English Version
This Site Is Available In English

من باید برنامه ریزی کنم

من باید برنامه ریزی کنم

جلسه نهم از دوره دوم لژیون های‌ سردار همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی دنور محترم همسفر محسن، نگهبانی پهلوان محترم همسفر قاسم و دبیری دنور محترم همسفر مهدی با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" شنبه ۰۳ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
وقتی به طبیعت نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که فصول مختلفی دارد: ازجمله بهار، تابستان، پاییز و زمستان. در طبیعت هیچ‌چیز ثابت نیست؛ بلکه جاری است مانند شب، روز، زشت و زیبا، همه در جریان هستند. در کائنات چیز ثابتی نداریم؛ بلکه همه‌چیز در جریان است. برای مثال: وقتی به بدن خودمان نگاه می‌کنیم، هر یک ثانیه، کلی سلول به دنیا می‌آید و کلی سلول هم از دنیا می‌رود و نابود می‌شود یا در کره زمین در هر ثانیه افراد زیادی به دنیا می‌آید و در مقابلش تعدادی هم از دنیا می‌روند؛ پس درنتیجه صفت گذشته در ما انسان‌ها هم جاری است.
اگر من درگذشته مشکل مالی داشتم، الآن خدا را شکر دیگر آن مشکل را ندارم؛ زیرا من تلاش کردم و هستی به من کمک کرده است تا بتوانم مرحله دیگری را اجرا بکنم.
پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، تفکر امروز من با دیروزم متفاوت است. درگذشته من فکر می‌کردم که به این دنیا می‌آیم و بعد از مدتی هم از بین می‌روم و نابود می‌شوم؛ اما همین‌طور که به مسیر ادامه دادم و وارد کنگره شدم، فهمیدم پشت این دنیای عصر کامپیوتر و ماشین‌آلات، دست‌های پشت پرده‌ای وجود دارد یا به عبارتی نیروی برتری در این جهان وجود دارد که خدا یا قدرت مطلق نام دارد.
نیرویی که وقتی دچار مشکل می‌شویم، دست ما را می‌گیرد. برای نمونه: این نیروها به من کمک کردند و مرا از مرگ نجات دادند.
هستی جاری است و به عملکرد من نگاه می‌کند. برای نمونه: اگر خداوند در وجود من صفت بخشندگی را ببیند، سیستم هم به من کمک می‌کند؛ اما اگر دید که به‌جای کمک کردن به هستی و سیستم، چوب لای چرخ آن می‌گذارم و دارم حالش را می‌گیرم، او هم دقیقاً همین کار را با من انجام خواهد داد. البته وقتی به سیستم کمک می‌کنیم، او بیشتر به ما کمک می‌کند و این ماجرا ربطی به دین و مسلک انسان‌ها ندارد و دقیقاً این ماجرا برای من اتفاق افتاد.
نکته بعد اینکه وقتی در مسیر پا می‌گذاریم، نیروی منفی به شکل‌های مختلفی مثل ثروت، عشق و عاشقی و... وارد می‌شود تا ما را منحرف کند. نیروی منفی علاوه بر اینکه گوهر جان انسان را می‌گیرد، زمان را هم از او می‌گیرد تا نتواند کاری انجام دهد.
من باید برنامه‌ریزی کنم قبل از اینکه نیروهای منفی و تخریبی برای من برنامه بریزند، من جلوی آنان را بگیرم و این کار را به زیباترین شکل ممکن انجام می‌دهند و بعد که من را از مسیر منحرف کردند، متوجه می‌شوم که این کار نیروی منفی بوده که به زیباترین شکل ممکن مرا از مسیر منحرف کرده و آن موقع دیگر دیر است و عباراتی همچون: «ای‌کاش» و «کاشکی این کار را می‌کردم» دیگر فایده ندارد؛ پس درنتیجه هر چیزی زمان مناسب خودش را دارد که اگر از آن بگذرد انجام فعالیت سخت‌تر می‌شود. از اینکه به حرف‌های من گوش کردید از همه شما ممنونم.

مرزبان خبری: همسفر امین
تایپ: همسفر محمدصدرا لژیون دوم
ویراستاری: همسفر پوريا لژیون اول
ارسال خبر: همسفر معین لژیون چهارم
سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .