نهمین جلسه از دوره دهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ همسفران نمایندگی دکتر مسعود با استادی همسفر ستاره، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر گیتی با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه 5 آذر ماه 1403 ساعت16:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت، مرزبانان، نگهبان و دبیر و راهنمای خودم که اجازه دادند تا در این جایگاه صحبت کنم سپاسگزارم امیدوارم بتوانم از آموزشهایی که از کنگره ۶۰ میگیرم گوشهای از زحمات ایشان را جبران کنم. دستور جلسه که وادی دهم است با عنوان صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. جناب آقای مهندس صحبتی در مورد در این وادی داشتند که به نظر من این جمله خیلی بامحتوا است، صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است یعنی ما نمیتوانیم بگوییم یک انسان تا ابد میتواند خوب یا بد باشد. به نظر من زندگی انسان لبه یک شمشیر برنده است میتوانم به طرفی سقوط کنم که از بین بروم و یا به طرفی صعود کنم که پیشرفت کنم و باید بدانم که این موضوع در من صادق نیست که من در یک مسیری باشم و تا ابد در این مسیر بمانم چون امکان دارد در برههای از زمان انسان در شرایط رفاهی خوب در حال زندگی کردن باشد اما یک مرتبه اتفاقی برای او رخ میدهد که دچار ورشکستگی میشود و به سمت فقر سقوط میکند حتما نباید در همان شرایط باشد و تا آخر عمر به همان صورت زندگی کند و همین طور امکان دارد بر خلاف این موضوع هم رخ بدهد.
به نظر من مهمترین چیزی که در زندگی باید داشته باشم این است که با عمل سالم در صراط مستقیم باشم اگر من در این شرایط باشم و بخواهم از لبه پرتگاه به سمت تاریکیها سقوط کنم با خود میگویم خدایا حتما تقدیر این چنین بوده است و باید این مسیر را طی کنم و مطمئناً باعث پیشرفت من خواهد شد ولی اگر در تاریکیها باشم و قرار باشد به سمت تاریکیها سقوط کنم قطعاً اتفاقاتی برای من رخ میدهد که در آنها صعود نخواهم کرد. داستانی از یک نویسنده معروف خواندهام که چوپانی تصمیم داشت به دنبال رویای شخصی خود برود و قطعا خواسته او ارتقا از چوپان بودن خود بود و خوابی را میبیند که گنجی که به دنبال آن هستی در مصر است. در مسیر رسیدن به گنج مطمئناً سختیهای زیادی سر راه او است سپس با یک نفر برخورد میکند که آن شخص به او میگوید که ۵ تا از گوسفندان خود را به من بده تا راه درست را به تو نشان بدهم، یک نفر دیگر برای نشان دادن راه دو تا سکه از او میخواست و همینطور با افراد مختلف برخورد میکند تا به گنج مورد نظر خود برسد و امکان دارد آن گنج در درون ما باشد یا گنج مادی باشد در هر صورت راه سختیهای خودش را دارد اگر آن چوپان از من یا هر شخص دیگری بخواهد به دنبال رویای شخصی خود برود قطعاً از جایگاه خود پیشرفت خواهد کرد درست مانند مسافرهای ما، اگر قرار بود در وضعیت مصرف کننده باشند و حرکتی نداشته باشند درمان نمیشدند ولی الان که با کنگره۶۰ آشنا شدهاند و در مسیر قرار گرفتهاند قطعاً از صفت گذشته خود خارج شدهاند. مهم این است که من حرکت کنم و به سمت رویاهای خود بروم و اگر سه اصل عدالت، معرفت و عمل سالم باشد آن راه درست است؛ این سه اصل است که کنگره۶۰ بر آن بنا شده است و اگر من زندگی خود را بر پایه این سه اصل قرار دهم قطعاً من هم در صراط مستقیم خواهم بود.
من همیشه به دنبال رویای شخصی خودم بودم دو سال پیش متوجه شدم همسرم مصرف کننده است و همه چیز را در زندگی خود از دست دادم. وارد کنگره۶۰ شدم و خودم هم در جایی مشغول به کاری شدم که همیشه به دنبال آن بودم اما امروز این را میدانم که حرکت کردن من باعث این اتفاقها میشود و قرار نبود که صفت گذشته در من ماندگار باشد. امیدوارم همه ما در مسیر درست باشیم و هدف داشته باشیم و برای رسیدن به هدف خود در صراط مستقیم باشیم.
و در ادامه اعلام رهایی های۴۰ سی دی، همسفر محبوبه، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) و همسفر سمیرا، راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
مرزبان کشیک: همسفر ربابه، مسافر قنبرعلی
تایپ و ویرایش: همسفر طاهره، راهنما همسفر ساغر (لژیون یکم)
عکاس: همسفر زهره، راهنما همسر شیما (لژیون سوم)
ویراستار و ارسال: همسفر نرگس (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
251