؛ اگر یک سونامی تاریکی هم بیاید‌ نمی‌تواند نور کبریت را ببرد؛ زیرا مفهوم و نبود روشنایی فقط وجود تاریکی نیست. این‌طور تصور می‌شود که همه چیز در عالم ظلمات متولد می‌شود، تاریکی؛ یعنی نور نباشد، تاریکی به وجود می‌آید. هنگامی‌که همه جا تاریک است و یک کبریت بکشیم، نور می‌آید و تاریکی از بین می‌رود، دقیقاً؛ مانند ناامیدی که اگر امید نباشد، ناامیدی می‌آید.

اگر همه چیز را بر مبنای ظلمت در نظر بگیریم و اعتقاد به خداوند را حذف کنی، هیچ دستاویزی نداریم و ناامید می‌شویم. ناامیدی و بی‌محبتی انسان را از بین می‌برد و به امراض مختلف دچار می‌کند. محبت در کنگره۶۰ ما را دور یکدیگر جمع کرده است؛ چون محبت باشد، امید نیز می‌آید. خداوند همه چیز را به صورت بالقوه در وجود انسان نهادینه کرده و ما باید آن‌ها را بالفعل کنیم که کار سختی است. ما برای حرکت از تاریکی به روشنایی باید کلیدها و راه‌حل‌ها را بیابیم و با شروع و اقدام، راه پیدا می‌شود. فرامینی که در همه ادیان است؛ مانند قتل نکنید، دزدی نکنید، شهادت دروغ ندهید، چشم طمع به مال و ناموس همسایه نداشته باشید، باادب و خوش رفتار باشید، امانت‌دار باشید، آرام و شمرده سخن بگویید، یتیمان را اکرام کنید و به مسکینان طعام دهید، در راه خدا انفاق کنید و ... این‌ها همه جهان‌بینی است؛ اگر ما این‌ها را اجرا می‌کردیم کجا به مشکل بر می‌خوردیم؟ برای خروج از ظلمت باید کلیدها را پیدا کنیم؛ اما هر صندوق یا هر موضوع یک کلید یا راه حل دارد که با شروع و انجام راه‌ها پیدا می‌شود. مشکل اعتیاد یک کلید داشت و آن متدDST بود. 

برای انجام هر کاری، ابتدا باید راه حل آن را پیدا کنی به قول معروف گز نکرده، پاره نکن یا نم نکرده، نتراش. مهم این است که اقدام کنی، برای انجام کار حرکت کنی راه پیدا می‌شود. حالا هر کاری می‌خواهی بکنی به نتیجه می‌رسی؛ ولی بستگی دارد که کار تو مثبت است یا منفی؟ آیا صفحه سفید است؟ با یک نقطه سیاه می‌توان تمام صفحه را سیاه کرد، همان یین و یانگ است. از یک تصویر سیاه که یک نقطه سفید است می‌توان تمام صفحه را به روشنایی یا سفیدی تبدیل کرد و ما این را شروع کرده‌ایم. گاهی اوقات برای ما سختی زیادی فراهم می‌شود، درست است که آن بد است؛ اما در آن سختی و تنگ‌نا راهی پیدا می‌کنیم و اگر با نگاه دیگری حرکت کنیم می‌توانیم از آن تاریکی و ظلمت؛ مانند یادگیری موج‌سواری خارج شویم. 

گاهی اطراف انسان را مسائلی می‌پوشاند که انسان نمی‌تواند خود را ببیند؛ اما به درون برگشت می‌کند تا جهان دیگری را تجربه کند. در کتاب آسمانی همیشه مثال بهشت یا جهنم را بیان می‌کند که به گفته استاد: زمانی‌‌که ما فرامین را به اجرا درآوریم، بایدها و نبایدها را انجام دهیم، همین زندگی برای ما به بهشت تبدیل خواهد شد. از قوه به فعل درآوردن راهی بسیار سنگین و سخت است. در قوه انسان خیلی از توانایی‌ها نهاده شده است و انسان می‌تواند آن را به مرحله عمل و فعل برساند که البته این مهم در بستر کنگره قابل‌ انجام است. اگر آن‌چه الله در کتب آسمانی گفته به کار برده می‌شد؛ اکنون همه در مدینه فاضله بودیم. تصور کنید که موضوع چیست و کلید یا کلیدهای آن را باید بیابیم. این همان صف‌آرایی نیروهای اهریمنی در مقابل نیروهای الهی است که اشعث هم از این موضوع بی‌نصیب نماند، اشعث سمبل انسانی است که بالا و پایین‌های زیادی را تجربه کرده است که ضد‌ارزش‌ها اهریمنی و ارزش‌ها الهی هستند.

برداشت من از این سی‌دی این است که ما همه چیز را سخت می‌گیریم و در نتیجه، زندگی نیز برای ما سخت‌تر می‌شود، یاد گرفتم که همیشه امیدوار باشم و هر مسئله‌ای، هرچند بزرگ و دشوار را با راه و پیدا کردن کلید و قدم گذاشتن در مسیر درست و حرکت کردن، می‌توانم حل کنم. جهان‌بینی در تمام زندگی ما اهمیت زیادی دارد. به فرموده آقای‌مهندس: همین‌که من بلند شوم و کارهای روزمره خود را انجام دهم و به بعداً موکول نکنم، خود نشان‌دهنده جهان‌بینی من است. من فهمیدم که پس از هر سختی، آسانی وجود دارد. ما با این سختی‌ها آزموده می‌شویم و خدا را بیشتر می‌شناسیم و به بزرگی خدا پی می‌بریم.

نویسنده: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
رابط خبری: راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .