با عرض سلام و خدا قوت. لطفاً خودتان را بهرسم کنگره معرفی نمایید؟
سلام دوستان منوچهر هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس: شیره تریاک، روش درمان: دی اس تی، داروی درمان: شربت اوتی؛ ۱۱ ماه به راهنمایی استاد عزیزم آقای بهزاد بابایی سفر کردم رهایی از بند مواد ۵ سال و ۱۰ ماه و رهایی از سیگار با راهنمایی استاد خوبم آقای علیرضا فدایی ۵ سال و ۴ ماه.
چه مدت از تشکیل لژیون شما میگذرد و احساستان از جایگاه راهنمایی را بفرمایید؟
تشکیل لژیون در شعبه خرمدشت 1 ماه میباشد و ۲ سال و ۸ ماه از زمانی که شال گرفتهام خدمت خود را از شعبه البرز آغاز کردهام میگذرد. به نظرم جایگاه راهنمایی بالا و پایینهای زیادی دارد و آموزشهای زیادی در این جایگاه است هم میشود غصه خورد هم میشود شاد بود وقتیکه یک سفر اولی وارد لژیون میشود و به رهایی میرسد شور و شعف زیادی برای راهنما ایجاد میکند و بسیار حس خوبی دارد.
سخنی از آقای مهندس بوده است که روی شما تأثیر زیادی گذاشته باشد و همیشه در ذهنتان باشد؟
بله. درجایی چند نفر از ایشان سؤال میکنند که لطفاً ما را یک نصیحت بکنید آقای مهندس فرمودند که درست زندگی کنید و قدر چیزهایی را که دارید بدانید؛ این جمله برای من خیلی ارزشمند بوده است و چیزهایی را که داشتهام سعی کردهام که قدرش را بدانم.
به نظر شما وظایف راهنما در قبال رهجو و وظایف رهجو در قبال راهنما چیست؟
هرکسی در کنگره یک وظیفهای دارد. راهنما هم وظیفهاش این است که بهوسیله عشق و محبت بتواند راه را به رهجو نشان دهد و دانایی و آگاهیهایی را که در کنگره کسب کرده است بتواند به رهجو انتقال دهد؛ وظیفه راهنما این است که برای کنگره رهجو پرورش دهد و باعث رشد رهجو شود؛ رهجو هم قوانین کنگره را بایستی رعایت کند و باید به راهنمای خود احترام بگذارد و آن مسائلی را که راهنما میگوید که جزو قوانین کنگره محسوب میشود باید انجام دهد.
ازنظر شما یک رهجوی خوب و فرمانبردار چه خصوصیاتی دارد؟
رهجوی خوب رهجویی است که قوانین کنگره را بهدرستی اجرا نماید. سروقت حضورداشته باشد؛ نشریات کنگره شامل سی دی نوشتن و گوش کردن و خواندن کتاب را بهخوبی انجام دهد، داروی خود را سروقت مصرف کند و آگاهی خود را رشد دهد تا به یک جایگاهی دست پیدا کند و آن موقع رهجو برای یک راهنما خیلی ارزشمند میشود.
ازنظر شما حدومرزهای بین راهنما و رهجو چیست؟
حرمت کنگره ۶۰ همهچیز را بیان میکند. به نظرم هر کس که از حرمتها خارج شود ضرر خواهد دید خصوصاً سفر اولیها که بههیچوجه نباید با راهنما بیرون از کنگره در ارتباط باشند و حرمتها باید حفظ شوند تا هیچ اتفاقی بین راهنما و رهجو اتفاق نیفتند که خداینکرده در درمان رهجو تأثیر بگذارد.
آموزشهایی که در جایگاه راهنمایی گرفتید چه تأثیری در زندگی شخصی شما داشت؟
ما همیشه در حال آموزش گرفتن هستیم و به نظرم جایگاه راهنمایی کمی بیشتر آموزش دارد؛ سختیهای زیادی در این جایگاه است. خیلی باید حواس خود را در خیلی از مسائل جمع کنیم؛ رفتار، کردار، صحبت کردن و حتی لباس پوشیدن و خیلی چیزهای دیگر میباشد که باعث میشود ملکه ذهن ما شود و بیرون از کنگره هم سعی میکنم این آموزش هارا انجام دهم و این تأثیر بسیار زیادی دارد.
لطفاً کمی از سختی و کمی از شیرینیهای این جایگاه برایمان بفرمایید؟
خب سختیهایش این است که وقتی یک رهجو باحال خراب به لژیون میآید باید کلی فکر کنی که چه راههایی میتوانم جلوی پای این رهجو بگذارم و این کمی سختی دارد چون مسئولیت خیلی خیلی بزرگی گردن راهنما است و شیرینیهای این جایگاه هم خب مشخص است وقتی روز رهایی رهجو میرسد با عشق رهجو را نزد آقای مهندس میبری و وقتیکه گل رهایی را از آقای مهندس دریافت میکنی تمام خستگیهای این مدت بیرون میرود و بسیار لذتبخش است.
شعبه خرمدشت تازه تأسیسشده است و لژیون شما یکی از اولین لژیونهایی است که وارد شعبه شده است از حس و حالتان از این اتفاق و این شعبه برایمان بگویید؟
من همیشه آرزو داشتم که کرج پیشرفت کند و شعبه اضافه شود و این را از ته دل میگویم. وقتیکه شعبه مسعود در حال ساخت بود با جانودل در آنجا خدمت میکردم و کیف میکردم که یک شعبه به کرج اضافه میشود الآن شعبه باغستان اضافهشده است و خرمدشت هم بهتازگی ساختهشده است و در کنار اینها شعبه آبیک هم تأسیسشده است. شعبه خرمدشت برای من حس بسیار خوبی دارد؛ تعداد نفرات بسیار زیادی در این شعبه با عشق خدمت کردند و عشق آنها در این شعبه جاری است و آدم وقتی وارد شعبه میشود لذت بسیار بسیار زیادی میبرد از اینکه اینهمه انرژی داخل شعبه است هرچند که کنگره مکان مقدس و امنی میباشد و انرژی بالایی دارد ولی این عشق رو از همهکسانی که خدمت میکنند این شعبه دریافت میکند و خداروشکر میکنم که به من اجازه داده شد که اینجا لژیونی برپا کنم و در این جایگاه آموزش بگیرم و بتوانم کسانی را که تاریکی هستند کمک کنم تا خودشان را نجات دهند.
بیشترین آموزشی که از راهنمای خودتان گرفتید چه بود؟
یک کلمه؛ نظم.
در اوایل ورودتان به کنگره ۶۰ فکر میکردید که زمانی در جایگاه راهنمایی خدمت کنید؟
خب قطعاً اوایلی که انسان وارد میشود چیز زیادی نمیداند و آگاهی ندارد اما پس از مدتی بله. من در دعاهایم تصویر شال را روی دوش خودم میکشیدم و برای این جایگاه تلاش زیادی کردم چون احساس میکنم که شاید این جایگاه به هرکسی و در هرزمانی داده نشود و من زمانش را الآن دانستم که کسب کنم و تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمش.
شما در پارک چمران یک دوره مرزبانی گذراندهاید. پیشنهاد شما به کسانی که خواهان خدمت کردن در جایگاه مرزبانی هستند چیست؟
مرزبانی جایگاه بسیار بالایی دارد. آقای مهندس میگوید که با پاهای برهنه روی گدازههای آتش راه رفتن است. واقعاً باید در مرزبانی هم خیلی سفت و محکم باشی برای اجرای قوانین و هم آنقدر باید با عشق و محبت باشی که کسی را نرنجانی و از کنگره نرود. من حدود ۱۶ ماهی که در پارک چمران مرزبان بودم سعی کردم که این را اجرا کنم یعنی هم قوانین را اجرا کنم و خدمتگزار خوبی باشم و هم بتوانم با عشق و محبت افراد را جذب کنم و آرامش را در آنجا برقرار کنم تا افراد و خانوادههایشان در آرامش باشند.
لطفاً بفرمایید نقش عشق به لژیون و عشق به رهجو را در تربیت رهجو چقدر مؤثر میدانید؟
هیچچیز در جهان بدون عشق؛ پایدار نیست. همهچیز با عشق معنا پیدا میکند ذرات در کنار هم با عشق جمع میشوند و اگر عشق نباشد ذرات در کنار هم جمع نمیشوند و ید واحده به وجود نمیآید. اعضای لژیون هم با عشق فقط به وجود میآیند اگر عشق نباشد هیچوقت لژیون پایدار نخواهد بود.
پیام یا نکتهای برای سفر اولیها و سفر دومیها بگویید
.پیام برای سفر اولیها اینکه تمام فکر و ذهنتون را از همهچیز بیرون بیاورید و فقط و فقط به رهایی و درمان خود فکر کنید اگر به این نکته برسید به همهچیز خواهید رسید و سفر دومی هم خب نشانه رهایی است و الگو میباشد برای سفر اولیها؛ اگر در کنگره خدمتگزار نباشد و با عشق نیاید، در رفتوآمدش منظم نباشد در کنگره ماندگار نخواهد شد و یک روزی خواسته یا ناخواسته از کنگره خواهد رفت.
(صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است) برداشت شما از این وادی چیست؟
همیشه انسان در حال تغییر است. از طرف ارزشها بهطرف ضد ارزشها یا بالعکس؛ هرجایی که ما از یادگیری و آموزش غافل شویم و روبهجلو حرکت نکنیم بهطرف ضد ارزشها تغییر خواهیم کرد یعنی صفت خوب ما تبدیل به صفت بد خواهد شد و هرکجا که ما آموزشهای خود را اجرا کنیم و پیشرفت کنیم قطعاً صفت گذشته ما از بد به خوب تغییر خواهد کرد. همیشه این صفت برای انسان جاری است یعنی همان تیغ دو لبه.
چند واژه مطرح میکنم لطفاً در یک کلمه پاسخ دهید.
مهندس دژاکام؟ پدر علم درمان اعتیاد و علم زندگی کردن
کنگره ۶۰؟ عشق
همسفر؟ بال پرواز
رهجوی تازهوارد؟ خون تازه به لژیون
شعبه خرمدشت؟ مکان مقدس برای رهایی از تاریکیها
راهنمای محترمتان؟ استادِ عشق
پارک چمران؟ آرامش، نشاط، ورزش
رهجوی سفر دوم؟ میوه، ثمره
جایگاه راهنمایی؟ در مسیر عشق
سخن پایانی اگر دارید لطفاً بفرمایید؟
امیدوارم که همیشه در کنگره بمانم
مصاحبه کننده:مسافر احسان
تنظیم و ارائه: همسفر سینا
سایت نمایندگی خرمدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
148