مراتب نفس در انسان کامل میشود و به خاطر روح است؛ که به شناخت میرسیم؛ اگر شناخت کامل باشد در مثلث تشخیص قرار میگیرد و به نتیجه میرسیم.
وقتی راجع به روح و نفس صحبت میکنیم مربوط به شناخت انسان است؛ باید تغییرات ایجاد کنیم و به تکامل برسیم؛ باید اجزای انسان را بشناسیم. صور انسان به دو دسته تقسیم میشود؛ صور آشکار و صور پنهان مثلاً صور آشکار میز است و صور پنهان میز، پروتون و نوترونهای آن است؛ که مثل منظومه شمسی دور هم میچرخند؛ که وقتی با تلسکوپ نگاه میکنیم فضاهای خالی در میز را مشاهده میکنیم. اگر به صور پنهان انسان پی نبریم؛ نمیتوانیم به مسائل روحی، روانی و جسمی انسان بپردازیم.
اگر نگاه کنیم میبینیم ما جهان هستی را نمیشناسیم؛ فقط ۵ درصد آن را میشناسیم و با ۹۵ درصد آن آگاه نیستیم. انسان با گوشت، پوست و استخوان ۵ درصد است؛ ۹۵ درصد آن نفس، روح و روان است؛ که پنهان است.
زعمای روانشناسی صور پنهان انسان را قبول ندارند؛ اگر نگاه کنیم انسانهای بدوی، وحشی و غیر وحشی، سرخ پوستان و فرمانروایان مصری همه به جهان بعد از مرگ اعتقاد دارند. آداب و رسومهای مخصوصی داشتند؛ حتی شاعران ایرانی و نقاشانی مثل شکسپیر همه به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند.
انسان فقط جسم خاکی نیست؛ خواب دیدن ما جزء صور پنهان است؛ هر شب میرویم به آن دنیای خاکی و جسم خود را تنها میگذاریم و در خواب میبینیم که یا غذا میخوریم، کتک میخوریم، جنگ میکنیم؛ اینها همه مدرکی است از رفتن روح ما به دنیای دیگر.
ما باید در هر چیزی به عمقش نگاه کنیم؛ چه کسانی راجع به بقا و هستی صحبت میکنند؟ چه کسانی به نفع انسانها میگویند؟ جهان هستی ادامه دارد؟ آیا هر کاری کنیم پاداش، حساب و کتاب در آن نیست؟
خداوند در قرآن میفرماید؛ ذرهای کار خیر کنید پاداش دارد و ذرهای کار شر انجام دهید؛ نتیجه آن را میگیرید. اینها به ما درس زندگی میدهد؛ آنهایی که نیرنگ میکنند در همین دنیا پاداش خود را میگیرند. ما باید باور کنیم حرفی که در قرآن آمده است؛ ولی ما پرهیز نکردیم و به طرف شر رفتیم و خیلی از خانوادهها را نابود کردیم.
صور انسان دارای نفس است؛ نفس تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و یک سری خواستهها دارد. جنس نفس را نمیدانیم ماده است و آن تعیین موجودیت میکند. نفس از دنیای دیگر میآید و تبدیل به حیوان یا انسان میشود؛ وقتی ما میمیریم؛ جسم را از دست میدهیم؛ روح به بعد دیگری میرود. هیچوقت در قرآن نگفته است فرشتگان الهی روح را میگیرند و در حقیقت نفس ما را میگیرند.
زندگی انسان از روز الست شروع شده است؛ این شعور و آگاهیاش است که به او اجازه میدهد به مرحلهای برسد که انسان باشد یا موجود زنده دیگری. مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود و به علت وجود روح است؛ چون انسان فقط روح دارد.
یک پلنگ، میمون یا حیوانات دیگر میخوابند و تولید مثل میکنند که این یک کار ثابتی است؛ هیچوقت نمیتوانند چیزی را کشف کنند و یا اطلاعاتی را جمع آوری کنند؛ چون عقل ندارند؛ چون در میمون روح وجود ندارد؛ اگر روح وجود داشت به او القا میکرد که این کار را انجام بدهد یا ندهد.
روح مثل رب و مربی است؛ ارواح خبیثه نداریم؛ ارواح همه طیبه هستند. انسان ویژگی خاصی بهنام روح دارد؛ روح الهی است؛ که در انسان تغییرات ایجاد میشود. از پستترین و درندهترین تا بالاترین و صالحترین انسان برسد؛ تمام قرآن را روح الامین یعنی جبرئیل به پیامبر داد.
انسان چون روح دارد؛ جانشین خداوند در زمین است و اشرف مخلوقات است. وقتی به حرف روح گوش بدهیم به طرف تکامل میرویم. نیروی دیگری است؛ که انسان را نابود میکند. روح در انسان منحصر به فرد است و پادشاه جسم است؛ اگر نفس به درجه کمال نرسد روح در آن معنی ندارد؛ در هر درجه و مقامی باشد فرقی ندارد؛ اگر دنبال سیر و سلوک باشیم؛ بدون وجود روح نمیتوانیم پیشرفت کنیم. کار انسان در تکامل خیلی سخت است؛ با وجود روح است که مراحل را طی میکنیم؛ مثلاً روزه گرفتن سخت است یا دزدی نکردن.
روح را میتوانیم لمس کنیم؛ وقتی فکرها به ما میگوید به طرف مثبت برویم صدای روح است؛ وقتی به طرف کارهای پلید میرویم صدای نیروی دیگری است. پیروی از روح برای انسان سخت و دشوار است. نیروهای دیگر انسان را به اسارت میبرند؛ وقت را از دست او میگیرند و انسان را فریب میدهند؛ مثلاً انسان را در دام اعتیاد میاندازند؛ این است که گرفتار مواد میشود.
در قرآن آمده که شیطان میگوید؛ به من مهلت بدهید. خداوند میگوید؛ از مهلت یافتگان هستی. شیطان میگوید؛ از بالا به پایین، جلو و پشت حمله میکنم و انسان را فریب میدهم. روح نقطه مقابل شیطان است. انرژی های منفی همیشه انسان را به کاری مجبور نمیکنند؛ بلکه پیشنهاد میدهند و دعوت میکنند.
منبع: سیدی مثلث تشخیص ۲
نویسنده: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر فاطمه.ا رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
30