«هر آنچه در پی آنی، آنی؛ اما نیک بدان همه چیز در تغییر جایگاه است، به آن دست یابید تا به خود برسید.» هدف از خلقت انسان رسیدن به تکامل است و ما قطعاً برای رسیدن به کمال نیاز به آموزش داریم. انسان خود میتواند همه چیز را بیاموزد اما راحتترین شکل آموزش این است که از آموزگار بیاموزد؛ چراکه سختترین و پرتاوانترین شکل آموزش آن است که از روزگار بیاموزی؛ روزگار با امتحانهای متفاوت انسان را تحت فشارهای مختلفی قرار میدهد که گاهی حتی از وجود خود پشیمان شویم و با ناامیدی از خود سؤال کنیم این زندگی به چه دردی میخورد؛ اما نمیدانیم که دلیل آن سختیها خارج شدن از مسیر درست زندگی بوده است؛ دقیقاً اتفاقی که قبل از کنگره افتاده بود. ما بواسطه نداشتن آموزگار هربار که سر دوراهی قرار گرفتیم و با اختیار خود یک انتخاب غلط انجام دادیم و نقض فرمان کردیم؛ یک قدم از روشنایی و رحمت خداوند فاصله گرفتیم و به خلق تاریکیها نزدیکتر شدیم؛ زمانیکه به اوج تاریکی رسیدیم، گفتیم خداوندی که رحمن و رحیم است چرا تاریکی راخلق کرد؛ غافل از اینکه ما با دست خود این جهنم را مهیا کرده بودیم چون خداوند به شر فرمان نمیدهد. دقیقاً شبیه نقطه سیاهی بودیم که هرروز با عصیان و سرپیچی، بزرگ و بزرگتر میشدیم و هر چه از نور و رحمت خداوند فاصله میگرفتیم، فرسودهتر و پوسیدهتر میشدیم.
با ورد به کنگره متوجه شدیم راه صدساله را نمیشود یکشبه طی کرد. برای رسیدن به روشنایی باید مسیری را طی کنیم و قطعاً در این مسیر نیاز به آموزش و راهنما داریم. کتاب عشق مجموعه قوانین و فرامینی است که در طول ۱۴ سال به نگارش در آمده تا با تغییر نوع نگرش و جهانبینی، ما را به منبع نور نزدیک کند؛ قوانینی که اجرای آن هم سخت است و هم سهل؛ سخت است چون اکثر انسانها توان روبهرو شدن با نقاط ضعف خود را ندارند و سهل است چون قوانین کائنات ثابت است؛ یعنی هرچه در بیرون وجود دارد درون ما نیز هست و ما میتوانیم الگوبرداری کنیم؛ اگر بتوانیم از مثلث جهالت عبور و قوانین را کاربردی کنیم به میزان تغییر جنس خواستهها، پندار، گفتار و کردار ما تغییر خواهد کرد که این اتفاق، بسیار بزرگ و لذتبخش خواهد بود و در واقع ارزش جنگیدن و استقامت را دارد؛ برای مثال کسی که قانون سیزدهم را بداند، فراموش نمیکند که بزرگترین معجزه حیات، خود حیات است؛ پس درک، تجربه و لذت استفاده و بهرمند شدن از زمان حال را قربانی حسرت گذشته و ترس از آینده نمیکند. این انسان انرژی خود را از انجام کار میگیرد، نه از رسیدن به هدف یا مقصد؛ البته که رسیدن به مقصد اهمیت دارد اما بیشتر از آن با چه وضعی و چه حسی به مقصد رسیدن مهم است؛ پس هیچگاه در زندگی عجله نمیکند و قدردان و شکرگزار نعمتهایی که دارد، هست.
رسیدن به چنین نگرش و جهانبینی نیاز به محبت درون دارد؛ اگر انسان در وادی محبت باشد میداند اضداد و مشکلات جزء بافت زندگی هستند و باعث میشوند ما به درون خود برویم، فرصت تزکیه و پالایش پیدا کنیم و خود را ارتقا دهیم و در اصل موج سواری را یاد بگیریم. در واقع اضداد میتوانند ما را به مسیر درست زندگی برگردانند؛ درست همانطور که ما بهواسطه مسافرهای خود فلز وجودیمان تغییر کرد، حل مشکل را یاد گرفتیم و زندگیمان مفهوم واقعی به خود گرفت. در این مسیر پرفراز و نشیب چندین نوع انسان با برخوردها و جهانبینی متفاوت وجود دارند؛ عدهای از انسانها باورشان این است که همه چیز سیاه است و تلاش ما بیفایده است چون در جهان عدالت وجود ندارد و تر و خشک باهم میسوزد؛ این انسانها حقیقت زندگی را درک نکردهاند و خیلی زیاد درگیر بازی زندگی شدهاند؛ در حقیقت اسیر واقعیتها و بندهای زندگی شدهاند در نتیجه هیچوقت به دنبال راهحل نمیروند چون به خداوند ایمان ندارند؛ قطعاً انسانی که تلاش نکند و راکد بماند ناامید میشود؛ درصورتیکه ما یاد گرفتیم دیدن سیاهیها و از سیاهیها گفتن آسان است؛ باید از خود بپرسم سهم من در از بین تاریکیها چقدر است و رسالت من چیست که برای ما جناب آقای مهندس دژاکام الگوی بینقصی هستند که با جان، مال، وقت و انرژی، نقش بسیار مؤثری در کم رنگ کردن اضداد و تاریکیها دارند. برای این انسانها پیام از «نقطه سیاه تا رنگین کمان» یا «از هیچ به دریای بیکران رسیدن» وجود دارد؛ دقیقاً شبیه رسول خدا که در سرزمینی بدون آب و علف، با وجود سواد نداشتن به چنین جایگاهی رسیدند یا مصرفکنندگان مواد که الان تبدیل به پهلوان، مرزبان، راهنما و ... شدهاند. این انسانها اگر تفکرشان را عوض نکنند در ادامه دچار انواع و اقسام بیماریهای روحی، روانی، جسمی و در نهایت خودکشی خواهند شد.
اصولاً انسان زمانیکه به خواستههای خود نرسد ناامید میشود؛ در واقع خواسته یعنی در اختیار داشتن توانایی جدید. در بیرون از کنگره از گذشته تا به الان رسیدن به خواستهها و تغییر کردن بسیار سخت بوده چون راهحلها یا بسیار سخت یا بسیار سطحی بوده است؛ مثلاً اشعار بزرگان همه جهانبینی است اما اینقدر پیچیده است که برای همه قابل استفاده نیست یا راهکارهای متخصصین اینقدر سطحی است که عملاً کاربردی نیست؛ اما در کنگره سوای از آموزش، ما خدمت کردن را داریم که با آن راه رسیدن به فرمان عقل و رسیدن به خواستهها را تمرین و تکرار میکنیم چون نیروهای من توسط اهریمن تسخیر شده و من برای رسیدن به خواستههای خود باید نیروهای خود را پس بگیرم که در واقع کلید خروج از تاریکی انجام فرامین و قوانین است.
دسته دیگری از انسانها به جای پیدا کردن کلید یا راهحل به دنبال مقصر میگردند تا بیگناهی خود را اثبات و از بار مسئولیت خود فرار کنند؛ این انسانها باید وادی سوم را کاربردی و مثلث شخصیت خود را اصلاح کنند. دسته بعدی انسانهایی هستند که وقتی در تله افتادند تازه به دنبال راه حل صحیح میگردند درصورتیکه ما آموختیم خردمند کسی است که قبل از تعیین مسیر خوب تفکر کند و نقشه باید ساده و قابل اجرا باشد؛ مثل کسانیکه برای درمان اعتیاد تفکر نکردند و چیزی را از جسم خود میخواستند که در توان آنها نبود و انجام آن راههای غلط باعث از دستدادن خیلی چیزها در زندگی آنها شد و تازه آنجا یک مشکل به مشکلاتشان اضافه شد.
عده دیگری از انسانها هستند که راهحل را میدانند اما حرکت نمیکنند به نوعی بازی در آگاهی انجام میدهند که قطعاً باید منتظر عواقب آن نیز باشند. ما باید بدانیم شروع هر کاری سخت است؛ ممکن است احساس سردرگمی داشته باشیم اما با حرکت راه نمایان میشود و نیروهای القا و احیا به ما کمک خواهند کرد؛ چراکه خداوند با صابرین و متقین است. زمانیکه شروع به حرکت درست کنیم آن نقطه سفید انشعاب مییابد و آنجاست که ظرف ما بزرگ و بزرگتر خواهد شد و به ما علم داده خواهد شد و نیازی نیست که با روشهای غیر معمول به دنبال حقیقت این زندگی باشیم. زمانیکه ما علم داشته باشیم و جسم، روان و جهانبینی ما درست شود، متعادل میشویم؛ انسان متعادل مشکلاتش حل میشود و در صلح و آرامش قرار میگیرد آن موقع همه چیز به سمت آن سرازیر خواهد شد؛ مثل زمینی که آماده است و بدون آب هم محصول میدهد فقط کافی است بذر را بکاری چراکه در رحمت و نعمت به روی آن گشوده شده و نیازی به زور زدن و تقلا کردن نیست.
منبع: سیدی نبود روشنایی
رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوششم)
ویرایش: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم)
ارسال: همسفر مینا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
334