چهاردهمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، همسفران نمایندگی چالوس، با استادی همسفر مهرانه، نگهبانی همسفر سکینه و دبیری همسفر هدیه با دستور جلسه «وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۵آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خانم نگهبان، مرزبان، ایجنت و خانم هانیه که اجازه این خدمت را به من دادند، تشکر میکنم. وادی دهم: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.» اوایل که وارد کنگره شدم و وادیها را میخواندم با خود میگفتم، خیلی خوشحالم که به کنگره آمدم، ۱۰ ماه سیدی مینویسم، تلاش میکنم و در نهایت نیز هالهای بر روی من قرار میگیرد و چیزی به من آسیب نمیزند، با خودم گفتم، من تغییر کردم و آدم قبلی نیستم، چیزی مرا به هم نمیریزد تا اینکه وارد سفر دوم شدم و به واسطه یک سری از دوستان، آشنایان و افرادی که وارد زندگی من شده بودند، ناگزیر وارد جمعهایی شدم که اصلاً در خواب نیز نمیدیدم، چنین اتفاقاتی را دیدم و ذرهذره تغییر کردم.
سیاهی که به سمت ما میآید و در ما تغییر ایجاد میکند، خودمان نیز متوجه نمیشویم؛ مانند فردی که خوب شده؛ یعنی به درمان رسیده است. بیشتر که به وادی دهم دقت کردم، متوجه این مطلب شدم که صفت گذشته در انسان صادق نیست، نمیگوید: صفت بد در انسان صادق نیست و امکان دارد شخصی خیلی خوب آموزش دیده باشد و به خاطر یک اشتباه به هر دلیلی، آن صفت در او صادق نباشد و امکان دارد سریع از یک نقطه اوجی که قرار دارد به اعماق جهنم برود. این وادی خیلی زیبا به ما یاد میدهد که خدا رحمتش در تمام سطوح زندگی ما است و این اختیار را به من داده تا خود مسیر زندگیام را تغییر دهم. این وادی هم رحمت خدا و هم اختیار خودم را به من یاد میدهد. در سیدی نبودروشنایی آمده که تاریکی وجود ندارد، تاریکی فقط یک پردهای است که ما را روی روشنایی میکشیم؛ اگر ذرهای روشن شود آن محیط را روشن میکند. وادی دهم میگوید: اگر من فکر میکنم به واسطه مصرف کنندهام در ضدارزشها هستم، متوجه شوم که خودم درگیر هزاران ضدارزش هستم که مصرف مسافرم در مقابل آن چیزی نیست و به من آموزش میدهد که چگونه وارد ارزشها شوم.
ما با سه مؤلفه صوت، نور و حس با تمام جهانها ارتباط برقرار میکنیم و اگر بتوانیم این سه مولفه را تزکیه کنیم و درست از آنها استفاده کنیم؛ نه تنها خودمان تغییر میکنیم؛ بلکه تمام کالبدها که در جهانهای دیگر و تمام اتفاقهایی که در جهان دیگر میافتد و ما اصلاً از آنها خبر نداریم تغییر میکند. اولین قدم برای هر تغییر تفکر است، اگر نتوانیم وادی اول را درست یاد بگیریم؛ قطعا به وادی دهم نمیرسیم؛ اگر نیز برسیم؛ مثل این است که من وارد کنگره شوم و بگویم که خوب شدم؛ ولی چیزی که مهم است، هر تغییری نیازمند زمان است؛ همانطور که هیچ کدام از ما در هفته اول به رهایی نمیرسیم. من زمانیکه به کنگره آمدم با خود گفتم، خانوادهام ۷ سال به کنگره میآیند، چرا من باید سیدی بنویسم؟ هدفم از آمدن گل رهایی است؛ ولی اینطور نبود.
تغییر به مرور زمان اتفاق میافتد؛ اگر من قدمی برمیدارم باید در نظر بگیرم که مسئله زمان چقدر مهم است و سعی نکنم با عجله بخواهم چیزی را به نتیجه برسانم. چیزی که سریع اوج میگیرد؛ چون پایه و اساسی ندارد به راحتی به پایین میریزد. باید دقت کنیم که صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ همانطور که صفت خوب امکان دارد از بین برود، صفتهای بد نیز به راحتی از بین میرود و نباید بگوییم که برای من سخت است که سیدی بنویسم یا در جلسه شرکت کنم یا در ورزش حضور یابم؛ هر کاری سختی خودش را دارد. ما فکر میکنیم که خدا این سختیها را داده که ما عذاب بکشیم و یا اینکه ما را بسنجد؛ اما خدا سختیها را به ما داده تا در نهایت بتوانیم لذت وصال و رسیدن را درک کنیم.
تایپ: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ویراستار: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
145