English Version
This Site Is Available In English

صفات ضدارزشی دلیل از تعادل خارج شدن روان انسان‌ها

صفات ضدارزشی دلیل از تعادل خارج شدن روان انسان‌ها

جلسه دهم از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی یوسف آباد، با استادی راهنما مسافر آرش، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر شهاب با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" روز شنبه  3 آذر‌ماه ۱۴۰۳ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان عزیز متشکرم که به من فرصت داد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. همچنین قبل از شروع صحبت خودم لازم می‌دانم از تمام عزیزانی که در آماده‌سازی محل جدید شعبه مشارکت نمودند تشکر نمایم.
قبل از ورود به وادی دهم، به نکته‌ای از وادی نهم اشاره نمایم که برای افزایش نقطه تحمل در مورد بسیاری از مطالب، باید از گذرگاه‌های مختلف و سخت عبور نمود تا نقطه تحمل در  در شخص پیدا شود. در پایان وادی یک بیت شعر آورده شده: "تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف، مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی" در این بیت نقطه کلیدی، اسباب بزرگی می‌باشد و در وادی دهم نیز بیت شعری آورده شده است: "صد هزاران فضل داند از علوم، جان خود را می نداند آن ظلوم" نقطه ارتباطی و مهم این دو بیت، اسباب بزرگی و گوهر جان است که حدود سیزده سال و نیم طول کشید تا آقای مهندس همین مطالب را بیان نمایند.
در سی دی نبود روشنایی آقای مهندس بیان می‌کنند به دلیل صفات ضد ارزشی از جمله حسادت، کینه، منیت و غیره روان انسان‌ها از تعادل خارج شده است و این عدم تعادل خود را بصورت بیماری نشان می‌دهد. یکی از محصولات عدم تعادل، ناامیدی انسان‌ها می‌باشد که به افسردگی و در نهایت ممکن است حتی به خودکشی نیز منجر گردد. حال این وادی خطوط اختیار را برای من مشخص می‌نماید و عنوان می‌کند که هیچ جایگاهی ثابت نیست. انسان ممکن است در لحظه‌ای از بالاترین جایگاه انسانی سقوط نماید و یا از پایین‌ترین نقاط به بالاترین نقاط برسد.
آقای مهندس مثلث ارتباط در هستی را  با سه ضلع نور، صوت و حس معرفی می‌نماید که ارتباطات در هستی از طریق این سه ضلع برقرار می‌شود.
انسان دائماً در مواجهه با امواج منفی است که توسط نیروهای بازدارنده به وسیله نور و صوت به طرف انسان ارسال می‌گردد و در نهایت به حس اشاره می‌شود که جایگاه آن قلب عنوان می‌شود که محل دریافت این پیام‌ها می‌باشد. برای اینکه من بتوانم صفت گذشته خود را تغییر دهم نیاز است که حس خود را تغییر دهم و در انتها اشاره می‌شود برای این تغییر هیچ راهی جز تزکیه و پالایش وجود ندارد.
برای تغییر، باید آگاهی من تغییر کند تا بدانم ریشه هر عمل ضدارزشی در خود من است و همچنین بهشت و جهنم جاری و ساختنی است؛ به همین دلیل باید من اول افکارم را تغییر دهم تا گفتارم و در نهایت رفتارم تغییر نماید.

عکاس و ضبط صدا: مسافر ایمان لژیون 2
تایپ، ویراستاری و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .