سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
خداوند بزرگ را شاکرم که در این مکان مقدس حضور دارم و در کنار شما عزیزان آموزش میگیرم. اگر بخواهم در مورد دستور جلسه یادگیری و معرکهگیری صحبت کنم؛ باید بگویم که همیشه معرکهگیری از خود ما و در جهان ذهنمان شروع میشود؛ درواقع دونوع معرکهگیری درونی و بیرونی وجود دارد. زمانیکه ما در افکار و اندیشه خود با یک شخص وارد معرکهگیری میشویم؛ این امر درون ما را آشفته و فکر ما را از تعادل خارج میکند؛ اما زمانیکه به مثلث دانایی: تجربه، تفکر و دانش برسیم، قادر خواهیم بود با معرکهگیری که نقطه مقابل یادگیری است، مقابله کنیم. البته ناگفته نماند که در معرکهگیری سه صفت ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد؛ بنابراین ما میتوانیم با فراگیری آموزشها از ضدارزشها دوری کنیم.
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر
من از این دستور جلسه پرمحتوا آموختم که باید با آموزش گرفتن و یادگیری از معرکهگیری فاصله بگیرم. بیدلیل نیست که آقای مهندس این دو مقوله را در کنار یکدیگر قرار داده است؛ زیرا این دو مسئله همانند دو کفه یک ترازو هستند؛ هر اندازه سطح یادگیری، دانش و معرفت بالاتر بیاید؛ کفه دیگر ترازو که معرکهگیری است، پایینتر میرود. درواقع یادگیری نشان از آگاهی دارد و معرکهگیری نمونه بارز جهل و ناآگاهی است. زمانیکه انسان پا به مهد آموزش میگذارد، نیازمند یادگیری است. اگر یادگیری را از زندگی انسان حذف کنیم، چیزی باقی نمیماند و رشد و تعالی بهوجود نمیآید. ما برای کسب یادگیری نیازمند یکسری ابزار هستیم که ازجمله بارزترین آنها که پایه اصلی آموزش میباشد این است که باید دانایی بهدست آوریم. اکنون میخواهیم بدانیم که دانایی چگونه بهدست میآید؟ آیا با خواندن چهار جلد کتاب و شرکت در یکسری از جلسات بهدست میآید؟ شاید با این کارها بهدست بیاید؛ ولی تمام این کارها نیازمند پیشزمینههای دیگری هستند تا دانایی کسب شود. آموزش مهمترین عاملی است که دانایی بهعنوان پیشزمینه خودش نیاز دارد؛ درواقع دانایی با آموزشدیدن به دست میآید. ممکن است منابع آموزشی وجود داشته باشند؛ اما آیا ما توانایی بهرهمندی از آن منابع را دارا هستیم؟ کسی میتواند از آموزشها بهره بگیرد که در فضای آموزشی حضور داشته باشد. پس به امید روزی که با آموزشهای جامع و کامل کنگره پلههای علم و پیشرفت را طی کنیم.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
دستور جلسه راجعبه رابطه یادگیری و معرکهگیری است. ریشه معرکهگیری از جهل و نادانی میآید. اگر من مشکلات خود را بپذیرم و بهدنبال مقصر قلمداد کردن دیگران نباشم و بهجای غرزدن بهدنبال راهی درست برای حل مشکلات باشم، هیچوقت وارد معرکهگیری نمیشوم؛ زیرا بیشترین فشار را بر روی خودم وارد کردهام که انرژی زیادی را از من میگیرد. انسان معرکهگیر، یک فرد ناتوان است. رابطه یادگیری و معرکهگیری را میتوان به دو کفه ترازو تشبیه کرد؛ هر اندازه علم، دانایی و معرفت انسان بیشتر باشد؛ جهل و معرکهگیری کمتر خواهد شد و بالعکس. امیدوارم بتوانیم دانایی و آموزشهای خود را عملی کنیم تا از معرکهگیری به دور باشیم.
سلام نسرین هستم یک همسفر
روزی هزاربار خدا را شکر میکنم که وارد کنگره شدم و توانستم از آموزشهای ناب کنگره بهرهمند شوم. یادگیری و معرکهگیری دو نقطه مقابل یکدیگر هستند. زمانیکه ما از آموزشها دور شویم، وارد حاشیه و معرکهگیری میشویم و این موضوع حاکی از نادانی و جهل ما است. قبل از ورود به کنگره مدام با مسافرم وارد دعوا و معرکهگیری میشدم؛ درحالیکه هر دو طرف از این موضوع ناراحت بودیم؛ اما با ورود به کنگره یاد گرفتیم که ما باید با دوری از ضدارزشها و حرکت در مسیر درست دانایی خودمان را افزایش دهیم تا به آرامش و حالخوشی که مدنظر کنگره و خودمان است، برسیم.
سلام دوستان فاطمه سادات هستم یک همسفر
در سیدی یادگیری و معرکهگیری آقای مهندس میفرمایند:« مسئله یادگیری تنها مختص مشق و امتحان نیست؛ اصولاً زندگی خودش یادگیری است». تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر بهنوعی معرکهگیری میشود. زمانیکه بین ما و شخص دیگری بحثی پیش بیاید و ما مقصر باشیم، باید با معذرتخواهی آن بحث را تمام کنیم؛ چرا که با حاضر جوابی، ادامه دادن بحث و داد و بیداد کردن وارد معرکهگیری میشویم؛ درحالیکه با این کار خیلی از نیروهای ما تخریب میشود. اگر ما بتوانیم با آموزش ادب و نزاکت را یاد بگیریم، هیچگاه وارد معرکهگیری نمیشویم.
رابط خبری: راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ویراستار: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
50