English Version
This Site Is Available In English

معرکه می‌گرفتم

معرکه می‌گرفتم

به نام قدرت مطلق الله

برای بار اول که کلمه معرکه‌گیری را شنیده بودم دختری ۶،۷ ساله بودم که از میدان شهر رد می‌شدیم. تعداد زیادی از افراد را دیدم که تجمع کرده بودند که از صحبت‌های پدرم فهمیدم  یک آقایی داشتن با یک نی و یک جعبه که داخلش مار بود معرکه می‌گیرد. فقط در همین حد متوجه شدم  تا زمانی که وارد کنگره شدم چیزی نشنیدم از این کلمه؛ اما وقتی در کنگره با این سی دی و دستور جلسه برخورد کردم.

اگر بخواهم  به خودم برگردم من همیشه مقابله یک سری از معلم‌ها در دوران راهنمایی معرکه می‌گرفتم؛ مثلاً چون این معلم بداخلاق است من درسش را نمی‌خوانم؛ چون معلم صدایش بلند است من درسش را نمی‌خوانم تمام فکرم این بود که من برای معلمم می‌خواستم درس بخوانم؛ ولی در زندگی با مسافرم در مقابلش معرکه نگرفتم مشکلاتی که من مقصر آن بودم گردن ایشان نینداختم یا اینکه کسی را مسئول ازدواجم و انتخابم ندانستم.

خدا را شکر آموزش‌هایی که از کنگره گرفته‌ام باعث شد که معرکه نگیرم در مقابل عزیزانم؛ اما در خانواده خودم می‌بینم سر مسائل بی‌ارزش و بیهوده مدام در حال معرکه‌گیری هستند و من همه این‌ها را مدیون آموزش کنگره هستم و؛ ما باید این را بدانیم برای اینکه معرکه نگیریم نیازمند دانایی و آموزش هستیم که در کنگره برای همه ما این امکان وجود دارد.

نویسنده: راهنمای تازه‌واردین همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفرآزاده (لژیون یکم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائم‌شهر
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .