English Version
This Site Is Available In English

همه ما به دنبال انجام رسالتی به دنیا آمده‌ایم

همه ما به دنبال انجام رسالتی به دنیا آمده‌ایم

نهمین جلسه از دوره هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ ، نمایندگی خیام نیشابوری با استادی راهنما مسافر احمد و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر غلامرضا با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» پنج‌شنبه 1 آذرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 16:30 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم مسافر. خداوند را شاکرم و بسیار خوشحالم که در جمع شما دوستان هستم برای خدمت کردن و آموزش گرفتن. خصوصاً اینکه امروز تولد یک سال رهایی مسافر جواد هم هست.
دستور جلسه امروز یادگیری و معرکه گیری می‌باشد همه ما از یک قماش هستیم و یکدیگر را خوب می‌شناسیم و می‌دانیم که در زمان مصرف همه ما معرکه گیرهای قهاری بوده‌ایم و در پیچاندن و دروغ گفتن و سرکار گذاشتن حسابی متبحّر بوده‌ایم ،حتی اکنون هم که در کنگره هستیم گمان نمی‌کنیم کسی بیشتر از خود ما در معرکه گیری استاد باشد.
معرکه گیری همانطور که می‌دانید کاری است منفی و به زبان ساده ضدارزشی،  اگر به عنوان دستور جلسه دقت کنید دو بخش را می‌بینید که یکی (یادگیری) است که بخش مثبت قضیه است و یه بخش هم (معرکه گیری) است که بخش منفی دستور جلسه است.
خوب هر کار منفی از گور شیطان بلند می‌شود. همیشه شیطان تلاش دارد که منِ انسان را از راه راست منحرف کند و از خرابه‌های مختلفی استفاده می‌کند. که یکی از این خرابه‌ها (معرکه گیری) که بحث امروز ماست.
و این معرکه گیری را به عناوین مختلف در زندگی روزمره خود داریم. هم مسافران و هم همسفران البته که ناگفته نماند که ما از، زمانی که وارد کنگره ۶۰ شده‌ایم تلاش داریم که بیشتر روی جنبه‌ی یادگیری این مبحث کار کنیم و درواقع دوره معرکه گیری ما دیگر هر چند سال که بوده است پایان یافته و اینجا جای دیگری برای آموزش است.
اینجا آمده‌ایم که در باب (یادگیری) خودمان بیشتر کار کنیم و به سمت دانایی موثر پیش برویم تا بتوانیم راحت‌تر و بهتر زندگی کنیم .
نه اینکه در قبل از ورود به اینجا زندگی نمی‌کردیم، چرا؟ به قول امروزی ها زندگی کرده‌ام حتی به غلط، لذت برده‌ام حتی به غلط، آن موقع هم زندگی کرده‌ایم حتی به ما هم خوش گذشت اما در مسیر منفی‌ها. طبیعتاً اگر آن شرایط هم برای خودش لذتی نداشته باشد هیچ انسانی وارد دنیای منفی‌ها نمی‌شود بلکه همه بچه مثبت می‌شدند. هیچ انسان بدی وجود نمی‌داشت،  پس حتماً لذت هایی در دنیای منفی وجود دارد که ما به آن سمت کشیده می‌شویم و آنجا را تجربه می‌کنیم. خب براساس روال جهان هستی و قوانین الهی هم نتایجش را می‌بینیم.
معرکه گیری همان است که به قول جناب مهندس ظهر به منزل می‌رویم و غذای قورمه سبزی را نگاه می‌کنم که هنوز جا نیفتاده است و شروع می‌کنیم به غرزدن سر همسفر که چرا هنوز غذا آماده نیست و همسفر هم در همان لحظه به سرعت پاسخ می‌دهد که مگه غذای منزل مادرت بهتر از این بود؟ و یا برعکس همسفرها سربه سر مسافر گذاشته و می‌گویند چه وضعی درست کرده ای؟ همه ی مردها پول دارند، طلا دارند، ماشین دارند، تو چرا هیچی نداری؟ و باز مسافر در همان لحظه به سرعت پاسخ می‌دهد که منزل پدرت بهتر از اینجا بود؟
مسئله مهّم دیگر این است که نیروی منفی به سرعت روی ذهن ما می‌نشیند و می‌خواهد که مارا به خواب ببرد و به نحوه‌ای می‌خواهد پشت ما را به خاک بمالد و اگر ما غفلت کنیم آنجایی است که دست به دستش داده‌ایم و در مسیر ضدارزش ها قرار گرفته‌ایم.
ما دو نیروی اصلی درون خودمان داریم یکی منفی است به نام جنّ که به ما اتفاقات منفی می‌دهد و یکی نیروی مثبت است به نام روح که به ما اتفاقات و آموزش های مثبت می‌دهد.
زمانی که ما از نیروی منفی پیروی می‌کنیم و وارد معرکه گیری می‌شویم می‌خواهیم در آن موضوع خود را بالاتر نشان دهیم و همینطور در قسمت یادگیری سعی می‌کنیم وقتی در صراط مستقیم قرار می‌گیریم و می‌خواهیم مطلبی را بیاموزیم کسی که کارش درست باشد سعی می‌کند که بهترین باشد. چه در قسمت مثبت چه در قسمت منفی. ما همیشه باید بهترین باشیم وگرنه نمی‌توانیم کارمان را انجام بدهیم. در دو قسمت منفی و مثبت که وجود دارد باید به گونه ای باشد که اگر وارد منفی شده‌اید باید از آن کار منفی نتیجه بگیرید. نصفه و نیمه نمی شود.
یا اگر آمده‌ای اینجا آموزش بگیری و درمان بشی کدام یک از مسافران کنگره ۶۰ وارد کنگره شد و کارها را نصفه و نیمه انجام داد و نتیجه گرفت؟ محال است، شاید به درمان برسد ولی حالش خوب نیست که خیلی‌ها هم در همان ابتدای سفر وقتی موضوع را جدی نمی‌گیرند از مسیر خارج می‌شوند. اگر هم به آخر برسند درمان قطعی صورت نگرفته است.
حالا به نحوی ممکن است ماده مصرفی قطع شده و به یک جاهایی رسانده باشد ولی مطمئنم فردی که با مسئله جدی برخورد نکرده است در ابتدای ورود به سفر دوم دوباره به اصطلاح(میزند)و مصرف راشروع می‌کند چون قسمت یادگیری را جدی نگرفته و مدام وارد حواشی و معرکه گیری شده است.
حسن چیکار کرد؟حسین چی کار کرد؟به من چه که چیکار کرد؟ من به کنگره آمده‌ام که درمان شوم و آموزش بگیرم و کار خودم درست باشد و وقتی کار خودم درست باشد اول خودم لذت می‌برم و دوم می‌توانم الگویی باشم برای دیگران. حواسمان جمع باشد که نیروی منفی، در تمام جنبه های منفی با حربه‌های مختلف خود فقط و فقط می‌خواهد که مارا به خواب ببرد و وقتی هم که مارا به خواب ببرد خیلی راحت پشت ما را به خاک خواهد زد و آن زمان نابودی ماست و دیگر کاری از دست ما برنمی‌آید.
پس اگر دوست داریم که این اتفاقات برای ما نیفتد بهتر است که در قسمت یادگیری خیلی مو شکافانه و بدون نقص وارد عمل شده و کارمان را به درستی انجام بدهیم تا به نتایج مثبتی هم برسیم.
باید بدانیم که همه ما به دنبال رسالتی به این جهان آمده‌ایم ودر پایان این سفر عنوانی به نام (مرگ) در انتظار ماست که به قول خیلی از انسان ها و بزرگان روز مرگ هم می‌تواند سخت باشد و هم آسان. کسی که در روز مرگ لحظات سختی را در موقع جان کندن تجربه می‌کند انسانی است که در مسیر زندگی خود رسالت خویش را به انجام نرسانده است و برعکس کسی که لحظات شیرین را در دوران مرگ تجربه می‌کند همان انسانی است که رسالت خود را به راحتی به اتمام رسانده است. امیدوارم که همه ی شما عزیزان ۱۲۰ سال عمر باعزت داشته باشید و بدانید که مرگ یک تعویض لباس ساده است برای رفتن و رسیدن به بعد دیگر زندگی و امیدوارم که رسالت خود را به خوبی دریابید و به پایان برسانید تا به آرامش واقعی دست پیدا کنید. از اینکه سکوت کردید و به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما متشکرم.

عکس:               مسافر حسین       (لژیون دهم)

تایپ :                مسافر ارمان       (لژیون هشتم)

بارگذاری: خدمتگزار سایت مسافر محمد (لژیون سوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .