تغییر صفت

به نام قدرت مطلق الله

دوازدهمین جلسه از دوره دهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 همسفران نمایندگی قائم شهر با استادی راهنما همسفر آزاده، نگهبانی همسفر آزاده و دبیری همسفرساناز با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه 5 آذر ماه 1403 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آزاده هستم همسفر خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم. از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند و همچنین از راهنمای لژیون هشتم همسفرامینه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند. امیدوارم که در کنار هم جلسه خوبی داشته باشیم و از تجربیات همدیگر در این وادی استفاده کنیم.

دستور جلسه در مورد وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است. ابتدا؛ باید ببینیم صفت یعنی چه؟ همه ما درس خواندیم و مدرسه رفتیم و می‌دانیم که در ادبیات فارسی در مورد صفت به ما توضیح دادند؛ یعنی ویژگی چیزی یا کلمه‌ای که می‌آید یک اسم را  توصیف می‌کند و آن را توضیح می‌دهد. مثلاً تخته‌سیاه، سیاه بودن صفت آن تخته که می‌آید را معرفی می‌کند یا زغال سیاه، روز روشن، این‌ها می‌شود جز صفت‌ها یا گل زیبا یک مورد را توضیح داده است.

در مورد وادی دهم که آقای مهندس این موضوع را مطرح کردند که یک سری چیزها صفت‌هایشان ثابت باقی می‌ماند و تغییر نمی‌کند. مثل حیوانات، جامدات، گیاهان، مثل شیر درنده که همیشه درنده است شما حتی اگر یک شیر را تعلیم دهید تا زمانی که سیر نگاهش داری حرف تو را گوش می‌دهد و کارهایی که می‌خواهید را انجام می‌دهد و زمانی که گرسنه‌اش شود جرئت نمی‌کنید به آن نزدیک شوید؛ ولی در مورد انسان این موضوع صادق نیست؛ یعنی قرار نیست که ما انسان‌ها یک سری خصوصیت‌ها و ویژگی‌هایی را که داریم تا آخر عمرمان آن خصوصیت و آن ویژگی را داشته باشیم. اگر فردی مصرف‌کننده مواد مخدر است، قرار نیست که تا آخر عمر این انسان محکوم باشد به مصرف مواد،  می‌تواند در مسیر درست قرار بگیرد و به آن رهایی برسد و از مصرف موادش خلاص شود یا من خودم وقتی که اضافه‌وزن دارم قرار نیست تا آخر عمرم با این اضافه‌وزنم زندگی کنم و در سختی و فشار باشم و دچار خیلی از بیماری‌ها شوم. با روش درست در کنگره روش آن است.

می‌آیم و اضافه‌وزن خودم را درمان می‌کنم و این بار، اضافه خودم را پایین می‌گذارم. وقتی در مورد این‌طور صفت‌ها  فکر می‌کنیم که یک سری صفت‌ها در من انسان وجود دارد که خوشایند نیست و همه را اذیت می‌کند، هم دیگران و هم خودم را اذیت می‌کند. قرار نیست که من تا آخر عمر بگویم همینی هست که هستم می‌خواهید، بخواهید، نمی‌خواهید نخواهید. درصورتی‌که اصلاً ما نمی‌توانیم به این شکل عمل کنیم. ما یک انسان هستیم به ما قدرت اختیار و انتخاب داده شده است و می‌توانیم اخلاق بدی که داریم یا ویژگی‌های بدی که داریم را تغییر دهیم و یک تعادلی را برقرار کنیم که هم آدم‌های دیگر در کنار ما احساس بهتری داشته باشند و هم اینکه ما راحت‌تر در کنار آدم‌های دیگر زندگی کنیم یا برعکس آن می‌توانیم صفت‌های خیلی خوب داشته باشیم و خیلی آدم مهربانی باشیم.

خیلی از همسفرها مانند خود من به این شکل بودیم. قبل از اینکه دچار تاریکی اعتیاد شویم شاید خیلی آدم سرسختی هم نبودیم یا آدم مهربانی بودیم، خوش‌اخلاق بودیم، آن‌قدر جنگجو و عصبانی نبودیم؛ ولی به واسطه تاریکی اعتیاد به آن تاریکی و ظلمات فرورفتیم و دچار این مسائل شدیم، دچار خشم و عصبانیت شده‌ایم، کینه‌ای شده‌ایم از آدم‌ها متنفر شده‌ایم؛ حتی یک‌زمان‌هایی نسبت به زندگی خیلی از آدم‌ها حس حسادت به ما دست داده بود و در مرحله قیاس قرار گرفتیم. در وادی دهم که آقای مهندس می‌فرمایند و هم به ما هشدار می‌دهد ای انسان؛ اگر اکنون خوب و مهربانی و اوضاع زندگی‌ات خیلی عالی است؛ اگر از آن مراقبت نکنی احتمال سقوط  تو است پس؛ باید مراقب آن چیزهایی که داری و به دست آورده‌ای باشی یا برعکس آن، همهٔ آن چیزها را از دست داده‌ایم و وارد تاریکی شده‌ایم به واسطه آن اعتیاد، قرار هم نیست که تا آخر در زندگی‌هایمان بماند مشکل مالی داریم قرار نیست که همیشه مشکل مالی داشته باشیم اگر همسر ما یا فرزند ما برادرمان  هر کس ما مصرف‌کننده است.

قرار نیست که تا آخر  عمر شرایطش را به این شکل تحمل کنیم که آن آدم مصرف‌کننده باقی می‌ماند می‌تواند شرایط عوض شود؛ اگر آن همه خشم و نفرت که در وجود ماست می‌تواند شرایط تغییر کند؛ ولی سی‌دی قلب از استاد امین که امروز در بحث لژیون ما است خیلی جالب بود. مبحث را به تغییر صفت که گفت: ما زمانی می‌توانیم صفت‌هایمان را تغییر دهیم که فقط  سی دی بنویسیم ومطالعه کنیم و تحقیقات انجام دهیم و یک سری چیزها را معرفی کنیم و شرایطمان را تغییر دهیم.

یک سری حرف‌های مثبت از این‌ور و آن‌ور می‌نویسیم، می‌خوانیم و گوش می‌دهیم، این‌ها خیلی خوب است؛ ولی خیلی کارساز نیست. یک وقت‌هایی شما در طول روز ممکن است خیلی مطالب مثبت، کلیپ‌های جالب و انگیزشی برای شما بیاید گوش بدهید و ببینید در لحظه حالتان خیلی خوب می‌شود؛ ولی فردا  این‌جور نیستید و دوباره حالتان بد می‌شود فقط لحظه‌ای روی‌مان تأثیر گذاشته و در واقع آن چیزی که باعث تغییر ما می‌شود بالارفتن دانش و آگاهی ما است. اینکه ما بامطالعه ذره، ذره به  دانش و آگاهی برسیم که برای چه؛ باید از صفت‌های بدمان بیرون بیاییم و جالب‌تر اینکه در سی‌دی قلب استاد امین فرمودند که زمانی  می‌توانیم از صفت‌های بدمان خارج شویم و به آن حال خوش برسیم که حس ما خوب باشد. حس ما چه‌طور خوب می‌شود؟ همه می‌گویند حرف‌های انرژی مثبت بزنید تا حالتان خوب شود.

سی دی گوش دهید حالتان خوب می‌شود. بله  همه ما وقتی سی‌دی گوش می‌دهیم حالمان خوب  می‌شود؛ ولی آیا سی دی را می‌نویسیم؟ آیا چیزهایی که سی دی به  ما یاد می‌دهد انجام می‌دهیم یا فقط گوش می‌دهیم؟ که در آن لحظه حالمان خوب شود اگر سی دی را گوش کردید  انجامش داده‌اید حالمان برای همیشه خوب می‌شود؛ ولی فقط گوش می‌دهیم و گذری آن روز حالمان خوب می‌شود فردا دوباره حالمان خراب است.

پس هیچی از سی دی برداشت نکرده‌ایم و فقط گوش کرده‌ایم. لحظه‌ای مثل این می‌ماند که یک جایی از ما درد می‌کند  یک مسکن می‌خوریم؛ لحظه خوب می‌شود یک روز خوب هستی و فردا دوباره همان‌طور؛  چون مشکلی در بدن ماست فردا می‌بینی آن درد را داریم و دوباره مسکن می‌خوریم. آیا خوب می‌شود؟ نه؛ باید اساسی مشکل بیماری خود را حل کنیم که آن درد درمان شود در سی‌دی‌ها ما این شرایط را داریم اگر کاربردی کرده‌ایم؛ اگر آن چیزی که آقای مهندس و استاد امین فرمودند انجام داده‌ایم و عملی کرده‌ایم آن وقت به طور دائم است که جهان‌بینی ما بالا می‌رود و حالمان خوب می‌شود و این چه جوری انجام می‌شود؟ این حس چه‌طور خوب می‌شود.

اگر قلب ما از کینه و حسادت خالی شود می‌توانیم از انسان‌ها بگذریم  و انسان‌ها را ببخشیم برای اینکه خودمان آرامش پیدا کنیم و قلبمان آرام شود آن زمان است که حس ما تغییر می‌کند و وقتی حست نسبت به همه آدم‌های اطرافت خوب می‌شود؛ حتی  فرد مصرف‌کننده‌هایی که حال تو را خراب  کرده است و گریز زده وقتی حست به آن آدم خوب است، مطمئن هستی که از آن صفت‌های کینه و نفرت ویژگی‌های بدی که داشته‌ای رهایی پیدا کرده‌ای. ما این‌گونه می‌توانیم تغییر وضعیت دهیم. چیزی که این وادی برای خودم تأثیر داشت همین بود؛ چون من بی‌نهایت آدم خشمگینی بودم.

همیشه صدایم بالابود؛ چون احساس می‌کردم وقتی آرام می‌گویم حرفم  را متوجه نمی‌شوند درصورتی‌که حس مسافر بسته بود و متوجه نمی‌شد وقتی مسافر به درمان می‌رسد وقتی آرام صحبت می‌کنید مسافر تک، تک کلمات را متوجه می‌شود؛ حتی اگر حسش هم‌بسته باشد؛ ولی وقتی که تن صدا بالا است تنها چیزی که او متوجه می‌شود صدای داد است نه کلماتی که  به همدیگر می‌گویند.

مرزبانان کشیک: همسفر سکینه و مسافر مصطفی
عکاس: همسفرمهرانه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
تایپ: همسفر سیما رهجوی راهنما صبحگل (لژیون ششم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: نگهبان سایت همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائم‌شهر