English Version
This Site Is Available In English

یک ضلع مثلث جهالت، منیت است

یک ضلع مثلث جهالت، منیت است

لژیون مجازی ویلیام وایت همسفران کنگره۶۰ با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه‌گیری» به استادی راهنمای ویلیام‌وایت همسفر اعظم روز یک‌شنبه ۲۷ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۹:۰۰ صبح آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

استاد دژاکام این دستور جلسه را به‌عنوان یک هشدار برای ما گذاشته‌اند که ببینیم هدف ما از آمدن به کنگره‌۶۰ چه چیز است؛ گرچه یادگیری و معرکه‌گیری در جای‌جای زندگی ما پیش می‌آید؛ لیکن برداشت من در مورد کنگره‌۶۰ این است که ما در این مکان بیشتر با این مفاهیم آشنا می‌شویم.

یادگیری و معرکه‌گیری از نظر معنا و مفهوم با یکدیگر در تضاد هستند؛ یادگیری علمی است که مثلت دانایی را دربرمی‌گیرد و اضلاع آن‌ شامل تجربه، تفکر و آموزش است. حال چرا در نقطه مقابل آن معرکه‌گیری قرار گرفته‌است؟ معرکه‌گیری برگرفته از مثلث جهالت است، تمام هستی بر مبنای آموزش و یادگیری و ریشه و پایه تمام علم و دانش کنگره۶۰ بر مبنای آموزش است.

از بدو ورود همه ما به کنگره‌۶۰ با این جمله آشنا شده‌ایم؛ جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰، درابتدا ممکن است یک مسافر سفر اولی و یا یک همسفر به این جمله توجه چندانی نداشته باشد؛ اما به تدریج که حال آن‌ها بهتر می‌شود متوجه مفهوم این تابلو خواهد شد. این‌ها همه القاء آموزش‌های ناب کنگره۶۰ به ما است.

یکی از اهداف آموزش‌های کنگره‌۶۰ توسط استادان ما این است که ما با صور پنهان خود آشنا شویم. حال می‌دانیم که برای یادگیری در هر زمینه‌ای باید آموزش بگیریم یا به علم آن برسیم. این یک هشدار است برای این‌که متوجه شوم که من به این مکان آمده‌ام و اولویت نخست برای من درمان است؛ نه این‌که بخواهم به مسائلی وارد شوم که به من ارتباطی ندارد؛ مسائلی که خارج از مسیر درمان من است.

در جزوه جهان‌بینی توسط استاد امین دژاکام با پازل زندگی آشنا می‌شویم که دارای یک‌سری قوانین است؛ اگر می‌خواهیم یاد بگیریم، نباید وارد معرکه‌گیری شویم؛ زیرا به جهالت ربط دارد و اگر می‌خواهیم به دانش و دانایی برسیم؛ باید اضلاع مثلث دانایی که تجربه، تفکر و آموزش است را سرلوحه کار خود قرار دهیم. برای چیدمان پازل زندگی، باید به این نکته توجه کنیم که اگر می‌خواستم مثل قبل زندگی کنم که نباید به جایی مراجعه و استدعا و طلب کمک می‌کردم؛ حال که مراجعه کرده‌ام؛ باید یاد بگیرم.

ناگفته نماند که معرکه‌گیری را در هر جایگاهی می‌شود حس کرد، چه در یک سفر اولی، سفر دومی یا در هر جایگاه خدمتی که قرار می‌گیریم؛ آن‌جا که کاری غیر عقلانی انجام گیرد و فرد می‌خواهد آن کار را توجیه کند. یک تعداد افراد را گرد خود جمع می‌کند و شروع به توجیه و اثبات کار خود می‌کند. این امر باعث می‌شود که فرد در حاشیه قرار گرفته، از مرکز دور و درنتیجه به بیرون پرتاب شود.

با تعلیم، آموزش و فراگیری، یک رهجو می‌تواند از هویت قبلی خود جدا شده و با تغییر، تبدیل و ترخیص پا به دنیای جدید بگذارد؛ لازمه رسیدن به این عمل مهم واقعاً یک علم است. حال چگونه می‌توان هم معرکه‌گیری کرد و هم یادگیری؟ خیر این‌گونه نمی‌شود؛ زیرا فردی که تغییر می‌کند تبدیل به فرد سالم می‌شود؛ اما فرد معرکه‌گیر همیشه در همان هویت گنگ و تلخ گذشته خود باقی می‌ماند. فرد معرکه‌گیر هرگز دست از چراهای خود بر نمی‌دارد و قوانین را نقض می‌کند. در هر جایی که قرار می‌گیرد کاری را انجام می‌دهد که باب میل خودش باشد؛ زیرا یک ضلع مثلث جهالت همان منیت است  و به قدری توانایی‌های خود را نزد خودش  بزرگ جلوه می‌دهد که از آموزش دور می‌شود.

استاد امین دژاکام در آموزش جهان‌بینی می‌فرمایند: «آموزش‌هایی که دریافت می‌کنیم نباید فقط در حد حرف و سخن باشد؛ بلکه باید آن‌ها را درونی کنیم»؛ واقعا آن را عمیقاً درک کرده و به درون شهر وجودی خود بکشیم. درموقع روبروشدن با هر مسئله‌ای می‌توانيم از آن استفاده کنیم؛ اما فرد معرکه‌گیر نیاز دارد که چند نفر که مثل خود او هستند به‌سمت او بروند. من باید سعی کنم جزو آن چند نفر نباشم، باید آموزش‌ها را فرابگیرم و به‌موقع از درون خود بیرون بکشم و ببینم که در این مکان چه چیزی یاد گرفته‌ام.

مسیر کنگره۶۰ مسیر صراط مستقیم است؛ این راه را کسی می‌رود و به هدف خود می‌رسد که واقعاً اگر با نیروهای منفی برخورد کرد، به آن قوه تشخیص لازم رسید؛ بتواند با این نیروها برخورد کند، بتواند حق را از باطل تشخیص بدهد و اگر قادر به این کار نباشد از ضعف در  قدرت تفکر و تعقل خودش است.

می‌دانیم که برای آموزش و یادگیری حتما نیاز به رب و مربی داریم؛ نیاز به راهنما داریم. استادی می‌فرمودند: «اگر در جهان هستی فقط دو نهال وجود داشته باشد، یکی از این دو باید رب و مربی آن دیگری باشد»؛ یعنی تمام موجودات و مخصوصاً انسان که اشرف مخلوقات است حتماً نیاز به رب و مربی دارد. آقای مهندس دژاکام می‌فرمایند: «باید از رب و مربی خود بیاموزیم و گرنه روزگار به ما خواهدآموخت».

باید اجازه ندهیم که از روزگار بیاموزیم؛ زیرا دراین‌صورت بسیار سخت خواهد شد. این را نیز باید بدانیم که برای رسیدن به دانایی و یادگیری در تمام مراحلی که پیش رو داریم باید یاد بگیریم که از درد و رنج ها عبور کنیم؛ اگر می‌خواهیم در حاشیه قرار نگیریم؛ باید به درون خود رجوع کنیم و تمام مسائل را برای خودمان تجزیه، تحلیل و شفاف‌سازی کنیم تا بتوانیم در مرکز قرار بگیریم. به همین دلیل است که وادی تفکر، اولین وادی است.

شخص خردمند اول تفکر می‌کند و بعد عملی را انجام می‌دهد؛ به نتیجه عمل خود فکر و تعقل می‌کند که آیا این کار درست است یا خیر، سپس حرکت می‌کند. کنگره‌۶۰ به من آموزش می‌دهد و من را آماده می‌کند که هنگامی‌که وارد جوامع دیگر می‌شوم؛ به عنوان یک فرد سالم برخورد کنم. امیدوارم حداقل کاری که خود من در کنگره۶۰ می‌توانم انجام بدهم خداوند کمک کند و به این قوه تشخیص برسم که سره را از ناسره تشخیص بدهم و بتوانم در مسیر آموزش، شناخت و آگاهی قرار بگیرم که مد نظر کنگره‌۶۰ است؛ نه این‌که جزو معرکه‌گیرها قرار بگیرم‌.

تایپ: اعضاء لژیون ویلیام وایت
ویراستاری: راهنمای ویلیام‌وایت همسفر مهدیه (نمایندگی عطار نیشابور)
رابط خبری: راهنمای ویلیام‌وایت همسفر مریم (نمایندگی  فردوسی مشهد)
ارسال: مسافر نیکوتین زهرا رهجوی راهنمای ویلیام‌وایت همسفر مریم (نمایندگی سلمان فارسی اصفهان)
گروه همسفران ویلیام‌وایت کنگره‌۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .