English Version
This Site Is Available In English

پاک کردن زنگار دُر درون

پاک کردن زنگار دُر درون

همسفر سمیّه: 
وادی دهم «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است» و تاثیر آن‌روی من
در جهان هستی، نه تنها انسان بلکه همه چیز جاری و در حال تغییر است؛ من باید بدانم اگر بخواهم زندگی خود را تغییر بدهم، از تاریکی‌ها عبور کنم به نور و روشنایی برسم، باید خود را تغییر بدهم؛ صفات گذشته‌ام مثل ترس، ناامیدی، حسادت، کینه، غیبت و ... را تغییر دهم؛ کافی است بخواهم با مشکلات و سدهایی که وجود دارد، حرکت کنم تا به نور برسم.

آقای مهندس فرمودند: حتی گناه‌کارترین افراد که در قعر جهنم هستند با کمک خداوند می‌توانند تغییر کنند، که این نشان از رحمت خدا است‌؛ البته این موضوع در جهت بلعکس هم صدق می‌کند، اگر من توجه نداشته باشم، حواسم به رفتار، کردار و گفتارم نباشد، تغییر می‌کنم ولی در جهت ضدارزش‌ها و اعمال شیطانی

در کل این وادی می‌گوید: قرار نیست تو در هر شرایطی هستی، همین‌طور ثابت بمانی! اگر بیماری داری، در فقر و بی پولی یا هر مشکلی دیگر هستی، می‌توانی تلاش و حرکت نمایی و از این وضعیت خارج شوی.
ممنون از توجه دوستان


همسفر فهیمه: 
وادی دهم، نوید و پیام تغییر، رها شدن از جهل به دانایی و از تاریکی به روشنایی است.
«صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است» نشان از تغییر دارد، اما تغییر به چه معنا است؟ هنگامی‌ که کشتی در ساحل است، آرام و در امان می‌باشد و گاهی موجی باعث تکان خوردن کشتی در جای خود می‌شود اما هیچ رفتنی در پی ندارد! چون لنگر آن کشیده نشده است! به مرور زمان فرسوده می‌شود و دیگر نمی‌تواند حرکت کند، غافل از این‌که کشتی ساخته شده است برای حرکت کردن، برای رفتن‌ و رسیدن‌، هر چند مسیر دشوار باشد.
هوا لحظه‌ای طوفانی و باز آفتابی، حرکت گاهی آسان و سخت است، ناامید می‌شود اما زمانی‌که از دور مقصد را می‌بیند، خواسته او چندین برابر شده؛ دوباره امیدوار، تلاش می‌کند.

انسان مانند کشتی است که باید برود تا به جایی برسد که از آن‌جا انشعاب یافته است؛ مسیر تکامل پر از فراز و نشیب می‌باشد و تغییر یعنی همین حس و حالی که گاهی شیرین است و گاهی تلخ؛ برخی اوقات تغییر چنان درد دارد که گویی صدای شکستن استخوان‌هایت را می‌شنوی! چون معنایش همین است، شکستن‌ها و دوباره ساختن‌ها ... زمانی‌که از طوفان عبور کنی، دیگر مانند گذشته نیستی، موج سواری را آموخته‌ای و راه عبور آسان‌تر شده؛ این یعنی رفتن از یک مرحله به مرحله دیگر، یعنی سفر از قهر به مهر، از‌ نفرت به عشق و از تاریکی به روشنایی، یعنی بزرگ‌تر شدن یعنی توانمند شدن، یعنی تغییر صفات گذشته که دیگر در ما صادق نیستند.


همسفر معصومه:
همه صفت‌ها، خوب و بد، در انسان بالقوه نهادینه شده است؛ این ما انسان‌ها هستیم که با قرار گرفتن در مسیر ضد ارزش‌ها، صفت‌های بد درون خود را فعال می‌کنیم، حال آیا تا آخر عمر محکوم به بد بودن هستیم؟! خیر.
ما یاد گرفتیم که انسان برای «آموزش و خدمت» پا به این جهان گذاشته، پس باید بیایم، آموزش بگیرم و صفت درون خود را بشناسم، حس را تزکیه و پالایش کنم تا بتوانم، دُر درونی و صفت‌هایی که با وجود حس آلوده، مثل یک زنگاری روی این صفات خوب را پوشانده و آن‌ها را تبدیل به صفات بد کرده است با آموزش ذره ذره تغییر بدهم.

من همیشه فکر می‌کردم که انسان با هر اخلاقی، خوب یا بد، همین است، من هم این‌گونه آفریده شده‌ام! ولی روزگار، تلخی‌ها و زندگی اعتیاد، من را با کنگره‌۶۰، آشنا کرد، این‌جا آموختم، می‌توانم صفت گذشته را با آموزش تغییر بدهم و وقتی شروع کردم به خودسازی، خیلی از مسیرها برای من باز شد.

نویسندگان: همسفر سمیّه، همسفر فهیمه، همسفر معصومه (لژیون سردار)
ویراستار: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم) همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر هما دبیر سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .