English Version
This Site Is Available In English

درد شکافنده فهم انسان است

درد  شکافنده فهم انسان است

پنجمین جلسه از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهان‌بین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر فرزاد، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری موقت مسافر مهدی، با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه گیری" در روز پنجشنبه ۱ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ١۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان فرزاد هستم یک مسافر؛

 خداوند را سپاسگزاری می‌کنم که دوباره به من اجازه داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکه‌گیری می‌باشد. در سی‌دی عناصر معرکه‌گیری اقای مهندس می‌فرماید که اگر ساکنین آباد در خانه‌های خراب هم قرار بگیرند آن خانه‌ها را تبدیل به جاهای آباد می‌کنند و برعکس، اگر ساکنین خراب وارد خانه‌های آباد بشوند آن خانه‌ها تبدیل به ویرانه می‌شوند. در اینجا منظور از ساکنین چیست؟ آیا منظور اشخاصی هستند که در خانه‌ای زندگی می‌کنند؟ اگر دقیقاً به این موضوع نگاه کنیم منظور اصلی خانه نیست.

یک شعر معروف هست که می‌گوید: گر مرد رهی میان خون باید رفت، یا می‌گویند مرد راه باش. این داستان راه، داستان زندگی انسان می‌باشد و آن سرگشتگی انسان است. انسانی که دائماً سرگشته است دنبال گمشده‌ها می‌گردد یا دنبال هویت خود می‌گردد. یکی از بزرگترین مفاهیمی که به انسان هویت می‌دهد سکونت است و مسکن گزیدن یا در جایی ساکن شدن و این ساکن شدن به معنای توقف نیست. این ساکن شدن به معنای هویت است یعنی انسانی خودش را متعلق به جایی بداند. مثلاً ما می‌گوییم که ما بچه چهارمحال و بختیاری هستیم و چهارمحال هویت ماست و ما فرزند این منطقه هستیم و این به معنای سکونت است. جزئی‌ترین آن می‌شود خانه، ما در خانه رشد می‌کنیم، تفکر می‌کنیم، بزرگ می‌شویم، عاشق می‌شویم، خشمگین می‌شویم و همه احساسات انسانی را در خانه تجربه می‌کنیم و خانه برای همه انسان‌ها یک حریم مقدس می‌باشد.

آقای مهندس همه ما را طوری آموزش داده که ما کنگره را مثل خانه خود بدانیم. وقتی که جایی مفهوم خانه پیدا می‌کند خیلی مسائل عوض می‌شود و خیلی مسائل کنار می‌رود و مسائل بهتری جایگزین می‌شود. در این سی‌دی آقای مهندس ساکنین‌ آباد و خراب را توصیف می‌کنند. یکی از نشانه‌های انسانهای خراب، شکست است. این شکست‌ها باعث می‌شود که آنها وارد نق زدن، حاشیه شوند و به جای یادگیری دچار معرکه‌گیری باشند و این افراد انواع حس‌های منفی مثل ترس، ناامیدی، حقارت و... را تجربه می‌کنند. نشانه‌های این افراد این است که شروع می‌کنند به پچ پچ کردن و یارگیری کردن و این افراد فقط در کنگره نیستند و در تمام ساختارهایی که انسان زندگی می‌کند وجود دارند. این افراد در مورد مسائلی صحبت می‌کنند که اصلاً در حیطه و وظایف آنها نیست. این افراد هم خودشان به مسلخ می‌روند و هم دیگران را به مسلخ می‌برند. کسی که می‌خواهد دیگران را به مسلخ ببرد خودش سلاخی می‌شود و این شعبده و قاعده هستی است.

حالا انسان‌های آباد چه کسانی هستند؟ انسان‌های آباد کسانی هستند که ممکن است که شکست بخورند ولی از شکست‌ها درس می‌گیرند و جهش می‌کنند، این افراد در کنگره خدمتگزار می‌شوند و جاهای مختلف را از نظر خدمتی تجربه می‌کنند. در زندگی شخصی هم از همه لحاظ قوی می‌شوند و با کسانی که در زندگی هم مدار بودند، چندین مدار بالا می‌روند و کسانی هستند که از دیگران جلو می‌زنند ولی این هشدار را هم به آنها می‌دهد که این جلو زدن همیشگی نیست و اگر حواسشان جمع نباشد سقوط می‌کنند. ما باید بدانیم که شکست‌ها برای ما مثل پل پیروزی می‌باشد و درد شکافنده فهم انسان است. هر چقدر که درد بیشتر باشد لذت روشنایی بیشتر است، ما همه اینها را تجربه کرده‌ایم. زمانی که ما روشنایی‌ها را تجربه می‌کنیم حاضر نیستیم که با هیچ چیز عوضش کنیم. در این سی‌دی آقای مهندس از زبان استادشان صحبت می‌کند و می‌فرماید: تا انسانی درخواست کمک نکند هیچ نیرویی به او کمک نخواهد کرد. توصیه می‌کند که تا کسی از شما کمک نخواست به او کمک نکنید و این موضوع به این دلیل مهم است که فرشتگان و نیروهای الهی و حتی شیطان زمانی به انسان کمک می‌کنند که انسان خواستار کمک باشد، یعنی اینکه اگر نیروهای شیطانی دائماً در گوش ما نجوا می‌کنند به این دلیل است که خود ما از آنها کمک خواسته‌ایم و اگر ما کمک نخواهیم این نیروها اجازه ورود ندارند.

در کنگره فقط اشخاص خاصی اذن صحبت دارند مثل راهنما،ایجنت و مرزبانان و اگر شخص دیگری به ما القا می‌کند، دلیلش این است که من خودم در را باز گذاشته‌ام و نباید گله گذار باشم. در کنگره ما فقط باید از انسان‌های آباد استمداد بگیریم، این انسان‌های آباد نشانه دارند و در کنگره خیلی واضح است که انسان‌های آباد چه کسانی هستند و در آخر هر چقدر که آموزش بیشتر باشد حاشیه و معرکه‌گیری کمتر است. ما اگر تمام عمرمان را هم بگذاریم که بتوانیم اشتباهات خودمان را اصلاح کنیم، باز هم وقت کم می‌آوریم و اگر در موضوعی شکست خوردیم نباید ناامید شویم و اصلاً نگران آینده نباشیم چون نگرانی مشکلی از ما حل نخواهد کرد و مهم این است که ما تلاش کنیم و هر چیزی که ما را از هدفمان دور می‌کند، حاشیه است و انسانی که هدف ندارد دائماً در حاشیه است.

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده: مسافر بهزاد لژیون ۱۱

ویراستار: مسافر بهزاد لژیون ۷

تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸

ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان 

نمایندگی جهانبین شهرکرد مسافران/همسفران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .