English Version
This Site Is Available In English

انسان مجبور نیست همیشه صفت‌های زشت را با خود حمل کند

انسان مجبور نیست همیشه صفت‌های زشت را با خود حمل کند

سلام دوستان الهام هستم همسفر
خداراشکر می‌کنم بابت حضورم درکنگره ۶۰ وجود آقای مهندس و مکانی چون کنگره ۶۰ که هیچ جایی را نتوانستم بهتر، امن تر و مقدس‌تر و ارزان پیدا کنم. این وادی یا این قانون یا این راه; مانند شمشیری برنده است، که هم هشدار می‌دهد هم امید و هم بازگشت، هم صعود است وهم سقوط، هم مرگ و هم زندگی و به طور کلی لطف و رحمت خداوند را در مسیر زندگی انسان به نمایش می‌گذارد و خطوط اختیار را به شکل زیبایی به دست انسان می‌سپارد و این وادی به من می‌گوید: در هر نقطه‌ای که قرار گرفته باشم می‌توانم هر صفتی که با خود حمل می‌کنم را عوض کنم و صفات زشت خود را تغییر دهم و از آنها بازگشت نمایم.
انسان مجبور نیست همیشه یک صفت یا صفت‌های زشت را با خود حمل کند؛ زیرا انسان قدرت اختیار دارد و می‌تواند بهترین راه را انتخاب کند و از مسیری که به اشتباه و یا ندانسته وارد آن شده خارج شود. هیچکس نمی‌تواند بگوید من در زشتی‌ها غوطه‌ور شدم و دیگر نمی‌توانم نجات پیدا کنم، باید بدانیم همیشه راه نجاتی وجود دارد؛ زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. چرا این خصوصیت در انسان وجود دارد و در حیوانات، جامدات و گیاهان وجود ندارد؟  از این رو، که سیاهی ذغال هرگز تغییر نخواهد کرد و همیشه سیاه خواهد بود، شب شب است و روز روز، خورشید در روز و ماه در شب پدیدار می‌گردد؛ زیرا انسان دارای اختیار است و این ویژگی انسان را از دیگر موجودات متمایز کرده است.
مسیر تکاملی انسان؛ تغییر، تبدیل و ترخیص است، از یک حلقه به حلقه‌ی دیگر و از یک بعد به بعد دیگر و از زمین به آسمان، یا از آسمان به زمین؛ تا انتهای ابدیت و اگر بخواهیم دقیق بگوییم، تا انتهای اعداد؛ زیرا اعداد هرگز پایانی ندارند. تا جایی که انشعاب یافته‌ایم و باید بدانیم بزرگترین معجزه حیات، خود حیات است؛ گاهی یادمان می‌رود چرا خلق شده‌ایم و هر کاری می‌کنیم، غیر از زندگی؛ بنابراین همه باید در لحظه و در ساعت زندگی کنیم؛ گویی که انگار لحظه‌ای دیگر وجود نخواهیم داشت.
ارتباط انسان‌ها با کل هستی با سه مولفه؛ صوت، نور و حس است. نور در هستی فرمان می‌دهد و ما فقط طیفی اندک از نور را می‌توانیم ببینیم. چیزی را نمی‌توان یافت که با سرعت نور در حرکت باشد و اگر نور نباشد ما و بقیه موجودات قادر به زندگی نخواهیم بود. این وادی به من هشدار می‌دهد، که برگرد و نار وجودیت را با تزکیه، پالایش و با دوری  از ضدارزش‌ها به نور تبدیل کن. این تزکیه انجام نمی‌گیرد؛ مگر اینکه صفت من تغییر کند و اولین قدم تفکر سالم است، که ایمان سالم را به ارمغان خواهد آورد و از ایمان سالم عمل سالم، و از عمل سالم حس سالم و از حس سالم عقل سالم و از عقل سالم عشق سالم پدیدار خواهد گردید.
عشق سالم به تو یاد می‌دهد، که انسان بد به تو می‌آموزد و معلم توست؛ وقتی به این مرحله برسی خواهی فهمید که انسان بد وجود ندارد و اگر شخصی بدی کند، به دلیل جهل و نادانی اوست و حتی دلت برایشان خواهد سوخت و سپس با آموزش سالم و تجربه مفید، می‌توان  جهش‌هایی را در خود ایجاد نمود و مسلما تجربه‌ای که با عمل سالم بدست می‌آید؛ باعث ایجاد جهش و لذت خواهد بود و تجربه‌ای که با شکست مواجه گردد، باعث غم و اندوه نخواهد شد؛ بلکه باعث شده در رفتار، گفتار و کردارمان تغییراتی ایجاد کنیم.
صوت، ارتباط بین هستی نیستی را فراهم می‌کند؛ اگر صوت نبود ما نمی‌توانستیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، به طور خلاصه اگر صوت نبود، حیات نبود، اتصال نبود، زندگی نبود، زیستن نبود. این کلام با صوت است، که می‌گوید: ای انسان تو چیزی نیستی مگر آنچه خودت تلاش کنی. حس، اولین نیرویی است، که قوه عقل را به کار می‌اندازد، مانند خداوند است در همه جا حضور دارد؛ اما قابل رویت نیست و می‌تواند پیام‌های صوت و نور را دریافت و آنها را منتشر کند.
حس دوست داشتن، عشق ورزیدن، کمک و خدمت به انسانها؛ اما افسوس که گاهی صفت انسانها تغییر می‌کند  و حس مخرب و منفی نیرومند می‌شود، چه خوب است که انسان با تزکیه بتواند حس‌های خارج از جسم خود را تقویت کند؛ آن‌موقع می‌تواند صدای روح القدوس، صدای خوبی‌ها و حتی صدای خدا را نیز بشنود و باشد که از آموزش‌های ناب کنگره، نهایت استفاده را ببریم و خدا را شکر کنیم؛ بابت چنین مکانی که اذن ورودم به آن صادر شده است.

منبع: کتاب عشق (نویسنده: مهندس حسین دژاکام)
نویسنده: راهنما همسفر الهام (لژیون شانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت

همسفران نمایندگی دانیال اهواز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .