English Version
This Site Is Available In English

صفات ناپسند ما با مرگ از بین نمی‌رود

صفات ناپسند ما با مرگ از بین نمی‌رود

جلسه چهاردهم از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی جواد به استادی راهنما همسفر زهره، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر مژگان با دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است؛ و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان، ایجنت و مرزبانان شعبه سپاس‌گزارم که امروز اجازه خدمت در این شعبه پراز مهر و محبت را به من دادند. شعبه خیلی خوبی دارید و سطح انرژی در آن بالا است.

دستور جلسه این هفته راجع‌به وادی دهم و تأثیر آن روی من است. البته این دستور جلسه از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول وادی دهم و بخش دوم تأثیری که بر روی من داشته است. عنوان وادی دهم: «صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است».

اکنون این سؤال مطرح می‌شود که صفت چیست؟ به ویژگی و خصوصیات یک چیز، صفت گفته می‌شود؛ مانند: تخته سیاه که در این کلمه سیاه بودن ویژگی تخته سیاه است؛ هم‌چنین در یک حیوان درنده که درنده بودن ویژگی حیوان است. انسان دارای صفات بسیاری از جمله: خوش‌اخلاق بودن، بداخلاق بودن، بدبین یا شکاک بودن و... است. جناب آقای مهندس می‌فرمایند: «چاقی و لاغری جزء صفات یک انسان است، حتی در یک فرد مصرف‌کننده مواد مخدر، اعتیاد صفت آن می‌شود». وادی دهم به ما می‌گوید که این صفات در انسان صادق نیست؛ زیرا انسان در حال حرکت و جاری است؛ به عنوان مثال ویژگی یک تخته سیاه هیچ‌وقت از بین نمی‌رود و به همان حالت باقی می‌ماند؛ اما من به عنوان یک انسان می‌توانم از جایگاهی که در آن قرار گرفته‌ام، پای خود را یک قدم فراتر بگذارم تا بتوانم از جهنمی که در آن غرق شده‌ام، خودم را نجات بدهم.

درحقیقت وادی دهم به ما امید می‌دهد؛ به این دلیل که می‌توانیم جایگاه خود را تغییر بدهیم و قرار نیست که برای همیشه در جهنم باقی بمانیم، به عنوان مثال فردی که اضافه وزن دارد، قرار نیست که تا آخر عمر با صفت چاقی دست به گریبان باشد؛ چون می‌تواند آن صفت را درون خود تغییر دهد. برای تغییر کردن باید بتوانیم در درجه اول نقطه تفکر خود را عوض و حس درون خود را بیدار کنیم.

جناب آقای مهندس می‌فرمایند: «تمام هستی بر مبنای سه مؤلفه نور، صوت و حس بنا شده است». مؤلفه حس در پروسه تغییر کردن به ما بسیار کمک می‌کند. زمانی‌که وارد کنگره ۶۰ می‌شویم؛ اولین مطلبی که به ما به عنوان یک همسفر آموزش می‌دهند، حس است؛ درحقیقت حس ما را نسبت به مسافرمان و زندگی‌مان تغییر می‌دهند؛ زیرا در صورت عدم تغییر حس به هیچ عنوان نمی‌توانیم بپذیریم که با یک مصرف‌کننده زندگی کنیم. برای این‌که بتوانیم حس خود را  تغییر دهیم، باید حس ما تزکیه و پالایش شود؛ زیرا زمانی‌که حس ما خوب باشد، قطعاً خوبی‌ها را دریافت می‌کند و بالعکس. ناگفته نماند که به واسطه آموزش گرفتن حس ما تغییر کرده است و حال‌مان خوب شده است؛ اما باید یک هشدار را مدنظر داشته باشیم که اگر اکنون حس و حال ما خوب شده است؛ اما ممکن است به وسیله نیروهای منفی دوباره سقوط کنیم، چون نیروهای منفی به بهترین شکل ممکن در ما رسوخ می‌کنند و خیلی راحت می‌توانند ما را به زمین بزنند؛ درحقیقت زمانی‌که قدرتی را به‌دست می‌آوریم، باید از آن حفظ، حراست و نگهداری کنیم.

ما باید این موضوع را مدنظر داشته باشیم که برای تغییر صفت گذشته نیازمند پارامتر زمان هستیم. ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم یک شبه صفتی را تغییر دهیم؛ زیرا وقتی من ده سال کوله‌باری از تمام ضدارزش‌ها را بر دوش خود داشته‌ام، چگونه می‌توانم یک شبه این کوله‌بار را بر زمین بگذارم؟ درواقع من باید آرام‌آرام و ذره‌ذره آن‌ها را کنار بگذارم، این امر مانند اعتیاد یک مسافر است؛ زیرا همان‌طور که یک مسافر یک شبه معتاد نشده است که بخواهد یک شبه درمان شود و باید به او زمان داد تا از لحاظ جسمی و روحی بتواند خود را بازسازی کند. همان‌طور که جناب آقای مهندس می‌فرمایند: «اعتیاد با مرگ از بین نمی‌رود»؛ بنابراین صفات ناپسند ما با مرگ از بین نمی‌رود. ما می‌توانیم در این بعد از زمان خیلی راحت صفات ناپسند خود را کنار بگذاریم تا این‌که آن را همراه خود به بعد دیگر ببریم؛ زیرا در بعد دیگر توانایی کنار گذاشتن آن را نداریم.

بخش دوم دستور جلسه وادی دهم این است که چه تأثیری بر روی من داشته است؟ در گذشته فکر می‌کردم که آدم خوبی هستم؛ اما زمانی‌که متوجه شدم که همسرم مصرف‌کننده است، تبدیل به یک انسان بدبین و فوق‌العاده شکاک شدم. گوشی، ماشین و تمام وسایل شخصی او را بررسی و چک می‌کردم و اگر چیز نامناسبی پیدا می‌کردم، شب تا صبح گریه می‌کردم و منتظر بودم تا بیدار شود و یک جنگ اساسی به راه می‌انداختم.

خداوند را شاکرم بابت این موضوع که با ورود به کنگره ۶۰ او را به‌عنوان یک مصرف‌کننده پذیرفتم. راهنمای عزیزم به من می‌گفت: شما نمی‌توانید شخص دیگری را تغییر بدهید، باید در درجه اول خودتان تغییر کنید و مطمئن باشد که او هم تغییر می‌کند. در اوایل آموزشم این کار برای من بسیار سخت بود که مسافرم را چک نکنم؛ مانند فردی که روزی ده بار دروغ می‌گوید؛ اما اکنون اجازه دروغ گفتن را ندارد. در ادامه آموزش گرفتم که دوربینم را به روی خودم متمرکز کنم و شروع به تزکیه و پالایش از خودم کردم.

هم‌اکنون خداوند را شکر می‌کنم که در کنار یک مصرف‌کننده قرار گرفتم تا بتوانم وارد کنگره شوم و آموزش بگیرم. در کلام آخر از جناب مهندس کمال تشکر و قدردانی را دارم که چنین بستری را برای آموزش ما مهیا کردند تا بتوانیم به‌واسطه تمام وادی‌ها یا قوانین بهترین راه زندگی کردن را یاد بگیریم. آقای مهندس در سی‌دی‌های اخیر خود بیان کردند که نوشتن وادی ششم چند ماه طول کشیده است؛ درصورتی‌که نوشتن وادی ششم به بعد ۱۳ سال طول کشیده است؛ درحقیقت ايشان یک عمر تجربه‌ خودشان را خیلی راحت در اختیار من قرار داده‌اند و من باید خیلی آدم بی‌انصافی باشم که از این تجربه‌ها استفاده نکنم.

در ادامه جلسه امروز، مراسم پیمان و اهدای شال مرزبانی و تقدیر از مرزبانان سابق در کارگاه خصوصی همسفران با حضور ایجنت نمایندگی همسفر راضیه و مرزبانان سابق نمایندگی همسفر مهری و همسفر الهه و مرزبانان جدید همسفر معصومه و همسفر نیره برگزار شد. ضمن عرض خداقوت به مرزبانان دوره قبل، برای همسفران معصومه و نیره در خدمت جدید مسیری همواره و خدمتی عاشقانه و خالصانه را آرزومندیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مهری و مسافر مجتبی 
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
عکس: مرزبان خبری همسفر مهری و همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .