English Version
This Site Is Available In English

شکست پلی برای موفقیت

شکست پلی برای موفقیت

جلسه حضوری همسفران لژیون یازدهم با استادی راهنما همسفر مریم و دبیری همسفر بهناز با دستور‌جلسه سی‌دی "شکستن" در تاریخ ۱۴۰۳/۸/۱۱ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد؛

همه انسان‌ها در برهه‌ای از زمان شکستن را درک می‌کنند، من نیز با شکستن‌های بسیاری وارد کنگره شدم و به پیشنهاد راهنما سی‌دی شکستن را گوش دادم، این موضوع من مریم را که اهل دل، اجتماعی و سرشار از انرژی بودم به انسان کاملاً متفاوتی تبدیل کرده بود، شکستن یک‌مرتبه اتفاق نمی‌افتد شاید در لحظه دل بشکند؛ ولی از آن به راحتی عبور می‌کنیم، شکستن با تکرار اتفاق می‌افتد باید انسان‌ها را همان‌گونه که هستند بپذیریم نه این‌که یک ایده‌آل برای خود بسازیم وگرنه از عملکرد واقعی آن‌ها شکسته می‌شویم به‌عنوان‌مثال؛ پدر یا مادر بسیار خوب و متفاوت یا حتی عشق ایده‌آل و پس از هر شکست، موفقیت است به‌عبارتی شکست پلی برای پرش است. این جملات را بسیار شنیده بودم؛ ولی نمی‌دانستم چطور شکست به موفقیت تبدیل می‌شود.

در بدو ورود به کنگره متوجه شدم که اگر قرار است صد خود باشم باید شکست‌ها را تجربه کنم، زیرا هر بار که شکستم محکم‌تر از قبل حرکت کردم، با ایجاد مشکلات شخصیت واقعی من نمایان می‌شد و به توانایی‌های خود پی‌ بردم و مخالفت‌ خانواده در برخی مسائل راه دیگری برای رسیدن به موفقیت بود. طبق فرمایش آقای مهندس؛ انسان‌ها دو گروه‌ هستند؛ یک گروه افرادی که در یک برهه از زمان می‌توانند دو حلقه را به هم وصل کنند. در دوره کودکی و نوجوانی سختی‌های بسیاری را متحمل شدم؛ اما اکنون در دوره میانسالی شکست‌های دوره نوجوانی من را به فردی قدرتمند و مستقل تبدیل کرد، زیرا منتظر الهامات غیبی و کمک دیگران نبودم و دست بر زانوهای خود بلند شدم، گروهی از انسان‌ها به‌قدری ناتوان و محروم هستند که در مقابل مشکلات زانو می‌زنند و با پاک کردن صورت‌مسئله به گودال‌هایی تبدیل می‌شوند که آب درون آن‌ها راکد می‌ماند و جاری نیستند؛ اما چه اتفاقی باعث تحمل این شکست‌ها می‌شود؟

وجود یک مادر مهربان برای من بسیار تأثیرگذار بود، آقای مهندس می‌فرمایند؛ دو گروه از انسان‌ها هستند که باعث شکستن ما می‌شوند؛ افرادی که جسم آن‌ها بیمار است و دیگر اشخاصی که مرض و غرض دارند، ما اگر هنر داریم باید آن مرض را درمان کنیم چراکه شخص بیمار با مراجعه به پزشک درمان می‌شود؛ ولی برخی از روی عمد و مرض نه از روی آگاهی تو را می‌شکنند و این را از بزرگترها یاد گرفته‌اند. پدر من در دوران غرور جوانی به دلیل شکستن از طریق بزرگترهای خود به آسانی دل دیگران را می‌شکست، چرا این افراد نمی‌توانند خود را کنترل کنند؟ زیرا ظرف وجودی آن‌ها از عشق خالی است و نمی‌توانند به دیگران محبت کنند، بسیاری از انسان‌ها باعث شکسته شدن ما شدند؛ ولی چه کنیم تا دل ما نشکند؟

باید انسان‌ها را همان‌گونه که هستند بپذیریم و در صدد تغییر آن‌ها نباشیم، زیرا نمی‌توان او را تغییر داد، شاید مدت کوتاهی نقاب بزند؛ ولی یک‌مرتبه همه چیز را خراب می‌کند. موضوع بعدی حلقه‌ها است، شخصیت فرزندان از تولد او تا مرحله نوجوانی ساخته می‌شود و الگوبرداری می‌کنند که الگوی صد درصد آن‌ها ما هستیم و مادر بیشتر از پدر مورد الگو قرار می‌گیرد چرا‌که مادر انتقال‌دهنده رفتار همسر است و فرزند با مشاهده واکنش‌ها می‌آموزد و همان کار را تکرار می‌کند، حلقه دوم جوانی سرشار از غرور و رویاپردازی است که باید در این موقعیت مراقب باشیم، در حلقه سوم تربیت فرزندان اتفاق می‌افتد و هر فردی به اختیار خود متولد می‌شود؛ اما پدر و مادر او را دعوت کرده‌اند، بنابراین پدر و مادر نسبت به تربیت مادی و معنوی فرزندان مسئول هستند.

افراد میانسال در کشورهای خارجی بیان می‌کنند که پس از چندین سال تلاش باید به تفریح بپردازیم و فرزندان خود را رها می‌کنند؛ اما در ایران برعکس عمل می‌کنند و به‌ حدی درگیر مشکلات مالی هستند که معنویات را فراموش می‌کنند. در این کره‌خاکی برای آموزش هیچ موضوعی دیر نیست و سن تنها یک عدد است ما از یک مرحله عبور کرده‌ایم و در حال دریافت آموزش هستیم، خدمتگزاران کنگره حال خوبی دریافت می‌کنند، با ورود به لژیون سردار آموختیم که اگر دل کسی را شکستیم سریع جبران خسارت کنیم، ما در حلقه سوم و چهارم هم‌زمان دست‌و‌پنجه نرم می‌کنیم و در حال تزکیه و پالایش هستیم.

من در سن ۳۳ سالگی در حال تزکیه و پالایش هستم، زیرا در راه صراط‌ مستقیم قرار دارم و سعی می‌کنم شکستن‌ دل، دروغ و غیبت را انجام ندهم، من حلقه چهارم را در این سن تجربه می‌کنم. طبق فرمایش آقای مهندس؛ پهلوانان و اعضای لژیون سردار افراد زیرک و دانایی هستند و وارد بازی شیرینی می‌شوند. امیدوارم زمان میانسالی تنها حمل کننده پول نباشیم، همه ما دل شکسته‌ایم و با ورود به کنگره در حال بهبودی هستیم شاید هنوز گوشه‌ای از دل ما درگیر باشد؛ ولی با شکسته شدن موفق و پیروز می‌شویم، اگر این شکست‌ها و فراز و نشیب‌ها نبود، من نیز وجود نداشتم و با این نگرش حال من خوب می‌شود که اگر به انسان‌هایی که باعث شکستن من شدند، محبت کنم در جای دیگری حال‌خوشی دریافت خواهم کرد، ما آموختیم با بدی پاسخ دیگران را ندهیم و محبت کنیم؛ ولی قبل از کنگره این موضوع برعکس بود، زیرا او از من انرژی دزدی می‌کند و نیاز به این انرژی و محبت دارد.

آقای مهندس نماد وادی چهاردهم، عشق و محبت هستند، زیرا افراد بسیاری دل ایشان را شکستند، آقای مهندس می‌توانستند بی‌خیال راه خود را ادامه دهند؛ اما گذشت زمان و استواری ایشان ثابت کرد که کاری به شخصی ندارند، ما می‌توانیم در کنار انسان‌هایی که دل ما را می‌شکنند زندگی کنیم و به حال‌خوش برسیم با رعایت دو نکته؛ اول این‌که آن‌ها را بپذیریم و افراد را جدی نگیریم تا از آن‌ها ناراحت نشویم. ما با ورود به کنگره حس و حال خوبی دریافت می‌کنیم؛ ولی بسیاری از انسان‌ها این حس خوب را دریافت نمی‌کنند و نیازمند یک لبخند، عشق و محبت هستند به این دلیل انسان‌های بیرون از کنگره فقیر و اعضای کنگره غنی و ثروتمند هستند، بنابراین باید از این ثروتی که دریافت کردیم ببخشیم، دادن عشق و محبت به انسان‌ها دل بزرگ می‌خواهد اگر تا امروز به هر نحوی شکستیم خود را جمع کنیم و به سوی موفقیت حرکت کنیم، با محبت به خود و بازسازی خود می‌توانیم به آرامش برسیم.

مشارکت همسفر بهناز؛

در خانواده با تربیت خودم مشکل داشتم، توجه بیش از حد پدر و مادرم باعث گستاخی من شده بود؛ ولی صحبت‌های آقای مهندس را در مورد خود حس کردم، زیرا وقاحت درونم شکل گرفته بود و همیشه خود را با دیگران مقایسه می‌کردم به این نقطه رسیدم که گاهی اگر برای دیگران نباشی بسیار محترم و عزیز می‌شوی؛ اما انجام کار مداوم برای دیگران وظیفه ما می‌شود، بنابراین تعادل در زندگی بسیار مؤثر است، امیدوارم آن تعادلی که درون من نبود را در زندگی خود به اجرا در‌آورم و به تعادل طبیعی برسم.

مشارکت همسفر عاطفه؛

اکثر مواقع با شکستن دل روبرو هستیم، گاهی دل ما در زندگی روزمره،‌ کسب‌ و‌ کار و برخورد با دیگران می‌شکند و این شکستن باعث عذاب ما می‌شود، بعضی انسان‌ها توان گذشتن را دارند، آقای مهندس می‌فرمایند؛ ممکن است فردی با ورشکستگی تمام دارایی خود را از دست بدهد که در این شرایط عده‌ای به او کمک می‌کنند و بعضی او را به قعر چاه می‌برند، اگر کسی در اطراف ما شکست خورده و دچار مشکل شود باید در حد‌توان به او کمک کنیم؛ اما زمانی‌ این کمک‌ها جواب می‌دهد که خود شخص شکست را پذیرفته باشد و درصدد جبران آن باشد، هنگام برخورد با شکست نباید ناامید شویم. در ادامه از حلقه‌های حیات ازجمله کودکی، نوجوانی و جوانی صحبت کردند، مهم‌ترین دوره زندگی ما دوره میانسالی است و انسان مسئولیت پرورش فرزند را به عهده دارد، در تربیت فرزندان نباید افراط و تفریط داشته باشیم، فرزندان را به حال خود رها نکنیم و سخت‌گیر هم نباشیم، باید در تربیت و تأمین مالی تعادل را حفظ کنیم. شکست در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد، زیرا به دنیا می‌آییم تا فراز و نشیب‌ها را تجربه کنیم‌، باید با امیدواری و تلاش تمام شکست‌ها را پشت سر بگذاریم و زندگی را دوباره از نو بسازیم.

مشارکت همسفر وجیهه؛

با توجه به سی‌دی شکستن امکان دارد که گاهی با موضوعی ناراحت شویم؛ ولی طبق آموزش‌های راهنما باید بخشش داشته باشیم، من در مورد مشکلات می‌بخشم؛ ولی از اعماق دل نمی توانم راضی شوم و کامل ببخشم، از خدا می‌خواهم کمک کند تا طعم واقعی بخشش را درک کنم و درونم آرام شود، در مورد حلقه‌ها اکنون سنی هستم که بسیاری مسائل را متوجه می‌شوم؛ ولی گاهی نیز به آن درجه از فهم و درک نرسید‌ه‌ام و باید با تفکر روی خود کار کنم تا به موفقیت برسم.

نویسنده؛ اعضای لژیون یازدهم
ویرایش؛ همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
عکس؛ همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون نوزدهم)
ارسال؛ همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیست‌وسوم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .